سخن روز
پس از سه روز از طرح پر سر و صدای محدودیتهای شدید یا تعطیلی هوشمند آنچنانکه رئیس ستاد حکومتی کرونا در تهران میگوید میگذرد: «محدودیتها باید منجر به تقلیل ترددهای درون شهری بشود اما هم یافتههای ترافیکی شهر هم صحنههای میدانی حاکی از این هستش که هنوز ریتم مورد لزوم و مطلوب ما در کنترل اپیدمی در شهر تهران حاصل نشده است» (تلویزیون رژیم ۲آذر).
اگر تهران را که قاعدتاً مورد توجه بیشتر هم هست شاخص قرار دهیم، باید بگوییم این وضعیت مربوط به سراسر کشور و تمامی نزدیک به ۴۰۰ شهری است که تحت عنوان قرمز و نارنجی و زرد موضوع طرح پر سر وصدای کذایی قرار گرفتهاند. این اظهارنظر تنها مربوط به رئیس ستاد حکومتی مقابله با کرونای تهران هم نیست. یک عضو شورای شهر تهران به نام حجت نظری هم بر همین نکات انگشت گذاشته و گفته است: «عملاً مطرح شد که پایتخت از روز گذشته تعطیل شود اما در عمل و در دستورالعمل ابلاغی هیچ تعطیلی واقعاً رخ نداده و بنده حتی دیروز بهشدت شاهد شلوغی خیابانهایی بودم که قبلاً شلوغ نبود.
این اتفاق نشان میدهد که دولت هیچ ارادهیی برای تعطیلی نداشته و عملاً در ظاهر خواسته شهر تعطیل شود اما در باطن تقریباً تمام مشاغل بهکار خود ادامه میدهند. این شیوه مانع از شیوع کرونا نخواهد شد».
گذشته از این، آمار و ارقام هم همچنان بیانگر سیر صعودی ابتلا به کرونا و شمار جانباختگان است.
در این مورد که آیا اجرای این طرح به کاهش آمار مبتلایان و جانباختگان منجر میشود یا خیر زالی میگوید اگر این طرح خوب پیش برود از سه ماه بعد میتوان آثارش را در آمار و ارقام مشاهده کرد.
سؤال این است که آیا پس از چند ماه واقعاً شاهد نزولی شدن منحنی گسترش کرونا در ایران خواهیم بود؟
بر اساس نظر عضو شورای شهر تهران که در یککلام زیر نام «تعطیلی هوشمند» تمامی مشاغل برقرار و خیابانها، متروها و اتوبوسها همچنان پر ازدحام است، باید گفت که جواب منفی خواهد بود و تردیدی نیست که روند ابتلا و مرگ و میر کرونا همچنان صعودی باقی خواهد ماند.
زالی پس از اینکه در روز دوم طرح تأکید کرد که دادههای ترافیکی و صحنههای میدانی حاکی است که ریتم مورد لزوم در شهر تهران حاصل نشده است، یادآوری کرد که ممکن است چون تازه دو روز از اجرای طرح گذشته، شاهد این مشکلات بودهایم و بهتر است زود قضاوت نکنیم.
اگر بخواهیم با این نظر او همراه شویم و به طرح فرصت بیشتری بدهیم باید این سؤال را بار دیگر مطرح کنیم که آیا چشماندازی وجود دارد؟ آیا میتوان از حالا به این سؤال جواب داد؟.
باز هم باید گفت که بله بهروشنی و قاطعیت میتوان جواب داد و پاسخ این است که شاهد سیر نزولی فاجعه نخواهیم بود. این پیشبینی هم پدیده عجیبی نیست و بر اساس قانونمندیها قابل ارزیابی است. آنچه در جهان میگذرد و در اغلب کشورها شاهد آن هستیم پیش چشم ماست. هر کشوری که قرنطینه یا درصدی از تعطیلی اعلام میکند، مابه ازای آن کمکهای مالی مشخص در حدی که معیشت مردم در حداقل آن تأمین شود در نظر میگیرد، تا مردم امکان رعایت تعطیلی و پذیرش سختی در خانه ماندن را داشته باشند. رژیم آخوندی در این زمینه چه کرده است؟
روحانی روز اول آذر در هنگام اعلام آغاز طرح گفت برای نزدیک به سی میلیون نفر برای ۴ماه هر ماه صد هزار تومان بلاعوض و برای ۱۰میلیون خانوار نیز وام یک میلیون تومانی در نظر گرفته شده است.
اگر فرض کنیم بهطور متوسط هر خانوار۴ نفره باشد، ۴۰۰هزار تومان برای هر ماه به این خانواده داده میشود که مثلا در خانه بنشیند و یک ماه را با آن سر کند، با توجه به نرخ دلار و قیمت اجناس این رقم کفاف نان خالی چند روز آنها را خواهد داد؟ بگذریم از اینکه کرایه خانه را چگونه پرداخت خواهند کرد؟.
طبیعی است که در چنین حالتی کسی نمیتواند درخانه بنشیند و مجبور میشود برای کسب درآمد به خیابانها برود و این البته همان چیزی است که روحانی خواهان آن است. گرچه حالا تحت فشار سنگین فاجعه که از پایین به نظام وارد میشود، مجبور به پذیرش ظاهری چیزی تحت عنوان تعطیلات هوشمند میشود و این البته همان چیزی است که خود روحانی خواهان آن است و بارها طی این ۹ماه بر آن تأکید داشته است.
پس برای پاسخ به سؤالی که مطرح شد میتوان گفت از آنجا که خامنهای و روحانی حاضر نیستند دست در کیسه اموال چپاول شده خلق بکنند و از صدها میلیارد دلار اموال سرقتشده اندکی را برای مردم ستمزده و اسیر کرونای ولایت خرج کنند، چشماندازی برای کاسته شدن از ابعاد فاجعه کرونا وجود نخواهد داشت و این بهمعنی امواج خشم خروشان خلق و تحقق همان کابوسی است که خامنهای و روحانی از آن وحشت دارند.