۱۳۹۹ اردیبهشت ۱۶, سه‌شنبه

هشدارها نسبت به‌خطر اقدام‌های دیرهنگام

قیام ابان ۹۸
                                  قیام ابان ۹۸
«اگر این صندوق (توسعه ملی) امروز به داد مردم ایران نرسد، پس کی می‌خواهد به‌طور مؤثر عمل کند. چه توسعه‌ای مؤثرتر از حفظ کلیت همبستگی اجتماعی و اقتصاد ملی ایران وجود دارد؟ چه طرح و پروژه‌ای وجود دارد که از نجات اقتصاد ایران از وضعیت موجود مهم‌تر باشد؟...»..(خبر آنلاین، ۸اردیبهشت ۹۹)


اعلام‌کنندهٔ هشدار بالا (عباس آخوندی) کسی است که ارادت خود را به نظام ولایت، سال‌های سال است که اثبات کرده است. مدتی قائم‌مقام صدا و سیما بوده است. مدیریت موضوع مسکن در جمهوری اسلامی از اسم او جدایی‌ناپذیر است، از ریاست بنیاد مسکن انقلاب اسلامی تا وزارت مسکن دولت رفسنجانی و حسن روحانی را یدک می‌کشد... اکنون با مشاهده ابر چالشهای گسترده و عمیق رژیم آخوندی و فاجعه کرونا، می‌خواهد که ارباب غدار نظام مانند خامنه‌ای و روحانی، فکر آینده خود و رژیمشان را بهتر از اینها بکنند و دست از مال اندوزیهای کوته نظرانه بردارند و به فکر عاقبت اوضاع و پسا کرونا باشند. او به این منظور از عبارات «همبستگی ملی» کمک می‌گیرد تا به‌طور خاص به خامنه‌ای برساند و بگوید فاجعه تباهی اقتصادی و سیاسی چنان است که اگر دیر بجنبد کلاهش پس معرکه است.
در صندوق باز شود والا دیر می‌شود!
عباس آخوندی خطاب به خامنه‌ای و آخوند روحانی می‌گوید: «کرونا عرضه و تقاضا را هم‌زمان تحت تاثیر قرار داده و اقتصاد را به سمت یک رکود تورمی سخت به پیش می‌راند. با توجه به آثار مستقیم کرونا بر اشتغال که برآورد می‌شود به بیکاری ۳میلیون شاغل موجود و تعطیلی هزاران کارگاه و بنگاه کوچک و متوسط بیانجامد که ممکن است برای مدتها نتوانند فعال شوند، مداخله فوری و هدفمند دولت را ضروری ساخته است... کم توجهی و یا عدم تناسب تدابیر اتخاذی و اندازه‌ٔ فاجعه و یا اقدام دیرهنگام می‌تواند منجر به مخاطره افتادن همبستگی ملی شود... به گمان من، بسته یکصد هزار میلیاردی دولت و جدول توزیع آن هیچ تناسبی با میزان عمق فاجعه ندارد..». و به‌عنوان اجرای یک پیشنهاد ضروری خواستار «انتشار معادل ریالی دست‌کم ۲۰میلیارد دلار اوراق مشارکت به پشتوانه‌ٔ دارایی‌های صندوق توسعه ملی و تخصیص آن جهت حمایت از خانوارها و کسب‌وکارهای کوچک و متوسط با هدف حفظ سطح اشتغال موجود است. این میزان چیزی در حدود ۵درصد تولید ناخالص داخلی ایران به قیمت اسمی است. توجه داریم که مابقی کشورها میزان دخالت‌هایشان تا ۲۰درصد GDP نیز پیش‌بینی شده است».(خبرآنلاین. ۸اردیهشت۹۹)

از قضا سابقه افرادی نظیر عباس آخوندی در تثبیت فاشیسم دینی حاکم بر ایران و روابط و مناسبات گسترده و خانوادگی با باندهای حاکم، بهتر می‌تواند صاحبش را به این نتیجه برساند که این هشدارها و پند و اندرزها و پیشنهادها هیچ تاثیری ندارد چرا که تمامیت نظام در بن‌بست بی‌راه‌حلی از هر طرف که برود نتیجه یکی است. خامنه‌ای دلارهایش را برای سرکوب و صدور تروریسم و کشتار در کشورهای منطقه نیاز دارد بنابراین نه می‌خواهد و نه می‌تواند خرج مردم در بحران کرونا کند. بنابراین تا خامنه‌ای و سپاه، خطر را در پشت دیوارهای بیت و مراکز نقشه کشی احساس نکنند، از توهم قدرتهای پوشالی ساخته شده از غارت منابع یک ملت و تأمین گروهای نیابتی و بمب و موشک سازی، دست برنخواهند داشت که البته آن زمان هم دیگر دیر شده است و این مردم ایران هستند که اهرمها را در دست خواهند داشت.

دیر بجنبید اقتصاد به زمین می‌خورد
یکی دیگر از کارگزارانی که مدتها مسئول برنامه‌نویسیهای اقتصادی رژیم آخوندی بوده است و می‌گوید زبانش از گفتن هشدار و نصیحت به حاکمان ناشنوا مو درآورده است، پیشنهادش برای این دوران کرونایی، سرعت و شتاب برای برای ارسال کمکهای مالی و امکاناتی به دستان مردم محروم این میهن است تا حاکمیت آسیب جدی نبیند: «دولت باید با اجرای سیاست‌هایی، همین امروز منابعی را به مردم بدهد تا کسی سر کار نرود، اما اگر قرار است این کمک‌ها یک ماه دیگر به دست مردم برسد، تلاش‌ها و منابع صرف‌شده مؤثر نخواهد بود و پیامدهای کرونا می‌تواند همه اقتصادها را زمین بزند...الان مسأله حفظ حیات جامعه است و نه رفاه آن...در شرایط فعلی قیود سیاست‌گذاری به قدری زیاد است که دامنه تصمیم‌گیری بسیار محدود شده و دولت باید بین چندین شرایط نامساعد، شرایط و راه‌کاری را انتخاب کند که در مقایسه با بقیه کمتر نامساعد است. در حال حاضر انتخاب بین حیات جامعه و رفاه جامعه است».(تجارت فردا. ۸اردیبهشت ۹۹)
هر چه سریع‌تر افق گشایی کنید!
این روزها کارشناسان به‌اصطلاح خبره اقتصادی رژیم آخوندی، پشت سرهم توصیه به شتاب و سرعت در تصمیم‌گیری و عجله در اجرای رهنمودهایشان دارند. آخرین مورد در این زمینه هم محسن رنانی است که در نوشتارش فهرستی از فقر و ناداری طبقه کارگر و زحمتکشان بی‌چیز را که پس از ۴۰سال سفره‌شان کوچک و کوچک‌تر شده است را ردیف کرده است تا مانند بقیه کارشناسان حکومتی به سردمداران نظام ولایت فقیه بگوید: «... که چرا ضروری است که نظام سیاسی هر چه سریع‌تر دست به افق‌گشایی در حوزه‌های مختلف بزند و با اتخاذ تصمیمات دشوار و جراحی‌های سخت، کشور را آماده ورود به دنیای پساکرونایی کند».(ستاره صبح. ۱۲اردیبهشت ۹۹)

آری؛ این‌طور که معلوم است کارگزاران رژیم آخوندی به هول و ولا افتاده‌اند و می‌گویند دارد دیر می‌شود! دیر شدن برای چه چیزی؟ آنها به‌خوبی می‌دانند که دیریست که مردم ایران در برابر فاشیسم دینی حاکم بر ایران قد علم کرده‌اند. چهار دهه است که رشیدترین و آگاه‌ترین فرزندان این خلق در برابر استبداد خون‌ریزی ایستاده‌اند که در غارت و چپاول سرمایه‌های یک ملت بزرگ تردیدی نکرده است. حال ویروس کرونا پرده‌ها را کنار زده است و پشت آن را نشان داده است.

نصحیحت‌گران و مصحلت‌جویان نظام به صف شده‌اند تا حکومت بنا شده بر خون و جنون را از غرقاب سرنگونی نجات دهند. در کنار آنان دژخیمانی قرار دارند که با دستانی خون آلود و چسبیده بر گنج های نفرین شده، به عاقبت کار خود می‌اندیشند و ترس در چشمان آنها هویدا شده است، اما دیگر زمان برای نصیحت و آرایش چهرهٔ آنها به اتمام رسیده اس