کنفرانس امنیتی مونیخ - تظاهرات ایرانیان آزاده علیه حضور ظریف در کنفرانس مونیخ
به قلم: محمود از تهران
پرواز مبارک سیمرغ و تحولات سریع پس از آن خط پیروزی را برجسته و درخشان به پیش چشم آورد، پروازی پیروز و معجزه آسا.
۱۴سال محاصره و توطئه و حمله وحشیانه به محصورین بیسلاح در یک همدستی جنایتبار ولایی-استعماری و کشتار بیدفاعان به پایان رسیده بود. شلیک به بیمار و مجروح و با دستان از پشت بسته، حملات سنگین موشکی به یک محوطه کوچک و محصور "ترانزیت موقت" و شراکت طولانی طرفها با ارتجاع هار در ویرانی و سرکوب و غارت در سر بریدن مقاومت ملتی اسیر افاقه نکرد.
هوشیاری و ایستادگی گل داده و مرغ از قفس پرید. از آن پس طلوع خونخواهی ۶۷، شکست دیوار مماشات طولانی و خیانتبار، خیزش دیماه ۹۶و ادامه آن همه در یک راستا عمل کرد یعنی تضعیف و بییال و دم و اشکم کردن فاشیسم مذهبی. تحولات فرخنده و مبارک در بستر استراتژی پیروزمند کانونهای شورشی به بهترین نحو مختصات کنونی را ترسیم کرده است. این مختصات زمانی درک میگردد که ولو به اشاره برخی سوابق و آثار فاجعهبار مماشات را ببینیم: کیک و کلت، همدستی در اختفای کشتار ۶۷و ۴دهه کشتار و شکنجه بیوقفه، نامههای زیرمیزی و ندیدن کهریزک، چشمپوشی تا حد همدستی در کشتار و انهدام منطقهای، پالتهای دلار نقد شبانه، همدستی در تحمیل مالکی برای کشتار و برآوردن داعش، مصادره و تصرف غیرقانونی صدها میلیون دلار دارایی منقول و غیرمنقول مقاومت ایران...
شکستن سد مماشات امری در حد محال مینمود. انبوهی از خون دل، رنج، صبر، کار فشرده، چیدن دیپلماسی از پایین، فداکاریهای خاموش و بیدریغ، بنبستشکنی، اراده آهنین و عشقی گدازان به ملتی مظلوم میطلبید. راهبری هوشیار و الگو و انگیزاننده میطلبید. تشکیلات خالص و آهنین میطلبید. این ذخایر و گنجینه تاریخی موجود بود. مقاومتهای فوق تصور عنصر مجاهد در محاصره بیسلاح، بیدفاع و خروشان و توفنده معنای کوه در ماندن و رود در رفتن شد. حملات سبعانه و فوق جنایت ارتجاع در برخورد با سنگ خارای ایستادگی به خودش برگشت و خونهای پاک و رنج مداوم تکبهتک عزیزان و نور چشمان ما الگوی همه رهپویان آزادی و رهایی وطن شد.
در این بستر است که تظاهرات بزرگ فرانسه معنی یافت تا در ورای غبار استعماری ارتجاعی بدرخشد که بله آلترناتیو قوی و مستحکم موجود است. جهان خواه و ناخواه باید به حقوق به یغما رفته ملتی اسیر اعتراف و اذعان کند و از طمع نفت و خون دست بردارد. نامه ۱۶شخصیت برجسته فرانسوی نیز بهعنوان ضربه مکمل به مماشات کثیف این پدیده شوم و خسارتبار، پژواک صدای مقاومت را قویتر نمود. کسی که دستاندر کار باشد میداند که چنین تظاهرات و اعلام همبستگی سخنرانان برجسته چه الزامات و چه حجم از نیرو و برنامهریزی و چه تشکیلاتی میطلبد. به این ترتیب علاوه بر کوبیدن بر فرق مماشات فاجعهبار، توان آلترناتیو برجسته شد.
اما هنوز دستگاه ولایی و ابواب جمعی از ضربه تظاهرات بزرگ فرانسه گیج و منگ و در حال جیغ و ناله بودند که تنها ۲روز بعد بهرغم تمهیدات ذلیلانه رژیم و بهرغم همه علیرغمها طبلهای سرنگونی از ورشو به صدا در آمد. سوزش سرمای زمستان ورشو مقهور ارادههای پاک شد تا بر سوزش عظما و عظماییان بیفزاید. بر این دلدادگان رهایی و بر این فداکاران بیمنت درود. فضای رسانهیی جهان به تسخیر آلترناتیو در آمد. این در حالی بود که جواد و سوتهدلان هی چرخیدند و چرخیدند تا کنفرانس و یا حداقل حضور آلترناتیو ملغی و یا حداقل شرکت کنندگان کنفرانس کم و یا حداقل حضور آلترناتیو کمرنگ و همینطور حداقلهای دیگر شود. نتیجه همه آویختنها و التماسها این شد که حتی جاسوس خبرنگارش را هم راه ندادند. اینجاست که در سراسیمگی و وحشت، دژخیم مدام به پای خودش شلیک میکند و بیدنده و ترمز آخرین سلاحش را رو میکند. تف سربالا به ورشو هم رسید و مزدورانش برای چندمین بار لو رفتند تا سادهدل به چشم سر چند چشمه از خدمات آلترناتیو جعلی را ببیند. حالا رژیم باید قبل از هر فقره ترور یا جعلیات و جبههسازی و مزدورتراشی بیشتر از دو بار فکر کند. چون پایش چندان جای خالی برای شلیک مجدد ندارد.
تظاهرات و مراسم ورشو به اکمل وجه عمل درست در مکان درست و در زمان درست را بارز کرد و گامی اساسی در انزوای رژیم و تثبیت آلترناتیو مردمی بود. انعکاس وسیع رسانهیی و گزارشات تصویری و انبوه مقالات و تحلیلهای مفسران و اذعان به نقش مخرب مماشات مبین درک جهان از تهدید فاشیسم مذهبی و توان آلترناتیو شایسته و آماده است. سخنرانی چهرههای برجسته جهانی و معرفی این آلترناتیو بهعنوان بهترین راهحل گامی بلند در مسیر سرنگونی رژیم و باز شدن فضای بیشتر برای جبهه مقاومت و آزادی شد.
رهبری ذیصلاح، هشیاری و فداکاری بیمنت و تشکیلات منضبط شگفتی میآفریند.
در سوزش سیلیهای پیاپی آدمکشان نظام باز به ظریف سرکوفت زدند که چرا کاری نمیکند. به بلژیک و فرانسه و لهستان اعتراض نمیکند. در دستپاچگی و سراسیمگی یادشان رفته مدت زیادی است کار او دیگر ظریفها شده است: اعتراض میکنیم، محکوم میکنیم، تکذیب میکنیم، سفیر، کاردار، دیپلمات احضار میکنیم. مگر یک وزارتخانه با یک جواد چقدر نای و نفس دارد؟ تازه جاسوس تروریستها را هم باید ترو خشک کند. هنوز لاشه چند فقره جنایت و رسوایی روی دست طرفهایش مانده است. از بد حادثه هنوز سرکوفتشان تمام نشده تظاهرات مونیخ هم از راه رسید. همانجایی که در ادامه بروکسل و پاریس و ورشو قیامتی بهپاشد و فریاد مظلومیت مردم ایران به اتم وجه به کشورها و تمام جهان رسید. ایرانیان فریاد زدند ظریف تروریست را اخراج کنید. آدمکشان را راه ندهید. لبخند به قاتل ممنوع. درب جاسوسخانهها گل گرفته شود.
جهش و غرش برقآسا و پیاپی مقاومت در شهرهای جهان شگفتی آفرید. جهشی پرتوان و بلند در راه پیروزی محتوم.
هموطنان غیور و متحد افتخار آفریدند: پرش شیر