انقلاب نوین مردم ایران با رمز بن بست شکن پایداری راه خود را به سمت پیروزی می گشاید.
وقتی هم که ازطرف رهبری این مقاومت، دوران آماده باش سرنگونی اعلام میشود هم پایداری همه جانبه و هم ایمان به پیروزی در دستور کار عملی و آرمانی تمامی اعضا و هواداران آن مقاومت قرار می گیرد. هر فرد و جریانی که پایداری در راه آزادی را انتخاب می کند هیچ سختی و هیچ بن بستی را برسمیت نمی شناسد.
وقتی اصل انطباق عالی از درسهای آقای مسعود رجوی مسئول شورایملی مقاومت را می خواندم ایمان به پیروزی و تلاش برای به شکست کشاندن حیله های ارتجاعی و استعماری از طرف این مقاومت را ایمان آوردم.
تقریبا تمامی نهضتها و انقلابات در تاریخ ایران زمین علیرغم پرداخت بهای سنگین، متاسفانه بموفقیت دلخواه نرسیدند. در تفسیر این شکستها مسئله ربوده شدن رهبری انقلاب و یا به انحراف کشانده شدن آن و یا نبود الزامات و ابزار سرنگونی برای حذف دیکتاتوریها مورد نظر بوده است. معنای واقعی آن نظر بیانگر یک حلقه مفقوده مهم در فرایند جنبشها و نهضتها در دورهای مختلف تاریخی ایران است. آن حلقه مفقوده هم فقدان یک رهبری ذیصلاح و نداشتن خط و استراتژی صحیح با ابزار و الزامات رسیدن به پیروزی، در انطباق با شرایط بوده است.
نداشتن خط و استراتژی یک کمبود است و نداشتن الزامات آن خط و استراتژی هم کمبودی بدتر.
وقتی نیرو و جریانی استراتژی سرنگونی را در پیش می گیرد، قطعا و قاعدتا بدون ابزار و الزامات سرنگونی حرف از سرنگونی بیجا و مبهم است. هر جریان و یا فردی با ادعای سرنگونی بدون ابزار و الزامات بطور قانونمند دو کمبود بزرگ و به بیانی، خائنانه را با خود یدک می کشد: الف- چشم دوختن به امدادهای غیبی استعمار ب- آویختن به جناح و جریانی از داخل همان حکومت دیکتاتوری ارتجاع.
دودمان سرنگون شده سلطنت پهلوی و برخی ناراضیان حاشیه ای و درون حاکمیت ولایت فقیه در این ردیف قرار می گیرند که خودشان و یا نماینده خود خوانده شان مثل رضا پهلوی با منطق ارتجاعی- استعماری دنبال پاسداران و بسیجیهای درون سیستم ولایت فقیه می گردند.
شورایملی مقاومت ایران از سال ۱۳۶۰ با استراتژی سرنگونی تا بحال با عبور از تمامی موانع و با ابزارهای منطبق با دوران، سمت سرنگونی و راه پیروزی را طی کرده و به پیشرویش ادامه می دهد.
این مقاومت تا قبل از خروج نهایی از عراق با سازمانیافتگی و با تکیه بر ارتش آزادیبخش ملی ایران بعنوان تنها روش برانداختن ارتجاع حاکم، با رمز پایداری و ایستادگی حتی بدون سلاح سازمانی بعد از اشغال عراق، استراتژی سرنگونی را پیش می برد. بعد از خروج و هجرت بزرگ آزادی، استراتژی هزار اشرف و کانونهای شورشی را از الزامات سرنگونی دانسته و خط سرنگونی را به شیوه ای جدید در داخل کشور شروع و گسترش داده است.
ابزار دیگر این مقاومت فتح خیابانها در داخل با شعار محوری نه به اصل ولایت فقیه و در خارج با شعار مماشات نه، سرنگونی و تغییر رژیم ولایی آری، ادامه می دهد. در همین راستا تغییرات خط سیاسی بزرگی هم در جهان اتفاق افتاده است. در راس آن هم کنار رفتن مماشات و کشانده شدن آن از وجه غالب به حاشیه است که نقش بزرگ مقاومت ایران در اینمورد هم برهمه سیاستگذاران جهانی روشن گشته است.
از خواسته ها و شعارهای محوری این مقاومت نفی مماشات و عدم حمایت خائنانه از سیستم ولایت فقیه بوده و هست. حال مدتی است که این خواسته مقاومت تا حدی عملی شده و در نتیجه نوعی همسویی با مقاومت ایران روی میز سیاستگذاران جهانی قرار گرفته است.
در راستای این همسویی بدست آمده، مقاومت ایران ۸ فوریه برابر با ۱۹ بهمن امسال و در گرامیداشت پیروزی انقلاب ضد سلطنتی سال ۵۷ تظاهرات عظیم و بی سابقه ای را ترتیب داد که یکی از شرکت کنندگان می گفت چند بار از صف تظاهرات بیرون آمدم ولی نتوانستم سر و ته صفوف تظاهرکنندگان را ببینم که بسیار شایان توجه و بنوعی اعجاب انگیز بود. نفس اجازه تظاهرات آنهم در شرایطی که پاریس شنبه ها درگیر مشکلات سیاسی خاص خود است از یکطرف و عظمت این گردهمآیی آنهم با شعار محوری اینکه آلترناتیو رژیم ولایت فقیه، شورایملی مقاومت است خود بخود راهگشا و حاصلی از همان پایداری و زحمات چندین دهه همین آلترناتیو برحق بشمار آورده میشود.
ادامه همین صف، چند روز بعد ۲۴ و ۲۵ بهمن برای اولین بار به ورشو پایتخت لهستان رسید که اجلاس بزرگی آنهم برای اولین بار و با شرکت بیش از ۶۰ کشور و با محوریت چگونگی دفع سیاست تروریستی رژیم ایران در منطقه و جهان برگزار می شد. این اجلاس انعکاس بسیار بی سابقه ای داشت و همه رسانه ها حداقل در ۳ نکته هم محور بودند که:
۱- وزیر خارجه امریکا که با کشور لهستان مهمانداری این اجلاس را داشتند گفته است که از میان شرکت کنندگان حتی یک کشور هم مخالف برخورد با سیاستهای تروریستی و ضد حقوق بشری جمهوری اسلامی ایران نیود.
۲- ضرورت سرنگونی رژیم بهخصوص با نقل صحبتهای رودی جولیانی در تظاهرات هواداران مقاومت و مصاحبههایی که با رسانههای مختلف داشت.
۳- تأکید بر نقش جایگزینی مقاومت ایران بعد از سرنگونی رژیم که در انعکاس رسانهها بسیار چشمگیر بود.
بهمین دلیل بی جهت نبود که آخوند روحانی چهارشنبه ۲۴ بهمن در نخستین جلسه هیئت دولت از جمله افزود: «همه باید احساس کنیم که ما در یک شرایط جنگ هستیم». و یا رادیو بین المللی فرانسه ۳۰ بهمن (چند روز بعد از تظاهرات پاریس، ورشو. مونیخ) از قول نیکلا باورز، حقوقدان، نویسنده و از تحلیلگران معروف فرانسوی، گفت«:... جمهوری اسلامی ایران نه قابل دوام است نه قابل اصلاح. ... ». و سایر واکنشهایی از خامنه ای و دیگر سران و رسانه های حکومتی رژیم ایران.
بعلت تحولات شتابان در رابطه با ایران، صف تظاهرات و فتح خیابانها از ورشو به مونیخ رسید که پنجاه و پنجمین کنفرانس امنیتی در آن شهر، با شرکت بیش از ۶۰۰ تن از دولتمردان و کارشناسان برجستهٔ عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، علمی و نظامی از کشورهای مختلف جهان از ۲۶ تا ۲۸ بهمن برای بحث درباره بحرانهای کنونی و چالشهای امنیتی آینده برگزار شد.
برخلاف سالهای قبل این کنفرانس هم بشدت با موضعگیریها بر علیه رژیم ایران همراه بود. مقامات امریکا بدون شکاف و تندتر از ورشو بر علیه رژیم موضع گرفتند که خود نفطه عطف مهمی در تعیین تکلیف نهایی با رژیم جمهوری اسلامی ایران و برسمیت شناختن آلترناتیو شوریملی مقاومت ایران به شمار می آید. واکنشهای هیستریک و کاملا ترس آلود جواد ظریف در جریان اجلاس مونیخ بر علیه مقاومت ایران و بدنبالش اعلام استعفای نابهنگام او در روز دوشنبه ۶ اسفند برابر با ۲۵ فوریه، ترس و ترکیدن او و کلیت رژیم ولایت فقیه از چیزی جز جا افتادن آلترناتیو شورایملی مقاومت ایران نمی باشد.
با این روند پرواضح است که رژیم جمهوری اسلامی ایران از هر طرف بویژه از طرف مقاومت ایران در محاصره نهایی قرار گرفته است. رژه های سرنگونی در خارج و اوج گیری اعتصابات و تجمعات ضد رژیمی در داخل و اوج یابی و گسترش خارق العاده فعالیتهای کانونهای شورشی در سراسر ایران، حلقه محاصره حکومت ولایی را برای سرنگونی هرچه تنگتر کرده است.
یک تحلیلگر مسائل بینالمللی در تهران بنام مهدی مطهری، ۳۰ بهمن امسال گفته: نشست ورشو و کنفرانس امنیتی مونیخ محاصره منطقهای تهران است. این مهره حکومتی از زبان نظام ولایت فقیه، ضمن اعتراف ضمنی به محاصرات مقاومت با زبان معکوس این پیشروی مقاومت را در تحولات خارج از ایران خلاصه میکند. اما جواب این نوع کج فهمی های ارتجاعی، استعماری را پیام تلویزیونی خانم رجوی در اولین روز تظاهرات و رژه بزرگ حامیان مقاومت در ورشو به روشنی چنین اعلام کرد: «البته چنان که مسعود رجوی گفته است:«سرنگونی و برقرار کردن دموکراسی و حاکمیت جمهور مردم کار مردم ایران و ارتش آزادی است و آن را هیچگاه از هیچکس جز خلق محبوب و فرزندان رشیدش نخواستهایم».