کنفرانس دو روزه ورشو با شرکت بالاترین نمایندگان بیش از شصت کشور جهان پایان یافت. اینکه برآیندهای این کنفرانس به شکل عملی برای رژیم ملایان چه شکلی داشته باشد در ماههای آینده بیشتر روشن خواهد شد.
اما در این مطلب بیشتر به اتفاقات خارج از کنفرانس پرداخته خواهد شد که بهجرات میتوان گفت که به اندازه اخبار کنفرانس، شاید هم بیشتر در مطبوعات و کانالهای ارتباطجمعی و اجتماعی انعکاس داشت. صدها خبر و گزارش و فیلم و مصاحبه از دو روز تظاهرات پخش شد. روزنامههای بزرگ و پرتیراژ لهستان گزارشهای مبسوطی از تظاهرات داشتند.
خبر شرکت ایرانیان هوادار مجاهدین و شورای ملی مقاومت یک یا دو روز بعد از تظاهرات بزرگ پاریس اعلام شد. با توجه به تعداد ایرانیان شرکتکننده در پاریس که از همه کشورهای اروپائی و حتی آمریکا و کانادا خود را به آنجا رسانده بودند، انجام یک تظاهرات بزرگ دیگر در فاصله دو یا سه روز بیشتر به یک عملیات شبیه بود، تا یک تظاهرات. و این مسئله را آنها که باید بفهمند را خوب میدانند. برای ایرانیان هوادار مقاومت اما این مسئله بیشتر روشن بود زیرا بر اساس تجربه میدانستند آنجا که باید حضورداشته باشند، هیچ مانعی به رسمیت شناخته نمیشود. نه سرما و نه خستگی، نه کار و گرفتاریهای دیگر و اینچنین هم شد. صدها ایرانی در برف و سرما آمدند و تا صدای انقلاب نوین مردم ایران و کانونهای شورشی داخل کشور باشند.
حضور سخنرانان برجسته بینالمللی بهخصوص از آمریکا و لهستان، اهمیت این تظاهرات را بیشازپیش بارز میکرد. نظم و انضباطی که در این دو روز دیده میشد، همچون دیگر برنامههای مقاومت مثالزدنی بود و همین باعث شد که دشمنان و حاسدان بیشتر واکنش نشان دهند. اینکه رژیم و همگنانش در تمامی تظاهرات میگویند که خارجیها صحنه تظاهرات مجاهدین را پر میکنند چیز تازهای نیست. ولی نکتهای که جالب بود، این است که در مراسم سالانه مقاومت که در پاریس برگزار میشد میگفتند که دانشجویان لهستانی را با وعده گردش در پاریس به آنجا آوردهاند و حالا هم که تظاهرات در خود ورشو برگزار میشد، گفتند که شرکتکنندگان را از اسلواکی و چک به آنجا آورده بودند.
اما از سوی دیگر تظاهراتی با «اتحاد» شانزده گروه و سازمان سلطنتطلب نیز آنجا برگزار شد. از جزئیات آنچه در این تجمع گذشت باید گذشت. تنها دیدن یک فیلم کوتاه چندثانیهای کافی بود که بادکنکی را که از دیماه ۹۶ به اسم ایرانیان خواهان برگشت به دوران طلائی پهلوی به هوا فرستاده بودند در مقابل چشم همه ایرانیان بترکد. آخر چگونه امکان داشت که جریان و یا جریان هائی که ادعای این رادارند که هواداران زیادی در ایران دارند، از انجام یک تظاهرات حداکثر صدنفره، چنین عاجز باشند. حتی اگر بزرگترین دستگاههای تبلیغاتی به بزک چهرهشان بپردازد باز توان اینکه بزرگی این شکست را بپوشانند؛ ندارند. ادعای برگشت به دوران شکنجه و اعدام دوران پهلوی، به همان اندازه ادعای هواداران برگشت به دوران طلائی امام، توخالی و دور از حقیقت بود.
گل این تظاهرات پیام مریم رجوی خطاب به ایرانیان شرکتکننده بود. مریم رجوی با اشاره به موضعگیری دولتهای عضو اتحادیه اروپا و بهاصطلاح سازوکاری که آنان در مقابل رژیم اتخاذ کردهاند ازجمله گفت:
از دولتهای اتحادیه اروپا که اقدام به ایجاد یک سازوکار مالی برای رژیم کردهاند، میپرسیم
چرا اینهمه سال سازوکاری برای نجات زندانیان سیاسی از زیر شکنجههای جلادان خامنهای فراهم نکردهاند؟
چرا سازوکاری برای محاکمه سران رژیم به خاطر قتلعام ۳۰ هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷ ایجاد نکردند؟
چرا سازوکاری برای جلوگیری از سرکوب گسترده مردم ایران به خاطر شرکت در اعتراضهای حقطلبانه درست نکردهاند. ...
در یک سال گذشته هزاران نفر به خاطر اعتراض علیه رژیم دستگیرشدهاند. در یک سال گذشته، عدهای از قیامکنندگان را تحت عنوان خودکشی به قتل رساندند، بسیاری را شکنجه کردند.
بااینهمه ملت ایران از پا نمینشیند. خیزشها و اعتراضها و فعالیت اعضای دلیر کانونهای شورشی ادامه خواهد یافت تا روزی که هزار اشرف و ارتش آزادی به اتکای قیامهای مردم ایران، پیروزی و آزادی را به دست بیاورد.
آیا این جملات به جز خواست مردم ایران است. ماندگاری مقاومت و آلترناتیو مشروع بودن، یک ادعای توخالی و حرف بدون عمل نیست. مقاومت و مجاهدین هستند چون خواست مردم ایران را نمایندگی میکنند.
شورای ملی مقاومت ایران و سازمان محوری آن مجاهدین بر اساس یک تجربه نزدیک به چهل سال در کوران سخت کار در معرض بیشترین همنوائی ارتجاع و استعمار بودهاند، بارها برای نابودی آنان دست به عملیات سخت نظامی زدهاند. هوادارانشان را در ایران اعدام کردهاند، اما هیهات که از خواست مردم عقب بنشینند. با تشکیلاتی که با عشق به آزادی و مردم و با حد اعلای فدا شکلگرفته است، بر سر آناند که حکومت فاشیستی مذهبی ولایتفقیه را سرنگون کنند. به همین جهت خود را به نام آلترناتیو معرفی میکنند. آلترناتیو، قارچ نیست که ناگهان بروید، زحمت میخواهد کار شبانهروزی و تلاش میخواهد و مهمتر از همهکسانی را میخواهد که این کارها بدون خواست فردی و بدون چشمداشت پیش ببرند. تظاهرات ورشو بار دیگر به مردم ایران نشان داد که مقاومت ایران و مجاهدین تا روز آزادی بهترین وطن از پا نخواهند نشست.