قرار بود اتحادیهٔ اروپا تا پایان سال ۲۰۱۸ بسته یا سازوکار خود را در قبال تحریمهای آمریکا اعلام کند. سال ۲۰۱۸ به پایان رسید و ۲روز هم از سال جدید گذشته، اما همچنان از این بسته خبری نیست و رژیم چشمانتظار بستهٔ اروپا، غرق در دعواهای باندی از یکسو و بلاتکلیفی از طرف دیگر است و این وضعیت بار دیگر جنگ و کشمکش میان دو باند متخاصم را تشدید کرده است؛
آنچه در این جریان و حملات متقابل باندها بیشتر نمایان میشود، درماندگی و قفل رژیم در تنگنای فشار حلقهٔ تحریمها و بیراهحلی است. کما اینکه ظریف وزیر خارجه رژیم با ابراز ناامیدی از اروپا، چند روز پیش گفت: «اروپاییها فرصت جدی داشتند در ایران و این فرصت را بهخاطر بیعملی و انفعال در برابر آمریکا یا ناهماهنگی داخلی یا فرصتطلبی از دست دادند. اروپا آمادگی هزینه کردن را ندارد». اما سخنگوی وزارتخارجه بهرام قاسمی در نشست خبری دیروز خود گفت: « مذاکرات با طرفهای اروپایی در راستای دستیابی به کانال مالی ویژه، کماکان ادامه خواهد یافت».
پیچ کار کجاست؟
چرا با گذشت ضربالاجل پایان سال ۲۰۱۸ اروپا بسته یا سازوکار خودش را در رابطه با رژیم اعلام نکرد؟
مشکل در اتحادیهٔ اروپاست یا در رژیم؟
آیا این بسته اگر اعلام شود، دوای درد رژیم خواهد بود؟
رژیم تهدید کرده بود که اگر بستهٔ اروپا مطابق میلش نباشد، از برجام خارج خواهد شد، پس چرا این تهدید خود را عملی نکرده است؟
صفبندی درون رژیم در رابطه با بستهٔ اروپا به چه صورت است؟
حرف اتحادیهٔ اروپا چیست؟
واکنش رژیم چیست؟
سیاهه وعدهها!
به گفتهٔ روحانی قرار بود این بسته دو سه هفته بعد از خروج آمریکا داده شود، البته این وعده عملی نشد، پس از آن دو سه هفته گفتند بسته قبل از شروع اعمال دور جدید تحریمها یعنی ۱۳آبان داده خواهد شد و پس از آن هم گفته شد ۲ماه بعد اما هنگامی که آن هم عملی نشد، گفتند تا پایان ۲۰۱۸. و اینک سال ۲۰۱۸ هم تمام شد و از تحقق آن وعده اروپایی خبری نشد!
البته اروپاییها نگفتند که این بسته را نمیدهیم، همچنان که نگفتند چه وقت میدهیم!
آخرین موضع موگرینی بوی دیگری میدهد!
آخرین موضعی که اتحادیهٔ اروپا از طریق موگرینی، مسئول روابط خارجی اتحادیه اعلام کرده برای آخوندها چندان دلگرمکننده بهنظر نمیآید. بنا به نوشتهٔ روزنامهٔ مردمسالاری در شماره چهارشنبه ۱۲دی ۹۷ نوشته: «موگرینی در مورد انگیزهٔ اتحادیه اروپا برای حفظ برجام گفت نمیخواهیم ایران به سلاح هستهای دست یابد و توافقی که ما در سال ۲۰۱۵ آن را امضا کردیم، دقیقاً در همین راستاست. این را میگویم که به برخی از شایعهها پایان دهم. در سالی که گذشت بارها شنیدهام که هدف اروپا از ادامه پایبندی به توافق با ایران، صرفاً ملاحظات اقتصادی و تجاری با این کشور است. خیر به هیچ عنوان اینگونه نیست».
آخرین موضع رژیم، هیچ بو و خاصیتی ندارد!
در طرف رژیم هم، از یکطرف شاهد آه و ناله از بدعهدی اروپا هستیم و از طرف دیگر استمرار امیددرمانی! کما اینکه ظریف وزیر خارجه رژیم با ابراز ناامیدی از اروپا، چند روز پیش گفت: «اروپاییها فرصت جدی داشتند در ایران و این فرصت را بهخاطر بیعملی و انفعال در برابر آمریکا یا ناهماهنگی داخلی یا فرصتطلبی از دست دادند. اروپا آمادگی هزینه کردن را ندارد». اما سخنگوی وزارتخارجه بهرام قاسمی در نشست خبری دیروز خود گفت: «مذاکرات با طرفهای اروپایی در راستای دستیابی به کانال مالی ویژه، کماکان ادامه خواهد یافت».
به هر حال آنچه در این جریان و حملات متقابل باندها بیشتر نمایان میشود، درماندگی و قفل رژیم در تنگنای فشار حلقهٔ تحریمها و بیراهحلی است.
بسته اروپایی، و شرط و شروط جدید
تا این لحظه خود اروپاییها به صراحت سلبی یا اثباتی چیزی نگفتهاند.
اما مهرههای رژیم اینجا و آنجا گفتهاند که گیر قضیه بر سر پذیرش الحاق به FATF و پذیرش شروط سهگانه اتحادیهٔ اروپاست. صادق خرازی روز چهارشنبه ۱۲دی ۹۷ در سایت خودش نوشته: «اروپاییها به ایران فشار میآورند که بر سر مسائل منطقهای نظیر یمن و سوریه کوتاه بیاید تا بتوانند بهقول خودشان مخالفان این سازوکار را راضی کنند یا پیوستن ایران به FATF را بهعنوان پیششرط راهاندازی این سازوکار مطرح میکنند».
مشکل کجاست؟ در ایران یا اروپا؟
مشکل در هر دو طرف است. از طرفی اتحادیهٔ اروپا نمیخواهد و نمیتواند در برابر آمریکا بایستد آن هم بهخاطر رژیم. در همان مطلب صادق خرازی آمده است: « این نکته را هم در نظر بگیریم که امنیت اروپا و آمریکا در هم تنیده است و اروپاییها در هیچ شرایطی، حداقل در کوتاه مدت و میانمدت، نمیتوانند در مسائل امنیتی از آمریکا بینیاز شوند. این را هم در نظر بگیریم که مراودات مالی اتحادیه اروپا و آمریکا چیزی در حدود یک تریلیون دلار است که در مقایسه با رقم حدوداً ۲۱میلیارد یورویی ایران ناچیز محسوب میشود».
همچنین دولتهای اروپا کنترلی بر روی شرکتهای اروپایی ندارند که آنها را مجبور به ماندن در ایران و معامله با رژیم بکنند.
ولی همینها را اروپا به صراحت بیان نمیکند و رژیم را روی یک پا نگه داشته است. البته رژیم هم برخلاف تهدیدهایش جرأت ندارد که از برجام خارج شود.
پای رژیم در پوست گردوی ۲۲۳۱
سفیر رژیم در بلژیک و اتحادیه اروپا در یادداشتی برای یورو نیوز با اشاره به اینکه برجام به تار مویی بند است. نوشت:
«آیا تداوم توافقی که ناقص اجرا شده فقط بهخاطر بیانیههای سیاسی اروپا به نفع ایران است؟» وی سپس افزوده است: «در این معادله معیوب، طرف ناقض برنده و طرف پایبند بازنده است». رژیم که در وحشت از اینکه مشمول قطعنامه ۲۲۳۱ شود، جرأت خروج از برجام را ندارد، از زبان سفیرش به یورو نیوز نوشته است: «نه تنها گروههای سیاسی پویا بلکه بسیاری از ایرانیها هم معتقدند که چسبیدن یکطرفه به توافقی که در ایجاد عواید اقتصادی (قول داده شده) ناکام مانده، توجیهپذیر نیست».
از سوی دیگر رژیم قادر نیست به شروط سهگانهای که اتحادیه اروپا موقعی که سفر ماکرون به ایران مطرح بود، تن بدهد. رژیم حتی قادر به پذیرش FATF نیست و در مقدمات آن گیر کرده است. اگر رژیم میتوانست چه بسا کار به خروج آمریکا از برجام نمیکشید.
بسته اروپایی چقدر حلال مشکلات رژیم است؟
هنوز محتوای بسته اروپایی بهطور قطعی تعیینتکلیف و مشخص نیست که بتوان قاطعانه ابراز نظر کرد ولی از آنچه تا بهحال گفته شده و از ابراز نارضایتی مقامهای رژیم چنین پیداست که این بسته و سازوکار اروپا در نهایت خودش چیزی بیش از نفت در برابر غذا و دارو نخواهد بود.
آنچه تا بهحال علنی شده این است که قرار است ۵۰میلیون یورو به رژیم کمک کنند که تا الآن ۱۸میلیون یوروی آن گویا پرداخت شده که بیشتر تحقیر رژیم است. رژیم و دولت روحانی هم میداند که این امامزاده هیچ معجزهای نمیکند اما از فرط لاعلاجی به آن چسبیده است.