سخن روز
لایحه مبارزه با جرایم سازمانیافته فراملی موسوم به پالرمو از لوایح ۴گانهٔ FATF بار دیگر در مجمع تشخیص مصلحت نظام متوقف شد و این مجمع نتوانست دربارهٔ آن چه تصویب یا رد به نتیجه برسد و تصمیمگیری را به آینده موکول کرد. به این ترتیب بار دیگر شدت بحران و درماندگی نظام از اتخاذ تصمیم دربارهٔ یکی از موضوعات حیاتی رژیم نمایان شد.
۲۷بهمن تاریخی است که مهلت FATF به رژیم برای تصویب لوایح ۴گانهٔ این کنوانسیون به پایان میرسد و اگر رژیم تا آن هنگام این قضیه را تعیینتکلیف نکرده باشد در لیست سیاه این کنوانسیون تثبیت میشود و در شرایطی قرار میگیرد که به گفتهٔ بعضی مهرهها و کارشناسان رژیم به وضعیتی بدتر از تحریمهای آمریکا دچار میشود.
پس از توقف لایحهٔ پالرمو، وقایع چه سمت و سویی را نشان میدهد؟
چشمانداز توافق است یا تشدید جدال؟
اگر موضعگیریهای ۲۴ساعت اخیر را نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که چشمانداز قطعاً توافق نیست و سمت و سو، تشدید جنگ و جدال است.
به گفتهٔ احمد توکلی از اعضای مجمع تشخیص فاصلهٔ مواضع دو طرف خیلی زیاد است. بعضی روزنامهها چند مقاله در رد یا تأیید پیوستن به FATF نوشتهاند. موافقان نپیوستن را فاجعه و مخالفان پیوستن را فاجعهبار میدانند.
کیهان خامنهای به نقل از یک کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه آمریکاییها دور زدن تحریمها را جرمانگاری کردهاند و آن را مترادف با پولشویی میدانند، مینویسد: «اگر FATF از جمله کنوانسیون پالرمو و CFT را بپذیریم وضعیت فعلی ما بدتر میشود».
روزنامهٔ ایران در سرمقالهاش با عنوان گویای «مصلحت؛ قربانی تبلیغات» مجمع را مورد حمله قرار میدهد که تحت تأثیر جوسازی و تبلیغات مخالفان و دلواپسان قرار گرفته و نتوانسته تصمیم بگیرد.
تصویری از جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام
روزنامه حکومتی ایران مینویسد: «(اعضا) در جلسه نشستهاند تا درباره موضوعی مهم نظر دهند، به یکباره در طول جلسه دهها پیامک از انواع گوناگون برای آنان ارسال شود که مبادا فلان تصمیم را بگیرید؟ مثلاً مبادا لوایح مربوط به FATF را تصویب کنید. این پیامها با سوءاستفاده از ارزشها از جمله خانوادههای شهید، افراد رزمنده و... و نیز همراه با تهدید و ارعاب در بسیاری از امور برای مسئولان کشور ارسال میشود».
و اضافه میکند: «در فضای عمومی نیز تبلیغات شدیدی علیه تصمیمهای احتمالی مجمع آغاز شده است. چه از شهرهای خاص و چه در مراکز و مراسم خاص مثل برخی از نمازهای جمعه، شاهد این فشارها به مجمع تشخیص مصلحت هستیم».
عقبانداختن تصویب لایحه پالرمو؟
عقب انداختن تصمیمگیری یک ابتکارعمل و تصمیم نبوده، یک امر تحمیلی است که چارهای جز آن نداشتند. چون این اولین بار نیست که تصمیمگیری را عقب انداختهاند و حتماً آخرین بار هم نخواهد بود. هر کدام از این ۴لایحه آنقدر بین مجلس و شورای نگهبان و مجمع و در پشت پرده بین اینها با خود خامنهای و بیت او پاسکاری و رفت و برگشت شده که حساب آن از دست خودشان هم خارج شده است.
پاسکاریهای لایحه پالرمو
لایحهٔ پالرمو روز ۲۰خرداد گذشته مجدداً در مجلس ارتجاع مطرح شد و مجلس با بررسی و وارد کردن نکات مورد نظر شورای نگهبان آن را تصویب کرد و برای شورای نگهبان فرستاد.
اما شورا این تصحیحات را ناکافی دانست و آن را به مجلس برگرداند.
مجلس دوباره در ۳مهرماه گذشته آن را بررسی و اصلاح و تصویب کرد و این بار لاریجانی رئیس مجلس آن را به مجمع تشخیص مصلحت فرستاد.
اگر لایحهٔ پالرمو از سد مجمع تشخیص عبور میکرد، تازه نوبت به (CFT) یا لایحه پیوستن به کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم میرسید که این لایحه نیز در چند رفت و برگشت میان مجلس و شورای نگهبان، در هفته آینده در دستورکار مجلس قرار میگیرد تا یا اصلاحات مدنظر شورای نگهبان را تأمین کند یا با اصرار بر نظرات خود، لایحه را به مجمع تشخیص، ارسال کند.
از سوی دیگر پاسدار رضایی بهعنوان دبیر مجمع گفت: «از آنجا که وقت کافی برای اینکه همهٔ موافقان و مخالفان بتونند تصمیمگیری را عقب انداختیم».
هر دو باند درست میگویند!
باند روحانی میگوید اگر این لوایح تصویب نشود و ما به FATF نپیوندیم، دچار وضعیتی بدتر از شرایط تحریمهای آمریکا میشویم و با هیچ کشوری نمیتوانیم کمترین مراودهای داشته باشیم و نتیجهٔ آن خفگی و مرگ اقتصادی است که درست هم میگویند.
از آنسو باند رقیب میگوید پیوستن به این کنوانسیون بهمعنی خودتحریمی است و ما دیگر قادر به دور زدن تحریمها نخواهیم بود، اینها هم درست میگویند!
تشخیص اینکه کدام بد است و کدام بدتر و کدام فاجعه است و کدام فاجعهبارتر فیالواقع بسیار سخت است.
آیا این تضاد حل میشود؟
این معضل تنها در یک صورت احتمال حل دارد و آن هم ورود خود ولیفقیه و ابلاغ حکم حکومتی است. اما این هم عملاً امکانپذیر نیست. اگر خامنهای امیدی داشت که این طوری مسأله حل میشود حتماً این کار را میکرد، اما او نیز میداند که تا کجا موقعیتش در کشاکش جنگ باندها فرسایش پیدا کرده و در واقع تابویش شکسته شده و در داخل خود رژیم و حتی باند خودش هم حرفش تأثیر چندانی ندارد. به همین علت است که او در خردادماه گذشته تصمیمگیری در این مورد را از سر خودش باز کرد و گفت مجلس و سران سهقوه در این مورد تصمیم بگیرند و نتیجهٔ آن همین بحرانی است که امروز شاهدش هستیم.
قطعاً موقعیت خامنهای نسبت به خردادماه ضعیفتر شده است. اگر خامنهای آن روز خودش وارد شده بود، احتمال موفقیتش اگر چه ناچیز اما بیشتر از حال حاضر بود. اکنون که مراجع قم هم وارد شده و پیوستن به FATF را خلاف شرع توصیف کردهاند، معلوم نیست که خامنهای چگونه میتواند از این بنبست خارج شود. کما اینکه نامهٔ ۸وزیر دولت روحانی را هم (که نوشته بودند آقا تنها راه این است که خودتان وارد شوید) بیپاسخ گذاشته است. چرا که واقعاً پاسخی ندارد.
به هر حال رژیم در موقعیتی گیر کرده که برونرفت از آن نیازمند آن چیزی است که قبلاً یکی از کارگزاران رژیم از آن با عنوان «تصمیمهای بزرگی» که خامنهای باید بگیرد یاد کرده بود. باید دید که سیر وقایع چه چیزی بر آخوندها دیکته میکند.
لایحه مبارزه با جرایم سازمانیافته فراملی موسوم به پالرمو از لوایح ۴گانهٔ FATF بار دیگر در مجمع تشخیص مصلحت نظام متوقف شد و این مجمع نتوانست دربارهٔ آن چه تصویب یا رد به نتیجه برسد و تصمیمگیری را به آینده موکول کرد. به این ترتیب بار دیگر شدت بحران و درماندگی نظام از اتخاذ تصمیم دربارهٔ یکی از موضوعات حیاتی رژیم نمایان شد.
۲۷بهمن تاریخی است که مهلت FATF به رژیم برای تصویب لوایح ۴گانهٔ این کنوانسیون به پایان میرسد و اگر رژیم تا آن هنگام این قضیه را تعیینتکلیف نکرده باشد در لیست سیاه این کنوانسیون تثبیت میشود و در شرایطی قرار میگیرد که به گفتهٔ بعضی مهرهها و کارشناسان رژیم به وضعیتی بدتر از تحریمهای آمریکا دچار میشود.
پس از توقف لایحهٔ پالرمو، وقایع چه سمت و سویی را نشان میدهد؟
چشمانداز توافق است یا تشدید جدال؟
اگر موضعگیریهای ۲۴ساعت اخیر را نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که چشمانداز قطعاً توافق نیست و سمت و سو، تشدید جنگ و جدال است.
به گفتهٔ احمد توکلی از اعضای مجمع تشخیص فاصلهٔ مواضع دو طرف خیلی زیاد است. بعضی روزنامهها چند مقاله در رد یا تأیید پیوستن به FATF نوشتهاند. موافقان نپیوستن را فاجعه و مخالفان پیوستن را فاجعهبار میدانند.
کیهان خامنهای به نقل از یک کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه آمریکاییها دور زدن تحریمها را جرمانگاری کردهاند و آن را مترادف با پولشویی میدانند، مینویسد: «اگر FATF از جمله کنوانسیون پالرمو و CFT را بپذیریم وضعیت فعلی ما بدتر میشود».
روزنامهٔ ایران در سرمقالهاش با عنوان گویای «مصلحت؛ قربانی تبلیغات» مجمع را مورد حمله قرار میدهد که تحت تأثیر جوسازی و تبلیغات مخالفان و دلواپسان قرار گرفته و نتوانسته تصمیم بگیرد.
تصویری از جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام
روزنامه حکومتی ایران مینویسد: «(اعضا) در جلسه نشستهاند تا درباره موضوعی مهم نظر دهند، به یکباره در طول جلسه دهها پیامک از انواع گوناگون برای آنان ارسال شود که مبادا فلان تصمیم را بگیرید؟ مثلاً مبادا لوایح مربوط به FATF را تصویب کنید. این پیامها با سوءاستفاده از ارزشها از جمله خانوادههای شهید، افراد رزمنده و... و نیز همراه با تهدید و ارعاب در بسیاری از امور برای مسئولان کشور ارسال میشود».
و اضافه میکند: «در فضای عمومی نیز تبلیغات شدیدی علیه تصمیمهای احتمالی مجمع آغاز شده است. چه از شهرهای خاص و چه در مراکز و مراسم خاص مثل برخی از نمازهای جمعه، شاهد این فشارها به مجمع تشخیص مصلحت هستیم».
عقبانداختن تصویب لایحه پالرمو؟
عقب انداختن تصمیمگیری یک ابتکارعمل و تصمیم نبوده، یک امر تحمیلی است که چارهای جز آن نداشتند. چون این اولین بار نیست که تصمیمگیری را عقب انداختهاند و حتماً آخرین بار هم نخواهد بود. هر کدام از این ۴لایحه آنقدر بین مجلس و شورای نگهبان و مجمع و در پشت پرده بین اینها با خود خامنهای و بیت او پاسکاری و رفت و برگشت شده که حساب آن از دست خودشان هم خارج شده است.
پاسکاریهای لایحه پالرمو
لایحهٔ پالرمو روز ۲۰خرداد گذشته مجدداً در مجلس ارتجاع مطرح شد و مجلس با بررسی و وارد کردن نکات مورد نظر شورای نگهبان آن را تصویب کرد و برای شورای نگهبان فرستاد.
اما شورا این تصحیحات را ناکافی دانست و آن را به مجلس برگرداند.
مجلس دوباره در ۳مهرماه گذشته آن را بررسی و اصلاح و تصویب کرد و این بار لاریجانی رئیس مجلس آن را به مجمع تشخیص مصلحت فرستاد.
اگر لایحهٔ پالرمو از سد مجمع تشخیص عبور میکرد، تازه نوبت به (CFT) یا لایحه پیوستن به کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم میرسید که این لایحه نیز در چند رفت و برگشت میان مجلس و شورای نگهبان، در هفته آینده در دستورکار مجلس قرار میگیرد تا یا اصلاحات مدنظر شورای نگهبان را تأمین کند یا با اصرار بر نظرات خود، لایحه را به مجمع تشخیص، ارسال کند.
از سوی دیگر پاسدار رضایی بهعنوان دبیر مجمع گفت: «از آنجا که وقت کافی برای اینکه همهٔ موافقان و مخالفان بتونند تصمیمگیری را عقب انداختیم».
هر دو باند درست میگویند!
باند روحانی میگوید اگر این لوایح تصویب نشود و ما به FATF نپیوندیم، دچار وضعیتی بدتر از شرایط تحریمهای آمریکا میشویم و با هیچ کشوری نمیتوانیم کمترین مراودهای داشته باشیم و نتیجهٔ آن خفگی و مرگ اقتصادی است که درست هم میگویند.
از آنسو باند رقیب میگوید پیوستن به این کنوانسیون بهمعنی خودتحریمی است و ما دیگر قادر به دور زدن تحریمها نخواهیم بود، اینها هم درست میگویند!
تشخیص اینکه کدام بد است و کدام بدتر و کدام فاجعه است و کدام فاجعهبارتر فیالواقع بسیار سخت است.
آیا این تضاد حل میشود؟
این معضل تنها در یک صورت احتمال حل دارد و آن هم ورود خود ولیفقیه و ابلاغ حکم حکومتی است. اما این هم عملاً امکانپذیر نیست. اگر خامنهای امیدی داشت که این طوری مسأله حل میشود حتماً این کار را میکرد، اما او نیز میداند که تا کجا موقعیتش در کشاکش جنگ باندها فرسایش پیدا کرده و در واقع تابویش شکسته شده و در داخل خود رژیم و حتی باند خودش هم حرفش تأثیر چندانی ندارد. به همین علت است که او در خردادماه گذشته تصمیمگیری در این مورد را از سر خودش باز کرد و گفت مجلس و سران سهقوه در این مورد تصمیم بگیرند و نتیجهٔ آن همین بحرانی است که امروز شاهدش هستیم.
قطعاً موقعیت خامنهای نسبت به خردادماه ضعیفتر شده است. اگر خامنهای آن روز خودش وارد شده بود، احتمال موفقیتش اگر چه ناچیز اما بیشتر از حال حاضر بود. اکنون که مراجع قم هم وارد شده و پیوستن به FATF را خلاف شرع توصیف کردهاند، معلوم نیست که خامنهای چگونه میتواند از این بنبست خارج شود. کما اینکه نامهٔ ۸وزیر دولت روحانی را هم (که نوشته بودند آقا تنها راه این است که خودتان وارد شوید) بیپاسخ گذاشته است. چرا که واقعاً پاسخی ندارد.
به هر حال رژیم در موقعیتی گیر کرده که برونرفت از آن نیازمند آن چیزی است که قبلاً یکی از کارگزاران رژیم از آن با عنوان «تصمیمهای بزرگی» که خامنهای باید بگیرد یاد کرده بود. باید دید که سیر وقایع چه چیزی بر آخوندها دیکته میکند.