به دنبال فرمان «آتش به اختیار» خامنه ای در جنگ نرم و گرم، مافیای گفتمان سازی و توطئه چینی خلیفه ارتجاع نه فقط در منبرها و نمایشهای جمعه بلکه در شبکه های پرهزینه تلویزیونی، برای مقابله به موج فراگیر اجتماعی و سیاسی جنبش دادخواهی بسیج شده اند.
اما خون پاک وجوشان ۳۰هزار زندانی سربه دارو سرفراز و همه زنان و مردان مجاهد و رزمنده یی که درتیربارانها و اعدامهای وحشیانه دهه ۶۰ به حکم خمینی وبه دست جلادانی چون لاجوردی ورئیسی وپورمحمدی به خاک افتادند یا در میدانهای نبرد آزادیبخش و حماسه پایداری در اشرف و لیبرتی با شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه و زنده باد آزادی به شهادت رسیدند، حقیقت را حتی در تناقض گوییها و اعترافهای دشمن در جریان جنگ گرگها برملا میکند.
در نمونه دیگری از این اعترافها و تناقض گوییها، در تلویزیون حکومتی افق در روز ۲۲ خرداد ۹۶، باز جوها و پاسدار- شکنجه گرهایی که در لباس مداحان و گفتمان سازان ولایت، به شارلاتانیزم و تحریف حقایق مشغولند، پرده ها را از روی زنجیره یی از رخدادهای مهندسی شده در فاصله ۱۴ تا ۱۷ خرداد کنار می زنند.
رخدادهایی که سخنرانی خامنه ای برسرگور خمینی در۱۴خرداد درباره دهه ۶۰ واعتراف او به شکست شعبده انتخاباتی در برابر شعار نه جلاد و نه شیاد را به چنگ انداختن ناگهانی داعش به پدرخوانده اش در تهران با کشتارشماری ازمردم بیگناه و سخنرانی ذوق زده خامنه ای درهمان روز، همراه با برنامه سازیهای تلویزیونی علیه مجاهدین به هم متصل می کند.
بخشهایی از اعترافها وتناقض بافیهای این مزدوران در لابلای یاوه سرایی و لومپنیزم اخوندی - پاسداری:
یامینپور: «... هفته گذشته دو شب قبل از حادثه تروریستی تهران برنامه ی رو در خدمت تون بودیم از سلسله برنامه های جهان آرا با موضوع تروریزم و سازمان مجاهدین بمناسبت بیانات رهبر معظم انقلاب و ین جمله مشهور که نباید بگذاریم که جای شهید و جلاد عوض بشود یه برنامه رو تقدیم حضورتون کردیم و کمتر از چهل و هشت ساعت بعد اون حادثه در تهران هم رخ داد شاهد یک حادثه تروریستی دیگری بودیم. ما روز دوشنبه هفته گذشته وعده کردیم که بحث سازمان مجاهدین رو ادامه بدیم ابعاد بسیار گسترده ی داره که بید موشکافانه بهش رسیدگی بشه».
کوشکی: «... هیچکس واقعا فکر نمیکرد در اون لحظه ی که ما از ترور صحبت میکردیم به تعبیر شما ۴۸ ساعت بعدش بطور ملموس نسلی که ترور رو ندیده بودند و فقط شنیده بودند گاه گاه لمس بکنه...
... اما مثل هر حادثه تلخ دیگه ین حادثه یک عبرتی هم در کنارش داشت می بینید ما سالها میگفتیم ترورهای سال ۶۰ و نسلی که اون ترورها رو ندیده بود میگفت یعنی چی؟».
کوشکی: «الان نسل سوم و چهارم میتونند لمس کنه یعنی چی و الان متوجه میشه که جای قربانی و جلاد عوض شدن جای شهید و جلاد عوض شدن یعنی چی
یامینپور: حالا اشاره کردید به بیانات رهبر معظم انقلاب این رو باید ببینیم مجدد یک یادآوری بشه... [صحبتهای خامنه ی.. جلاد و شهید]».
سال ۶۰ مقطعی که سازمان مجاهدین کشور را بهم ریخت
رسما دست به سلاح نبرده بود
آشوبی وجود داشت دقیقا شبیه حوادث سال ۸۸
یامینپور: «این خط زنده است الان کارش به جایی رسیده که روی تریبون رسمی به کسانی که امنیت برقرار کردند به اینها میگوید قاتل».
یامینپور: «شب شمابخیر جای شهید و جلاد عوض نشود سرخط مهم بیانات رهبر معظم انقلاب در ۱۴ خرداد بود...
... من یک خلاصه ی عرض بکنم از بحثی که جلسه قبل تقریبا به مرزهایش نزدیک شدیم...
ولذا باید به این پرداخت که خشونت و ترور و نفاق از کجا سرمنشا میگیره بحثی که هفته گذشته مطرح شد این بود که هم شما و هم آقای قوچانی تاکید داشتید که تروریزم و منافقین یک ارتباط پیدا میکنند به جریان روشنفکری چپ در کشور ما اگر موافق باشید و بحث شما بهم نمیخوره از اینجا شروع کنیم که منظور ما از روشنفکری چپ چیه و چطور وارد کشورمون شده؟».
کوشکی: «... اما یک نکته ای که هست سازمان مجاهدین خلق که تاسیس شد گریش چپ اصلا نداشت
آقای مهندس بازرگان در روزنامه میزان روزنامه ارگان نهضت آزادی... دوازده 2هزار و سیصد و شصت ین تعبیر رو یشون بکار بردند یشون میگند که سازمان مجاهدین خلق فرزند نهضت آزادی است و مبانی فکری و تعلیمات اولیه آنرا کتابها و بحث ها و تحلیل ها و تجربیاتی تشکیل میداد که از نهضت آزادی گرفته شده بود دیگه از ین صریح تر چی میخواهید».
یامنپور: چرا این رو گفته مهندس بازرگان؟
کوشکی: چرا نباید بگه؟
یامینپور: خوشنام بودند مگه سازمان مجاهدین؟
کوشکی: «عرض میکنم چی دیگه آقای بازرگان ببینید به صراحت این رو میگه کجا؟ ایشون میگه که رهبران سازمان بچه های خوبی هستند؛ آقای مهندس بازرگان میگه این رو به صراحت تو همون مقطع نه اینکه قبل از انقلاب نه ها!!! بعد از درواقع اردیبهشت سال ۶۰ مقطعی که سازمان مجاهدین خلق کشور رو بهم ریخته رسما دست به سلاح نبرده ولی عملا دیگه کشور رو اونهم تو مقطعی که کشور تو اوج جنگه برده به آشوب کشونده هر روز تو گوشه ای از ایران یک آشوبی وجود داشت شبیه حوادث سال ۸۸ دقیقا».
کوشکی: «اما امام در مورد نهضت آزادی تعبیر صریح داره و رابطه اش با مجاهدین خلق و مهندس بازرگان ایشون سال ۶۶ این رو می فرمایند به صراحت توی پیامی که به آقای محتشمی میده وزیر کشور میده برای ممنوع شدن فعالیت نهضت آزادی به صراحت امام میگه که مجاهدین خلق فرزندان عزیز مهندس بازرگان هستند حالا اون جا ما از قول امام نقل میکنیم اینجا خود بازرگان میگه اینها فرزندان ما هستند کتابهای ما تعالیم ما تحلیلهای ما خط فکری ما مسعود رجوی هم همین رو تائید میکنه.سازمان می اید با این تفسیر به رای خودش رو اسلام شناس میدونه اصلا هم نیازی نمی بینه که حتی به یک روحانی حتی جالبه از اینها خیلی از آقای طالقانی مرحوم آیت الله طالقانی یاد میکردند پدر طالقانی هم میگفتند».
کوشکی: «مجاهدین خلق میگند احکامی مانند روزنامه مجاهد می نویسند میگند احکامی مثل اعدام سنگسار و شلاق زدن احکامی خشونت آمیز قرون وسطایی هست و سازمان ما بعنوان یک سازمان انقلابی پیوسته اعتراض و مخالفت خود را با چنین روش هایی ضمن اعلامیه ها و مقالات متعدد آشکار ساخته است».
یامینپور: «همین جائیه که حضرت امام در حسینیه جماران با اون حال میایند میگند انالله و انا الیه راجعون».
کوشکی: «ببینید وقتی که میگیم سازمان مجاهدین خلق تفکر مهندس بازرگان تفکر ملی مذهبی تفکر لیبرالیستی داره دقیقا هر دوی این گروه چه نهضت آزادی چه سازمان مجاهدین خلق به حرکت انقلاب اسلامی میگفتند ارتجاعی به روحانیت میگفتند مرتجع و دو تاشون دنبال دمکراسی بودند پیشنهاد مسعود رجوی جمهوری دمکراتیک اسلامی بود پیشنهاد و دمکراسی رو مطلوب میدونست پیشنهاد آقای مهندس بازرگان و امثالهم هم جمهوری ایرانی بود اونها هم دمکراسی رو مطلوب میدونستند».
کوشکی: «من میخواهم به صراحت بگم چه کسانی جای جلاد و شهید رو دارند عوض میکنند همون کسانی که تفکر لیبرالی دارند همون کسانی که از روز اول با جمهوری اسلامی مشکل داشتند اونها الان شروع کردند الان که نه در طول این ۱۰-۱۵ سال اخیر شروع کردند جای شهید و جلاد رو با همدیگه عوض کردن و حالا نکته جالبش این هست که اگر ما نگاه کنیم ببینیم از دو خرداد به اینطرف نشریاتی که جزء نشریات زنجیره ای بودند اونها شروع کردند مظلوم نمایی در مورد حوادث سال ۶۷ و اینکه چرا تعدادی از مجاهدین خلق اعدام شدند سال ۶۷.
این خط رو اونها شروع کردند این خط در داخل کشور توسط روزنامه های زنجیره ای شروع شد بعد از دو خرداد در خارج ازکشور توسط شورای ملی مقاومت یعنی همون زمانی که رجوی زنده بود پاریس بود و».
یامینپور: «ولی واقعیتش این چیزی که دمید در این ماجرا اظهارات مرحوم آقای منتظری بود».
کوشکی: «ببینید یک اتفاقی می افته سال ۱۳۶۷ آقای منتظری مرحوم منتظری ایشون به تحریک اطرافیانش می آید و از مجاهدین خلق حمایت میکنه و اعتراض میکنه که نباید با اینها برخورد خشن بشه
امام به اینهم اشاره میکنه اینها به آقای منتظری تلقین میکنند که نظام در حق مجاهدین خلق جفا کرده آقای منتظری همین رو تو نطقش میگه بعد امام در پیامی که به خانواده های شهدا میده بعد از خاتمه جنگ تحمیلی در پائیز ۶۷ و زمستان ۶۷ این رو چند بار میگنند که امام میگه من رسما بخاطر تحلیل های غلطی که این روزها داده شده از شما خانواده های شهدا عذرخواهی میکنم و اونجا به صراحت بدون آوردن اسم آقای منتظری حمله میکنه به کسی که به تحریک لیبرالها داره از این جلادها از این تروریستها حمایت میکنه».
یامینپور: «کیس آقای منتظری یک کیس ویژه ای است در انقلاب اسلامی به هر حال ایشون سالها قائم مقام رهبری بودند...».
کوشکی: «اما همین آقای منتظری چه اتفاقی می افته؟ امام این رو قشنگ تو پیامهای سال ۶۷ اشاره میکنه اسم نمی آورند ولی اشاره میکنند مرحوم حاج سید احمد آقا هم دیگه به صراحت بیان میکنند...
ولی ا ین خط زنده است الان کارش به جایی رسیده که می آ ید روی تریبون رسمی روی تریبون رسمی جلادان و خون آشامان سال ۶۷ کسایی که روی داعش رو سفیدکردند بسیار بدتر از داعش بودند رو مظلوم جلوه میده و کسانی که سعی کردند امنیت مردم رو برقرار کنند این جلادان رو مهار کنند به اینها میگه قاتل».
متهم اصلی عنوان جلاد، شهید مظلوم لاجوردی است
که سازمان مجاهدین از اوبعنوان جلاد اوین یاد کردند
با آن روحیه رئوف و لطیف مشهور شد به جلاد اوین
یامینپور: «دوستان اصرار دارند فیلم مربوط به عملیاتی که منجر میشه به هلاکت رسیدن موسی خیابانی فرمانده عملیاتی سازمان مجاهدین در تهران پخش بشه این همون پرونده ای است که موضوع فیلم مشهور ماجرای نیمروز بود دوستانی که ماجرای نیمروز رو دیدند کاملا این صحنه ها رو بخاطر خواهند آورد توضیحات شهید لاجوردی در این صحنه دیدنی است از این حیث که متهم اصلی عنوان جلاد شهید مظلوم شهید لاجوردی است که مشهور شده بود یعنی سازمان مجاهدین از اون بعنوان جلاد اوین یاد میکردند».
یامینپور: «درود خدا بر شهید لاجوردی شهید مظلوم که با این روحیه رئوف و لطیف مشهور شده بود به جلاد اوین».
کوشکی: «نکته اینه که اگر اینها ۱۷۰ هزار نفر رو هم میکشتند اینها بشهادت میرسوندند یا هر چقدر فرقی نمیکرد اصلا اروپایی ها حتی یکبار حاضر نشدند که پرونده ها و شکایتهایی رو که خانواده قربانیان ترور حتی در ژنو در کمیسیون حقوق بشر در اجلاس سالیانه حقوق بشر در ژنو مطرح میشه حتی یکبار بخونند نه اینکه محکوم کنند سازمان رو ها!! !! !! و بهترین دلیل همکاری اروپایی ها با این سازمان اینه که از سال ۱۳۶۰ تا الان اعضای سازمان آزادانه و رسمی دارند تو اروپا فعالیت میکنند با همون لیبل با همون اسم یا به اسم مجاهدین خلق یا به اسم شورای ملی مقاومت».
اما خون پاک وجوشان ۳۰هزار زندانی سربه دارو سرفراز و همه زنان و مردان مجاهد و رزمنده یی که درتیربارانها و اعدامهای وحشیانه دهه ۶۰ به حکم خمینی وبه دست جلادانی چون لاجوردی ورئیسی وپورمحمدی به خاک افتادند یا در میدانهای نبرد آزادیبخش و حماسه پایداری در اشرف و لیبرتی با شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه و زنده باد آزادی به شهادت رسیدند، حقیقت را حتی در تناقض گوییها و اعترافهای دشمن در جریان جنگ گرگها برملا میکند.
در نمونه دیگری از این اعترافها و تناقض گوییها، در تلویزیون حکومتی افق در روز ۲۲ خرداد ۹۶، باز جوها و پاسدار- شکنجه گرهایی که در لباس مداحان و گفتمان سازان ولایت، به شارلاتانیزم و تحریف حقایق مشغولند، پرده ها را از روی زنجیره یی از رخدادهای مهندسی شده در فاصله ۱۴ تا ۱۷ خرداد کنار می زنند.
رخدادهایی که سخنرانی خامنه ای برسرگور خمینی در۱۴خرداد درباره دهه ۶۰ واعتراف او به شکست شعبده انتخاباتی در برابر شعار نه جلاد و نه شیاد را به چنگ انداختن ناگهانی داعش به پدرخوانده اش در تهران با کشتارشماری ازمردم بیگناه و سخنرانی ذوق زده خامنه ای درهمان روز، همراه با برنامه سازیهای تلویزیونی علیه مجاهدین به هم متصل می کند.
بخشهایی از اعترافها وتناقض بافیهای این مزدوران در لابلای یاوه سرایی و لومپنیزم اخوندی - پاسداری:
یامینپور: «... هفته گذشته دو شب قبل از حادثه تروریستی تهران برنامه ی رو در خدمت تون بودیم از سلسله برنامه های جهان آرا با موضوع تروریزم و سازمان مجاهدین بمناسبت بیانات رهبر معظم انقلاب و ین جمله مشهور که نباید بگذاریم که جای شهید و جلاد عوض بشود یه برنامه رو تقدیم حضورتون کردیم و کمتر از چهل و هشت ساعت بعد اون حادثه در تهران هم رخ داد شاهد یک حادثه تروریستی دیگری بودیم. ما روز دوشنبه هفته گذشته وعده کردیم که بحث سازمان مجاهدین رو ادامه بدیم ابعاد بسیار گسترده ی داره که بید موشکافانه بهش رسیدگی بشه».
کوشکی: «... هیچکس واقعا فکر نمیکرد در اون لحظه ی که ما از ترور صحبت میکردیم به تعبیر شما ۴۸ ساعت بعدش بطور ملموس نسلی که ترور رو ندیده بودند و فقط شنیده بودند گاه گاه لمس بکنه...
... اما مثل هر حادثه تلخ دیگه ین حادثه یک عبرتی هم در کنارش داشت می بینید ما سالها میگفتیم ترورهای سال ۶۰ و نسلی که اون ترورها رو ندیده بود میگفت یعنی چی؟».
کوشکی: «الان نسل سوم و چهارم میتونند لمس کنه یعنی چی و الان متوجه میشه که جای قربانی و جلاد عوض شدن جای شهید و جلاد عوض شدن یعنی چی
یامینپور: حالا اشاره کردید به بیانات رهبر معظم انقلاب این رو باید ببینیم مجدد یک یادآوری بشه... [صحبتهای خامنه ی.. جلاد و شهید]».
سال ۶۰ مقطعی که سازمان مجاهدین کشور را بهم ریخت
رسما دست به سلاح نبرده بود
آشوبی وجود داشت دقیقا شبیه حوادث سال ۸۸
یامینپور: «این خط زنده است الان کارش به جایی رسیده که روی تریبون رسمی به کسانی که امنیت برقرار کردند به اینها میگوید قاتل».
یامینپور: «شب شمابخیر جای شهید و جلاد عوض نشود سرخط مهم بیانات رهبر معظم انقلاب در ۱۴ خرداد بود...
... من یک خلاصه ی عرض بکنم از بحثی که جلسه قبل تقریبا به مرزهایش نزدیک شدیم...
ولذا باید به این پرداخت که خشونت و ترور و نفاق از کجا سرمنشا میگیره بحثی که هفته گذشته مطرح شد این بود که هم شما و هم آقای قوچانی تاکید داشتید که تروریزم و منافقین یک ارتباط پیدا میکنند به جریان روشنفکری چپ در کشور ما اگر موافق باشید و بحث شما بهم نمیخوره از اینجا شروع کنیم که منظور ما از روشنفکری چپ چیه و چطور وارد کشورمون شده؟».
کوشکی: «... اما یک نکته ای که هست سازمان مجاهدین خلق که تاسیس شد گریش چپ اصلا نداشت
آقای مهندس بازرگان در روزنامه میزان روزنامه ارگان نهضت آزادی... دوازده 2هزار و سیصد و شصت ین تعبیر رو یشون بکار بردند یشون میگند که سازمان مجاهدین خلق فرزند نهضت آزادی است و مبانی فکری و تعلیمات اولیه آنرا کتابها و بحث ها و تحلیل ها و تجربیاتی تشکیل میداد که از نهضت آزادی گرفته شده بود دیگه از ین صریح تر چی میخواهید».
یامنپور: چرا این رو گفته مهندس بازرگان؟
کوشکی: چرا نباید بگه؟
یامینپور: خوشنام بودند مگه سازمان مجاهدین؟
کوشکی: «عرض میکنم چی دیگه آقای بازرگان ببینید به صراحت این رو میگه کجا؟ ایشون میگه که رهبران سازمان بچه های خوبی هستند؛ آقای مهندس بازرگان میگه این رو به صراحت تو همون مقطع نه اینکه قبل از انقلاب نه ها!!! بعد از درواقع اردیبهشت سال ۶۰ مقطعی که سازمان مجاهدین خلق کشور رو بهم ریخته رسما دست به سلاح نبرده ولی عملا دیگه کشور رو اونهم تو مقطعی که کشور تو اوج جنگه برده به آشوب کشونده هر روز تو گوشه ای از ایران یک آشوبی وجود داشت شبیه حوادث سال ۸۸ دقیقا».
کوشکی: «اما امام در مورد نهضت آزادی تعبیر صریح داره و رابطه اش با مجاهدین خلق و مهندس بازرگان ایشون سال ۶۶ این رو می فرمایند به صراحت توی پیامی که به آقای محتشمی میده وزیر کشور میده برای ممنوع شدن فعالیت نهضت آزادی به صراحت امام میگه که مجاهدین خلق فرزندان عزیز مهندس بازرگان هستند حالا اون جا ما از قول امام نقل میکنیم اینجا خود بازرگان میگه اینها فرزندان ما هستند کتابهای ما تعالیم ما تحلیلهای ما خط فکری ما مسعود رجوی هم همین رو تائید میکنه.سازمان می اید با این تفسیر به رای خودش رو اسلام شناس میدونه اصلا هم نیازی نمی بینه که حتی به یک روحانی حتی جالبه از اینها خیلی از آقای طالقانی مرحوم آیت الله طالقانی یاد میکردند پدر طالقانی هم میگفتند».
کوشکی: «مجاهدین خلق میگند احکامی مانند روزنامه مجاهد می نویسند میگند احکامی مثل اعدام سنگسار و شلاق زدن احکامی خشونت آمیز قرون وسطایی هست و سازمان ما بعنوان یک سازمان انقلابی پیوسته اعتراض و مخالفت خود را با چنین روش هایی ضمن اعلامیه ها و مقالات متعدد آشکار ساخته است».
یامینپور: «همین جائیه که حضرت امام در حسینیه جماران با اون حال میایند میگند انالله و انا الیه راجعون».
کوشکی: «ببینید وقتی که میگیم سازمان مجاهدین خلق تفکر مهندس بازرگان تفکر ملی مذهبی تفکر لیبرالیستی داره دقیقا هر دوی این گروه چه نهضت آزادی چه سازمان مجاهدین خلق به حرکت انقلاب اسلامی میگفتند ارتجاعی به روحانیت میگفتند مرتجع و دو تاشون دنبال دمکراسی بودند پیشنهاد مسعود رجوی جمهوری دمکراتیک اسلامی بود پیشنهاد و دمکراسی رو مطلوب میدونست پیشنهاد آقای مهندس بازرگان و امثالهم هم جمهوری ایرانی بود اونها هم دمکراسی رو مطلوب میدونستند».
کوشکی: «من میخواهم به صراحت بگم چه کسانی جای جلاد و شهید رو دارند عوض میکنند همون کسانی که تفکر لیبرالی دارند همون کسانی که از روز اول با جمهوری اسلامی مشکل داشتند اونها الان شروع کردند الان که نه در طول این ۱۰-۱۵ سال اخیر شروع کردند جای شهید و جلاد رو با همدیگه عوض کردن و حالا نکته جالبش این هست که اگر ما نگاه کنیم ببینیم از دو خرداد به اینطرف نشریاتی که جزء نشریات زنجیره ای بودند اونها شروع کردند مظلوم نمایی در مورد حوادث سال ۶۷ و اینکه چرا تعدادی از مجاهدین خلق اعدام شدند سال ۶۷.
این خط رو اونها شروع کردند این خط در داخل کشور توسط روزنامه های زنجیره ای شروع شد بعد از دو خرداد در خارج ازکشور توسط شورای ملی مقاومت یعنی همون زمانی که رجوی زنده بود پاریس بود و».
یامینپور: «ولی واقعیتش این چیزی که دمید در این ماجرا اظهارات مرحوم آقای منتظری بود».
کوشکی: «ببینید یک اتفاقی می افته سال ۱۳۶۷ آقای منتظری مرحوم منتظری ایشون به تحریک اطرافیانش می آید و از مجاهدین خلق حمایت میکنه و اعتراض میکنه که نباید با اینها برخورد خشن بشه
امام به اینهم اشاره میکنه اینها به آقای منتظری تلقین میکنند که نظام در حق مجاهدین خلق جفا کرده آقای منتظری همین رو تو نطقش میگه بعد امام در پیامی که به خانواده های شهدا میده بعد از خاتمه جنگ تحمیلی در پائیز ۶۷ و زمستان ۶۷ این رو چند بار میگنند که امام میگه من رسما بخاطر تحلیل های غلطی که این روزها داده شده از شما خانواده های شهدا عذرخواهی میکنم و اونجا به صراحت بدون آوردن اسم آقای منتظری حمله میکنه به کسی که به تحریک لیبرالها داره از این جلادها از این تروریستها حمایت میکنه».
یامینپور: «کیس آقای منتظری یک کیس ویژه ای است در انقلاب اسلامی به هر حال ایشون سالها قائم مقام رهبری بودند...».
کوشکی: «اما همین آقای منتظری چه اتفاقی می افته؟ امام این رو قشنگ تو پیامهای سال ۶۷ اشاره میکنه اسم نمی آورند ولی اشاره میکنند مرحوم حاج سید احمد آقا هم دیگه به صراحت بیان میکنند...
ولی ا ین خط زنده است الان کارش به جایی رسیده که می آ ید روی تریبون رسمی روی تریبون رسمی جلادان و خون آشامان سال ۶۷ کسایی که روی داعش رو سفیدکردند بسیار بدتر از داعش بودند رو مظلوم جلوه میده و کسانی که سعی کردند امنیت مردم رو برقرار کنند این جلادان رو مهار کنند به اینها میگه قاتل».
متهم اصلی عنوان جلاد، شهید مظلوم لاجوردی است
که سازمان مجاهدین از اوبعنوان جلاد اوین یاد کردند
با آن روحیه رئوف و لطیف مشهور شد به جلاد اوین
یامینپور: «دوستان اصرار دارند فیلم مربوط به عملیاتی که منجر میشه به هلاکت رسیدن موسی خیابانی فرمانده عملیاتی سازمان مجاهدین در تهران پخش بشه این همون پرونده ای است که موضوع فیلم مشهور ماجرای نیمروز بود دوستانی که ماجرای نیمروز رو دیدند کاملا این صحنه ها رو بخاطر خواهند آورد توضیحات شهید لاجوردی در این صحنه دیدنی است از این حیث که متهم اصلی عنوان جلاد شهید مظلوم شهید لاجوردی است که مشهور شده بود یعنی سازمان مجاهدین از اون بعنوان جلاد اوین یاد میکردند».
یامینپور: «درود خدا بر شهید لاجوردی شهید مظلوم که با این روحیه رئوف و لطیف مشهور شده بود به جلاد اوین».
کوشکی: «نکته اینه که اگر اینها ۱۷۰ هزار نفر رو هم میکشتند اینها بشهادت میرسوندند یا هر چقدر فرقی نمیکرد اصلا اروپایی ها حتی یکبار حاضر نشدند که پرونده ها و شکایتهایی رو که خانواده قربانیان ترور حتی در ژنو در کمیسیون حقوق بشر در اجلاس سالیانه حقوق بشر در ژنو مطرح میشه حتی یکبار بخونند نه اینکه محکوم کنند سازمان رو ها!! !! !! و بهترین دلیل همکاری اروپایی ها با این سازمان اینه که از سال ۱۳۶۰ تا الان اعضای سازمان آزادانه و رسمی دارند تو اروپا فعالیت میکنند با همون لیبل با همون اسم یا به اسم مجاهدین خلق یا به اسم شورای ملی مقاومت».