۱۴۰۲ مرداد ۱۷, سه‌شنبه

استراون استیونسون: در ایران، تغییرات اقلیمی در حال تبدیل شدن به موضوع مرگ و زندگی است


                              استراون استیونسون

سایت اسکاتسمن سه‌شنبه ۱۷مرداد در مطلبی به‌قلم استراون استیونسون نوشت: در ایران، تغییرات اقلیمی در حال تبدیل شدن به موضوع مرگ و زندگی است، اما آخوندهای ظالم با نیروی مرگبار به اعتراضات پاسخ می‌دهند. بدون آب و غذای کافی، بیش از ۸۵میلیون ایرانی خشمگین به‌سرعت ترس خود را از رژیم تهران از دست خواهند داد. قبل از انقلاب ۱۹۷۹، جمعیت ایران که در آن زمان ۳۴میلیون نفر می‌شد، متکی به منبع آب پایداری بود که از کانال‌ها و سفره‌های زیرزمینی هزاران ساله تأمین می‌شد. قیام ضدسلطنتی که توسط آخوندها ربوده شد، همه اینها را تغییر داد. رژیم تئوکراتیک کنترل صنعت ملی آب و بیش از ۷۰درصد سایر بخش‌های تجاری، صنعتی و خدماتی را به سپاه پاسداران واگذار کرد. رژیم ایران با سوء‌مدیریت آخوندها طی چهار دهه، با جنگل زدایی، بیابان زایی، کمبود آب و نمونه‌های بی‌شماری دیگر از تخریب محیط‌زیست دست و پنجه نرم کرده است. تغییرات اقلیمی این مسائل زیست‌محیطی را تشدید می‌کند و آنها را برای جمعیت ۸۵میلیونی ایران به موضوع مرگ و زندگی تبدیل می‌کند... . تنها پاسخ به بحران محیط‌زیست در ایران و هم‌چنین پاسخ به بحران اقتصادی، پاسخ به بحران اجتماعی و پاسخ به بحران امنیتی در سراسر خاورمیانه و جهان، سقوط رژیم توتالیتر آخوندی است.

 مردم محروم ساکن در جنوب، مرکز و شرق ایران شاهد تخریب بی‌امان زیرساختهای آبی خود توسط نهادهای رژیم و در درجه اول سپاه بوده‌اند. وضعیت به‌حدی وخیم شده که در استان سیستان و بلوچستان، تنش آبی به حد فاجعه‌باری رسیده و مردم مجبور به جمع‌آوری آب باران از خندق‌ها و دریاچه‌های آلوده به کروکودیل هستند.

تنش آبی با میزان آب موجود در هر متر‌مکعب برای هر نفر در سال اندازه‌گیری می‌شود. اگر کشوری بیش از ۱۷۰۰متر‌مکعب برای هر نفر در سال داشته باشد، امن محسوب می‌شود. زیر ۱۷۰۰ متر‌مکعب نشان‌دهنده تنش آبی و زیر ۱۰۰۰ متر‌مکعب بحران آب است. ایران از سال۲۰۲۲ بین تنش آبی و بحران آب در نوسان بوده است. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که دسترسی به آب در ایران ممکن است تا سال۲۰۵۰ به زیر ۵۰۰متر‌مکعب برسد و وضعیت ویرانگری ایجاد کند.

کشاورزان ایران بیش از ۹۰درصد مصرف آب را به خود اختصاص می‌دهند و بارها تشویق شده‌اند تا تولید محصولات زراعی و ذخایر را تسریع بخشند تا جمعیتی را که به‌دلیل ناتوانی دولت، سوء‌مدیریت و تحریم‌های شدید بین‌المللی گرسنه هستند تغذیه کنند. در مواجهه با کاهش ذخایر آب، آنها مجبور به حفر چاه‌های عمیق‌تر برای کاهش منابع آب زیرزمینی شده‌اند تا محصولات خود را آبیاری کنند و دام‌های خود را سیراب کنند. تخمین زده می‌شود که تعداد چاه‌ها از زمان انقلاب ۱۹۷۹ بیش از ۱۳برابر شده است که اکثر آنها غیرقانونی بوده و بسیار بیشتر از آنچه که بتوان به‌طور پایدار نگهداری کرد، آب تخلیه می‌کند.

در پاسخ، با ترکیب بی‌کفایتی رتبه‌ای، فساد مالی و بی‌توجهی کامل به نگرانی‌های زیست‌محیطی، سپاه پاسداران برنامه‌یی چند دهه‌ای از ساخت سدهای برق آبی را با مجموعه‌یی از پروژه‌های زیربنایی عظیم و غیرصادقانه پرسود، که رودخانه‌ها را مسدود و منحرف کرد، تنظیم کرد. دریاچه‌ها و سفره‌های زیرزمینی زهکشی شده با افزایش تصاعدی جمعیت ایران و تغییرات آب و هوایی دمای تابستان اغلب به ۵۰درجه سانتیگراد (۱۲۲ فارنهایت) افزایش یافت، بحران آب افزایش یافت.

سدهای زیادی توسط سپاه در مکانهای نامناسب ساخته شده است که از رسیدن آب به جوامع جلوگیری می‌کند و در برخی مناطق باعث خشکسالی و در برخی دیگر سیل می‌شود. کشاورزانی که از تأمین آب معمولی محروم هستند، دیگر قادر به آبیاری محصولات خود نیستند و این باعث کمبود مواد غذایی می‌شود. در همین حال، مقامات فاسد سپاه سود حاصل از فروش آب آشامیدنی با قیمت‌های گزاف به برخی از فقیرترین مردم ایران را به جیب می‌زنند.

مثل همیشه، هنگامی که اعتراضات پراکنده شروع می‌شود، رژیم از کمک خودداری می‌کند، در عوض به اراذل و اوباش امنیت داخلی سپاه و بسیج دستور می‌دهد تا معترضان را سرکوب کنند و مخالفان را سرکوب کنند، و ایران را به یک بشکه باروت بی‌ثبات تبدیل کنند که اغلب به شورش آشکار منفجر می‌شود. اکنون سطح آب رودخانه کرخه در خوزستان، یکی از چهار رودخانه بزرگ افسانه‌ای باغ عدن، به‌دلیل آسیبهای زیست‌محیطی و سوء‌مدیریت به‌طور خطرناکی پایین آمده است. این وضعیت به‌دلیل کمبود آب در سایر استانهای نیمه‌خشک ایران مانند اصفهان تشدید شده است، جایی که کانال‌های آبیاری آب را از سیستم‌های اصلی رودخانه‌ها برای تأمین صنایع سنگین منحرف کرده‌اند.

کمبود شدید آب ناشی از آن باعث شده است که آب جاری رودخانه‌ها و دریاچه‌ها بیش از حد شور شود و بر تولید محصولات کشاورزی و دام تأثیر منفی بگذارد. ادعا می‌شود که خشکسالی بیش از ۱.۲ میلیون نخل خرما را که منبع درآمدی حیاتی برای کشاورزان خوزستان است، از بین برده است. اخیراً حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران به خوزستان سفر کرده و با تهدید مردم تشنه، اعلام کرده است که سپاه با هر کسی که امنیت کشور را مخدوش کند مقابله خواهد کرد و هر گونه اعتراضی را سرکوب خواهد کرد.

اما بحران کم‌آبی مدت‌هاست که خوزستان را پشت سر گذاشته و اکنون به تهران، پایتخت هم رسیده است، جایی که در هفته‌های اخیر هزاران نفر در اعتراض به کمبود آب به خیابان‌ها آمده‌اند. دورنمای قیام جمعیت ۹میلیونی سرکش پایتخت، بیش از هر چیز دیگری، رژیم آخوندی را به وحشت می‌اندازد. اما تنها پاسخ آخوندها به بحران فزاینده، تهدید به خشونت بیشتر بوده است.

این نوع پارانویای رایج در ایران است که کسانی را که می‌توانستند به این وضعیت کمک کنند را تحت تعقیب قرار داده و باعث فرار مغزها شده است که باعث فرار بیشتر دانشمندان محیط‌زیست ایران از کشور شده است. از آنجایی که ایران پیوسته به سمت فروپاشی زیست‌محیطی نزدیک‌تر می‌شود، نگرانی‌های زیست‌محیطی به‌ویژه در مناطقی که اقلیت‌های قومی مانند آذریها و عرب‌های ایرانی ساکن هستند، در اعتراضها برجسته شده است.

آخوندها با خشونت معمولی واکنش نشان داده‌اند و به تظاهر کنندگان غیرمسلح تیراندازی کرده و صدها تن دیگر را دستگیر کرده‌اند. اما با افزایش کمبود آب و غذا، مردم ایران به‌طور فزاینده‌ای از این واقعیت آگاه می‌شوند که دولت در ارائه کالاها و خدمات عمومی عمومی ناتوان است. بدون ذخایر کافی غذا و آب، بیش از ۸۵میلیون ایرانی خشمگین به‌سرعت ترس خود را از باتون و گلوله از دست خواهند داد.

تنها پاسخ به بحران محیط‌زیست در ایران و هم‌چنین پاسخ به بحران اقتصادی، پاسخ به بحران اجتماعی و پاسخ به بحران امنیتی در سراسر خاورمیانه و جهان، سقوط رژیم توتالیتر آخوندی است.