از دیگر دلایل صدور کیفرخواست قلابی علیه ۱۰۴مجاهد خلق، تلاش برای پروندهسازی علیه اعضای مقاومت ایران است. یعنی رژیم به موازات شیطانسازی، همواره اهرم پروندهسازی را هم به کار میگیرد. اهداف شیطانسازی که مشخص است: پخش اطلاعات نادرست و ایجاد نفرت کور علیه سوژه تا اعدام و شکنجه و سرکوب و ضربه زدن به آن، مشروع جلوه داده شده و راحتتر شود. سوژه اصلی هم در این زمینه، همواره مقاومت ایران بوده که با هزاران کتاب و مقاله، صدها نمایشگاه، صدها فیلم سینمایی، صدها سریال و مستند و مشابه آن در معرض انواع اتهامات جعلی بوده است.
اما اغراض پروندهسازی ـ اگر چه در همان سمت و سوی شیطانسازی و برای ضربه به سوژه است - کمی پیچیدهتر است چون به نوعی با پشت پردههای سیاست و زد و بند و مماشات هم سر و کار دارد. هر چقدر شیطانسازی با تبلیغات و رسانهها و هیاهو صورت میگیرد و عیانتر است، پروندهسازی در هزارتوی اسناد و پروندههای قضایی و پنهانتر است. البته بعضاً این دوقلوها همکاری مشترک دارند و یکی مثل پروندهسازی، زمینهچینی و اقدام و دیگری مثل شیطانسازی برایش تبلیغ میکند ولی بهرحال در پروندهسازی، رژیم با سوءاستفاده از اهرم قضاییه و با احکام ساختگی برای اعضای مقاومت جرمتراشی میکند تا:
برای پیگرد و استرداد مخالفان یا هر زد و بند در دنیای مماشات بتواند دست طرفحسابهای خارجی خود را پر کند.
برای حملات تروریستی علیه آزادیخواهان در خاک اروپا و کشورهای غربی بهانه داشته باشد و در صورت لو رفتن، آن را تروریسم علیه تروریسم جلوه دهد.
خانوادههای محکومین در ایران را تحت فشار بیشتر قرار دهد.
جبهه جدید حقوقی علیه مقاومت ایران باز کند و انرژیها را از قیام و سرنگونی به مجادلات و مرافعات قضایی بکشاند و...
اقدامات مقاومت ایران علیه پروندهسازی
به همین دلایل، ضمن اینکه از ابتدا مشخص بود این نوع احکام بلاهتبار و بینتیجه مانع از قیام و سرنگونی نخواهد شد اما مقاومت ایران در وجه قضایی و حقوقی برای رویارویی با رژیم، دست روی دست نگذاشت و لباس رزم پوشید و رهبر مقاومت هم، با یادآوری حضور «حقوقدانان و وکلای بینالمللی شناخته شده و نمایندگان پارلمانها... برای شرکت در هر دادگاهی که رژیم میخواهد در قضاییه جلادان برگزار کند» هل من مبارز طلبید و اعلام آمادگی کرد.
در ادامه، همین «حقوقدانان و وکلای بینالمللی» در قامت کمیتههای حقوقی از کشورهای مختلف در حمایت از مقاومت ایران وارد گود شدند و اهداف رژیم از پروندهسازی را یکی یکی بر شمرده و برملا کردند ابتدا نامه کمیته بریتانیایی برای آزادی ایران منتشر شد که با ذکر نمونه حمله پلیس آلبانی تصریح شده بود که «رژیم ملایان سابقه ارائه مدارک نادرست به دولتهای اروپایی و تهدید آنها به تروریسم و گروگانگیری با هدف ترساندن آنها برای محدود کردن فعالیتهای اپوزیسیون دموکراسیخواه ایرانی در اروپا و خارج از کشور را دارد. یکی از نمونههای اخیر اطلاعات نادرست ارائه شده به دولت آلبانی است که منجر به حمله ۱۲۰۰پلیس به پناهجویان ایرانی در نزدیکی تیرانا و کشته شدن یکی از آنها شد». سپس بیانیه کمیته بینالمللی در جستجوی عدالت صادر شد که در آن از سوی «چند هزار قانونگذار در سراسر اروپا» به سران کشورهای اتحادیه اروپا هوشیاری داده بود که «اجازه ندهید تهران دموکراسیهای ما را با اینگونه ترفندهای کثیف به گروگان بگیرد و برای اقدامات تروریستی زمینهسازی کند».
در ادامه کمیته آلمانی همبستگی برای ایران آزاد به سران اتحادیه اروپا نامه نوشت و از «تلاشهای فشرده رژیم ایران برای گسترش سرکوب اپوزیسیون ایران... و استفاده از قضاییه و پروندهسازی به عنوان ابزار موجبات پیگرد و استرداد مخالفان خود»پرده برداشت. نامه کمیتهٔ دوستان ایران آزاد در کشورهای نوردیک نیز هدف از «این بسیج تروریسم حقوقی» رژیم را «اعمال نفوذ در سیستمهای حقوقی کشورهای دموکراتیک غربی» دانست. کما اینکه شخصیتهای سیاسی و نمایندگان پارلمانها همچون آقای باب بلکمن رئیس کمیتهٔ بینالمللی پارلمانترها، برای آزادی و دموکراسی در ایران نیز بهطور جداگانه با ارسال نامه در مقابل پروندهسازی رژیم صفآرایی کرده و توطئه پروندهسازی را در نطفه خفه و افشا کردند.
نتیجهٔ این کارزار که بخشی از نبرد مردم ما با هیولای ولایت است پیشاپیش روشن است. حال، هر کس که از سابقهٔ پیروزمند مقاومت ایران در ۲۰دادگاه حقوقی با لشکری از برجستهترین حقوقدانان قانوننویس و صاحب نظریه، درس نگرفته است میتواند بخت سیاه خود را دوباره امتحان کند.