۱۴۰۲ مرداد ۱۷, سه‌شنبه

ریزش و بحران در نزدیک‌ترین نیروهای رژیم


                                       سخن روز

مراسم‌های عزاداری محرم امسال، علاوه بر نمایان ساختن خشم و نفرت توده‌های به‌جان‌ آمدهٔ مردم از رژیم یزیدی خامنه‌ای، واقعیت مهم دیگری را هم آشکار نمود؛ ریزش و بحران در نزدیک‌ترین نیروهای به‌اصطلاح حزب‌اللهی و بسیجی رژیم. تا آنجا که بالاترین آخوندها و سردمداران رژیم نیز ناگزیر از اعتراف به‌ این واقعیت شده و از آن ابراز وحشت نمودند.

پاسدار سلامی، سرکردهٔ سپاه خامنه‌ای، روز ۱۰مرداد در جلسهٔ سرکردگان پایگاه‌های بسیج طی سخنانی به ریزش نیروهای بسیجی و خالی شدن پایگاه‌های بسیج اعتراف کرد و گفت:

«پایگاه‌ها را دریابید! محله‌های اسلامی را رواج بدهید!... پایگاه‌ها را رونق بدهید، آنها را فعال کنید!»

سرکردهٔ سپاه خامنه‌ای در قسمت دیگری از اظهاراتش در حالی که تلاش می‌کرد به‌ پاسداران روحیه‌باخته و دچار ریزش، روحیه تزریق کند، گفت: «این حوادث می‌گذرد. ما از سختی‌ها عبور می‌کنیم در میدان آسایش قرار می‌گیریم...».

گماشته‌های خامنه‌ای در نمایش‌های جمعه نیز مدام از بی‌رونقی این جمعه‌بازارها و خالی بودن مساجد ضرار حکومتی می‌نالند.

آخوند علم‌الهدی آه و ناله سرداد: «ایستگاه‌های صلواتی ما پر از جمعیت، موج می‌زند اما پای منابر کسی نیست»(نمایش جمعه مشهد ـ ۶مرداد ۱۴۰۲).

آخوند ذاکر، عضو مجلس ارتجاع، ورشکستگی بازار دجالیت رژیم آخوندی را با ارائهٔ آماری، بیش‌از‌پیش آشکار کرد و گفت: «ما بیش از ۷۵هزار مسجد داریم چند هزار حسینیه داریم چند هزار دارالقرآن داریم اما بروید دوستان نمایندگان مسئولان فرهنگی بروید ببینید چند درصد اینها فعال هستند؟ بیش از ۵۰هزار مسجد ما امروز تعطیل یا نیمه‌تعطیل است»(مجلس ارتجاع ـ اول مرداد ۱۴۰۲).

آخوند حسینی همدانی، امام جمعهٔ خامنه‌ای در کرج، در جمعه‌بازار این شهر این وضعیت را ناشی از تلاش دشمنان و نفوذ آنان در نیروهای رژیم دانست و با اشاره به وضعیت داغان نزدیک‌ترین نیروهای رژیم گفت: «بر سر زبان بچه‌حزب‌اللهی‌ها جور دیگری دارند می‌اندازند با یک بیان دیگری همان حرف‌ها را و این همان خط نفوذی است که حضرت آقا چند سال است تذکر دادند... همین قرائت‌های مختلف و التقاطی که برای اسلام تبلیغ می‌کنند...».

در یک کانال تلگرامی متعلق به‌ نیروهای ریزشی رژیم، یکی از پاسداران جنگ ضدمیهنی طی یادداشتی می‌نویسد: «روز تاسوعا دعوت بودم به‌ همایشی در بابل. همه، نفرات قدیمی جنگ بودند. همه، دردمند این روزها که تمام نمی‌شوند و من با چشم خودم دیدم چه کربلاها در ایران خودمان از سر می‌گذرانیم! (یکی) با ۴۰درصد (جراحت جنگ) وقتی صدایش را بلند می‌کند (می‌گوید) ما برنگشتیم که دزدی‌ها را ببینیم، اختلاس‌ها را ببینیم، تحقیر مردم را ببینیم».

وی می‌افزاید: «چه دل‌هایی که پر است از درد و صدایشان به‌ هیچ‌کجا نمی‌رسد. چه آرام در خویش می‌ریزند و یزیدیان در شیپورها می‌دمند، علَم می‌افرازند و بیرق تکان می‌دهند... که آی مردم، تنها بگویید حسین کشته شد! و از درد و رنج مظلومان امروز هیچ نگویید! و از کربلای ایران سخنی به‌زبان نیاورید».

این یک تک‌نمود نیست؛ خیل عظیمی از قربانیان جنگ ضدمیهنی و خانواده‌هایشان را در جای‌جای کشور می‌توان دید که احساس می‌کنند زندگی خود را برای هیچ و پوچ باخته‌اند و سوار بر موج رنج و خون و سیه‌روزی آنها و تمام مردم ایران، حرام‌خوارانی فربه روی کار آمده‌اند که به‌ این قربانیان جز به‌ دیدهٔ تحقیر و ریشخند نمی‌نگرند و اینان اگر صدای اعتراض‌شان را هم بلند کنند جواب‌شان را با شلاق و زندان می‌دهند.

زبان حال این نیروهای ریزشی رژیم را در کلیپی با صدای کویتی‌پور از مداحان ریزشی خامنه‌ای می‌توان شنید که با کنایه به‌ خلیفهٔ ارتجاع خطاب به‌ او می‌خواند: «وقتشه زمونه باطلت کنه رئیس!».

رسانه‌های حکومتی به‌طور گسترده‌یی به‌ این کلیپ واکنش نشان دادند و برخی پاسداران و بسیجی‌ها خواستار مجازات کویتی‌پور شدند. از جمله سایت حکومتی «برترین‌ها» نوشت: «کویتی‌پور نماد دوران جنگ بود و اینک صدای اعتراض به‌ وضع موجودش به‌تندی شمشیر آخته است، او نیزه را مستقیم انداخت سمت پرچم نظام. او را ممنوع‌الخروج کنید تا حسرت به‌دل بماند»... .

این منبع به‌ ادامه ریزش در درون رژیم اذعان کرد و نوشت: «نسل او که امروز رئیس را مخاطب قرار می‌دهند، حس می‌کنند که به‌ آنها خیانت شده، یقه رئیس را گرفته‌اند. کویتی‌پورها مسیری طی کرده‌اند که همه آدم‌ها طی می‌کنند