اقتصاد غارت محور
غارتگری و اقتصاد غارتمحور از وجوه غیرقابل تفکیک نظام آخوندی است. این نظام از روز به قدرت رسیدن تاکنون تنها به چپاول ثروتهای مردم مبادرت کرده است. این غارت در ۴دهه گذشته باعث به زیر خط فقر رفتن نزدیک به ۷۰درصد جمعیت کشور شده است. در حال حاضر اقتصاد غارت محور در این نظام نهادینه شده و بهصورت محسوس یا غیرمحسوس، اندک درآمد مردم را نیز از جیب آنها به روشهای مختلف به سرقت میبرد.
فروش کرسی دانشگاهها به دانشجویان ثروتمند
سایت حکومتی رکنا ۴شهریور در مطلبی با عنوان «صندلی دانشگاه شریف سالی ۱۰۳میلیون تومان» به تشریح فروش کرسی دانشگاهها و اختصاص سهمیه برای پولدارها پرداخت و دو روز بعد سایت حکومتی رویداد ۲۴ در گزارشی با عنوان «صندلیفروشی سه دانشگاه معروف دولتی؛ خرید در دانشگاههای شریف، امیرکبیر و تهران چقدر آب میخورد؟» نوشت: «روزنامه فرهیختگان از حراج بزرگ صندلی ۳ دانشگاه معروف دولتی خبر داده و نوشته دانشگاه تهران (۲۷ درصد فنی) شریف (۱۴ درصد کل) و امیرکبیر (۲۳ درصد کل) ظرفیت خودشان را در پردیس میگیرند»
روزنامه حکومتی بهارنیوز نیز در مطلبی با عنوان «فروش میلیاردی سهمیههای دانشگاهی که قرار بود رایگان باشد» به غارتگری سران حکومت تحت عنوان سهمیه دانشجویان شهریهپرداز در دانشگاههای دولتی پرداخته و مینویسد:
«دانشگاههای مختلف دولتی با استفاده از نام این دانشگاهها اقدام به جذب دانشجو با دریافت شهریه میکنند. با این روش آموزشی که پیش از این قرار بود به سمت رایگان و ارزان شدن پیش برود، دانشگاههای دولتی نیز با ترفندهایی در ازای گرفتن پول و شهریه به کسب درآمد میپردازند!»
کاسبی جدید به نام شهریه
به نوشتهٔ این روزنامه، ۴۲درصد بودجه دانشگاهها خود را از شهریه این دانشجویان تأمین میکند. این کاسبی جدید در واقع حذف دانشجویان مستعد اما فقیر و جذب افرادی است که بهدلیل تمکن مالی توان پرداخت شهریهها نجومی دارند. باید توجه داشت که دانشگاههایی مانند شریف و امیرکبیر ۳۰درصد ظرفیت خود را به این افراد اختصاص دادهاند. شهریههای اخذ شده نیز یک نمونه بارز غارتگری در این رژیم میباشد.
سایت حکومتی بهارنیوز با احتساب انواع شهریههای اخذ شده از دانشجویان در طی سالهای تحصیل نوشته است:
«با توجه به میزان ظرفیت و قیمت شهریههای آن، دانشگاه امیرکبیر میتواند تا زمان فارغالتحصیلی دانشجویان، ۵۸میلیارد تومان از این طریق کسب درآمد کند... احتمالاً پردیس کیش دانشگاه تهران از ورودیهای ۱۴۰۲ در زمان فارغالتحصیلی آنها ۳۱میلیارد تومان درآمد داشته باشد!» (۵شهریور ۱۴۰۲)
به این صورت، استعدادهای قابل شکوفایی فرزندان کارگران و دهکهای پایین اجتماع، قربانی غارتگری سران رژیم آخوندی میشوند. این در حالی است که بنا به تصریح قانون اساسی همین رژیم تحصیل در همه رشتهها و سطوح تحصیلی آن بایستی رایگان باشد.
صنعت چاپ اسکناس
یک نمونه دیگر اقتصاد غارتمحور، صنعت چاپ اسکناس است که تنها به فقیرتر شدن روزانه دهکهای پایینی جامعه و ثروتمندتر شد کمتر از ۱درصد جامعه منجر میشود. نایبرئیس مجلس ارتجاع به نام حاجی دلیگانی با اشاره به چاپ روزانه بیش از ۶هزار میلیارد تومان به غارت کردن روزانه دهکهای میانی و پایینی جامعه اعتراف کرده و میگوید:
«روزانه ۶هزار میلیارد تومان خلق پول میشود و از این ۶ همت ۷۰درصد آن به جیب هشت دهم درصد از جامعه میرود و ۳۰درصد مابقی آن برای ۹۹.۲ درصد جامعه است. این شرایط باعث میشود که همه احساس کنیم که بخشی از داراییمان را از دست دادهایم. با همین عدد که حساب کردهایم، در شبانه روز در حوزه انتخابیه شهرستان شاهینشهر و میمه هر روز مردم ۳۶میلیارد تومان ضرر میکنند» (انتخاب۲ شهریور ۱۴۰۲).
سران رژیم آخوندی روزانه با انتشار پولهای بیپشتوانه، داراییهای مردم را به سرقت برده و با غارت درآمدهای مردم، هر روز آنها را فقیرتر میکنند. تورم افسارگسیخته هر چند باعث کاهش قدرت خرید مردم میشود اما همین تورم، روزانه باعث انباشت نجومی ثروت برای کمتر از یک درصدی است که بیگمان شامل سران رژیم، آقازادهها و ایادی سرکوبگر آنها میباشد.
قدرت خرید ۱۵درصدی به نسبت سال۹۰
برای فهم غارت داراییهای مردم کافی است به مقایسهای در قدرت خرید مردم با یارانهٔ داده شده پرداخت.
قدرت خرید مردم با یارانه ۴۵هزار تومانی در سال۸۹ معادل ۴۵دلار بوده است اما قدرت خرید مردم با یارانه ۳۰۰ یا ۴۰۰هزار تومان در حال حاضر ۶ تا ۷دلار است. به این ترتیب قدرت خرید مردم به نسبت ۱۵سال گذشته نزدیک به ۱۵درصد شده است. بهگفته کارشناسان اقتصادی در طول۲سال گذشته یک تورم ۲۰۰ تا ۳۰۰درصدی برای خرید خوراکیها به مردم تحمیل شده است. این تورم حاصل چاپ اسکناس بدون پشتوانه توسط سران رژیم در دولت رئیسی است.
دستمزد کارگران یکسوم خط فقر
سیاستهای اقتصادی غارتمحور، فاصله طبقاتی بین مردم را آنچنان افزایش داده است که بنا به اظهار چندین کارشناس در حال حاضر به گسست طبقاتی رسیدهایم. دستمزد خانوارهای کارگری که بیش از ۵۰درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند کمتر از یکسوم خط فقر است. به این موضوع در روزنامههای حکومتی اعتراف شده است:
«امروز خط فقر حداقلی در تهران ۳۰میلیون تومان و در شهرستانها حداقل ۲۳میلیون تومان است و با در نظر گرفتن این اعداد که البته برای یک خانوار متوسط ۳.۳ نفره بسیار حداقلی محاسبه شده، حداقل دستمزد و مزایای ۹میلیون و ۲۰۰ یا ۳۰۰هزار تومانی، حتی یکسوم خط فقر نیست، یعنی با دستمزد ۳۳درصد خط فقر نیز پوشش داده نمیشود» (بهارنیوز۵شهریور ۱۴۰۲).
تیغ دولبهٔ اقتصاد غارت محور
به این صورت میتوان نگاهی هر چند مختصر به اقتصاد غارت محور در رژیم آخوندی نمود. اقتصادی که برای مردم ایران جز فقر و نداری چیز دیگری نداشته؛ اما برای سران و ایادی رژیم آخوندی ثروتهای بادآورده داشته است. سران رژیم به هر صورت ممکن از شیره جان مردم میمکند و به ثروتهای خود میافزایند. نباید فراموش کرد که اقتصاد غارتمحور تیغ دولبهای است که در نهایت به زیان رژیم عمل خواهد کرد.
مردم به فقر کشانده شده از اقتصاد غارتمحور، در سکوت به مسلخ فقر نمیروند. اعتراضات روزانه آنها در خیابانها و شرایط انفجاری جامعه نشان از خشمی دارد که یک نمونه آن در اعتراضات سراسری ۱۴۰۱رأس نظام غارت و چپاول یعنی خامنهای را نشانه گرفته اند. آنها بهخوبی میدانند که تنها با سرنگونی این حکومت است که میتوانند از غارت خود و آیندگانشان جلوگیری کنند. به همین دلیل هم در اعتراضات سراسری ۱۴۰۲ معترضان شعار «تا آخوند کفن نشود این وطن وطن نشود» سر داده بودند.