سايت سازمان مجاهدين خلق ايران24/5/1402 : « روزنامه حکومتی رسالت، ارگان باند فاشیستی مؤتلفه از متحدان دیرین باند ولیفقیه ارتجاع، در سرمقاله روز ۲۱مرداد ۱۴۰۲ ضمن اعتراف به ریزش نیروها و تشدید اختلافات، با لگدی به رئیسی جلاد نوشت: «علت این از دستدادنها و اختلافها چیست؟ چرا کسانی که تمامقد از دولت، حمایت میکردند امروز منتقد شدهاند؟» سپس در توصیف استراتژی خامنهای برای یکدستسازی حاکمیت مینویسد: «فساد ایده خام و ناپخته یکپارچهسازی حاکمیت، خیلی زود برملا شد و این روزها تبعات آن را مشاهده میکنیم».
اذعان به شکست حاکمیت یکدست خامنهای، ریزش نیروها و بنبست نظام در شرایط انفجاری محدود به یک مجموعه یا رسانهٔ خاص نیست. همزمان با دومین سال نمایش رسوای انتخابات، بسیاری از خودیهای نظام، به شکست تئوری یکدستسازی اعتراف کردند.
⁕ زیدآبادی ـ ۱۸مرداد ۱۴۰۲: «دولت آقای رئیسی آخرین شانس است. اساسأ این دولت امکان ندارد با این طرز فکر و با این نیروهایش موفق بشود».
⁕ حسن بیادی معاون پیشین شورای شهر رژیم در تهران ـ ۱۵مرداد ۱۴۰۲: «جالب است همین گروهی که همدل بودند، الآن چند دسته شدند و این نشان میدهد کارشان احمقانه و با توهم و بیبرنامه بوده است و جواب نداده».
⁕ محسن رنانی کارشناس حکومتی ـ ۱۰مرداد ۱۴۰۲: «نمیدانم از این یکدستسازی چه خیری دیدند که دست برنمیدارند؟ آیا دولت یکدست و مجلس مطیع، مشکلات کشور را حل کرد؟ چرا هنوز متوجه نشدهاند... ؟ »
⁕ عبدالرضا داوری کارشناس حکومتی ـ ۱۷تیر ۱۴۰۲: «اون پروژهیی که تعریف شده بود تحت عنوان پروژه جوان مؤمن انقلابی، اون پروژه تو دولت آقای رئیسی شکست خورد».
⁕ مشاور لاریجانی در مجلس دهم (خبرآنلاین ـ ۳۱اردیبهشت ۱۴۰۲): «اعضای رسمی جبهه پایداری، بیشتر از ۲ اتوبوس در کشور نیستند که از این ۲ اتوبوس یک اتوبوساش در مجلس است».
⁕ حسین مرعشی (اقتصاد نیوز ـ ۹فروردین ۱۴۰۲): «من فکر میکنم که این حاکمیت یکدست شکستخورده و حتماً تا دیر نشده این شکست را جمهوری اسلامی باید بپذیرد و ریلگذاری را باید عوض بکنیم».
اما نکتهٔ مهمی که در برخی از اعترافات هم دیده میشود این است که شکست رئیسی فقط بهمعنای شکست دولت یا رسوایی جلاد۶۷ نیست بلکه نشانهٔ شکست یک خط و استراتژی است. خطی که قرار بود در بستر انقباض و حاکمیت یکدست، پیش برود و سدی بزرگ در برابر قیام و مقاومت ایجاد کند.
روزنامهٔ حکومتی رسالت در ادامهٔ همان سرمقالهاش با اشاره به آثار شکست مشی حاکمیت یکدست مینویسد: «ضربه این مشی و مرام را تنها دولت نمیخورد بلکه کل جریان انقلاب، آسیب خواهد دید». خامنهای میخواست با جراحی و قطع اندامهای نظام، برای ولایتش زمان بخرد اما با پیشروی قیام و مقاومت، تمامیت نظامش در خطر سقوط و نابودی قرار گرفت. عباس عبدی کارشناس حکومتی از باند مغلوب (۱۷مرداد ۱۴۰۲) با اشاره به آثار خطرناک این شکست برای تمامیت نظام گفت: «میخواهند با حذف دیگران حیات داشته باشند اما نمیدانند با حذف دیگران موجبات حذف و نابودی خودشان هم فراهم میشود... بنابراین هر چه سریعتر و بیشتر این مسیر رخ دهد، نابودی خودشان را تشدید میکنند».
ذلت، سردرگمی، بنبست و استیصال از دیگر نشانههای شکست پروژهٔ یکدستسازی در شرایط انفجاری است. مهدی نصیری سردبیر سابق کیهان خامنهای و از عناصر ریزشی رژیم در این باره گفت: «نظام چنان ذلیل شده که برای وصول پولهای بلوکه شده دست به آدمربایی شهروندانش میزند!» و «بوی حقارت و استیصال از آن متصاعد است... آنان که میخواستند کاخسفید را حسینیه کنند و سخن از عبور از پیچ تاریخی میگفتند، اکنون ایران را به نوانخانهیی تبدیل کردهاند که به معامله نفت در برابر غذا و دارو تن میدهد...».