۱۴۰۰ اسفند ۱۹, پنجشنبه

محاکمه حمید نوری از دژخیمان قتل‌عام ۶۷ در سوئد - ۱۷ اسفند۱۴۰۰ – قسمت دوم

محاکمه حمید نوری از دژخیمان قتل‌عام ۶۷ در سوئد - ۱۷ اسفند۱۴۰۰

محاکمه حمید نوری از دژخیمان قتل عام ۶۷ در سوئد
سه‌شنبه 17 اسفند۱۴۰۰
 
ارائه اسناد و مدارک انکارناپذیر از قتل عام ۶۷ به دادگاه
توسط کنت لوئیس وکیل مجاهدین
و دست و پا زدنها و اظهارات متناقض دژخیم برای فرار از پاسخگویی
 
توضیحات کنت لوئیس در مورد
تایید صوت آخوند جنایتکار مقیسه ای یا ناصریان
در گفتگو با دژخیم حمید نوری قبل ازآمدن به سوئد
توسط کارشناسان فنی
 
فایل صوتی دژخیم مقیسه ای : این مدیر دفتر من بود کارمند بود در دادگاه انقلاب قبلا در سال شصت و بحبوحه منافقین اینها
 
محاکمه حمید نوری از دژخیمان قتل عام ۶۷ در سوئد –سه شنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۰-۸مارس۲۰۲۲

کنت لوئیس:‌ محمد حسین احمدی رو یه مقداریشو میخوام برای شما بازگو کنم این تیکه رو از خبرگزاری تسنیم براتون تعریف میکنم ۸ اوت ۲۰۱۷

ببینید یه چیزی البته بغیر حرفهایی که میزنه تو مصاحبه چیز جالبش اینه که همون فتوا همون حکم رو این خبرگزاری منتشر میکنه. یادتون باشه ۲۰۱۷ است و این فتوا در یک نشریه ایرانی منتشر شده. و اینجا میگه میگه من از این حکمی که در مورد مجاهدین صادر شد دفاع میکنم. آخر مصاحبه ازش میپرسن میخوای چیزی اضافه کنی؟ اونایی که سر موضع خودشون ایستادن به مرگ محکوم شدن و ماهم حکم رو اجرا کردیم طبعا ما حکم اعدام صادر نکردیم ما ماهیت قضیه رو شناسایی کردیم و حکم رو اجرا کردیم. در اصل اون حکم اصلی فرمان اصلی از طرف امام اومد منظورش خمینیه و ما اکیداً از اجرا حکم امام دفاع میکنیم.

 قاضی: پست سازمانیش چی بود این چیکاره بود که شما الان گفتید اینجا؟

کنت لوئیس:‌ عضو مجلس خبرگان. مطلب بعدی که اینجا ارائه میکنم لینکی هست که مربوط به همین مصاحبه کامل این مصاحبه که نمیخوام اینو اینجا کامل پخش بکنم. با مهدی خزئلی مصاحبه شده که مدیر کل سازمان فرهنگی پیامه تو ایران. که در ۲۶ اگوست ۲۰۱۹ از طرف صدای امریکا به زبان فارسی پخش شده این. این چیز رو فقط من یه چیز رو میخوام استناد کنم تو این مصاحبه اعدادی رو که ارقامی رو که منتظری بهش اشاره کرده این ازشون اسم میبره و تایید میکنه. شاید دادگاه یادش باشه اوائل که صحبت کردیم تو همین جلسه از نامه منتظری، منتظری تو نامه ش از چندین هزار اعدامی صحبت میکنه. این شخص در اول مصاحبه اش میگه من میدونم مشخصه ۴هزار نفر از اعضا مجاهدین اعدام شدن. البته من با یه مشاور وزیر تو سازمان اطلاعات صحبت کردم. اون اطلاعاتیه گفته نه حدود۲۰ هزار نفر صحبت میکنیم اعدامی.

 و اشاره میکنه که اون ارقام و اعدادی که منتظری بهشون اشاره میکنه اون اعداد و ارقام را فقط منظورش زندان اوین بوده.

بریم سراغ یه چیز دیگه، این از پروتکل جی سی هستش صفحه 188 در اصل 190 که ترجمه شه، این یک نامه ایه به حسین مرتضوی که در آنزمان رئیس زندان اوین بوده، این مدرک را هرش صادق ایوبی تحویل داده بسیار محرمانه نوشته شده که هستش و فرستاده شده به حاج حسین مرتضوی که رئیس زندانه و بسیار محرمانه پیگرد یک نوشته ای که قبلا تحویل داده شده و شماره این نوشته تاریخش هم هست 19880911 این به این معنیه که این نوشته بعد از اون تاریخ باید بوده باشه اما تاریخ نخورده، متنش اینجوریه که برای تسریع پرونده ای که تعیین آقای حمید نوری بعنوان دستیار دادستان در زندان اوین و لطفا همکاری کامل بکنید با این شخص همانطور که تا به حال این کار را انجام دادین. حالا مسلما این یکی از سوالهایی بود که من از حمید نوری خواهم پرسید حالا اگر اونجوری که خودش ادعا میکنه در سال 1367 از قبل دادیار بود آن موقع با این نامه جور در نمی آید تاریخهایش. خوب به غیر از این یه سری فایلهای صوتی هم پخش خواهم کرد .اولیش ما ادعا میکنیم که مکالمه تلفنیه که ناصریان یا اسم دیگه اش مقیسه ای تویش شرکت داره، فکر کنم تا همین جا رسیده بودیم دفعه قبل که میخواستم این را پخش کنم گفتین که دیگه بگذاریم واسه جلسه دیگه ولی من آنجور که متوجه شدم حمید نوری به هر حال میگه من صدای این شخص را نمی شناسم آشنا نیست.

 حالا برمیگردیم به این مسئله مون. طبق ترجمه ای که به من داده شده اینجوری نوشته شده: من بهش گفتم نرو، جمعه بود که بهش گفتم که اون نباید بره. خودش اینرا فهمیده بود. بهرحال اون اومد و گفت باحتمال زیاد احتمالا می آیم که دستگیر بشم. من ازش پرسیدم خب پس چرا داری میری؟‌من اینرا بهش گفتم. البته اون قبلا چند بار سفر کرده بود به اونجا بدون هیچ مشکلی. عادت داره که سفر کنه، تقریبا هر سال و حدود ۱۰ روز. یک اختلافی داشتش با کسی و اون شکایتی کرده بود از این. بعدش من بهش گفتم نرو چرا میری؟‌ من بهش گفتم تمام اینها یک توطئه است. اینجوری تو را میکشند اونجا و بعد دستگیرت میکنند. آره یک دونه خلبان هست اونجا که ایرانیه، اون مشکل خانوادگی داشت با یک خانمی که طلاق از هم گرفتند، در دادگاه این مرد یک چیزهایی گفته مثلا از جمله که حمید نوری،‌با این رژیمه و از این حرفها، من متعجب شدم وقتی که اون برای من تعریف کرد. گفتش که این اظهارات توی دادگاه مطرح شده و اون مرد تو شکایت خودش اظهاراتی داشته که برعلیه من بوده، که من عضو گروه سرکوب کردن و غیره در ایران بودم. یک اختلاف و مشکلات خانوادگی وجود داشته. یک زوج اونوقت اون زن طلاق گرفته بوده از اون شوهرش و اون زن این بعنوان یک شخص رابطه که واسطه گری کنه بین این دوتا که دوباره با هم عروسی کنند. الآن بچه هم دارند. این داستان اونها بودش. خودش گفتش که اون شخص چیزهایی گفته برعلیه اون در دادگاه و همچنین برای اطلاعات اونجا. اون یک کارمند بود، کارمند، کارمند و اون رئیس دفتر من بود. کارمند دادگاه انقلاب اسلامی بود در دهه ۱۳۶۰. در طول منافقین و از این چیزها. اون ۱۰ بار سفر کرده به اونجا بدون مشکل، مرتب میرفت خارج از کشور بدون هیچ موانعی،

 ‌اون مردی که طلاق گرفته از زنش و باهمدیگه اختلاف داشتند اون فامیله نسبت داره با این زن، زنی که ازش زنی که طلاق گرفته، انوقت شوهره تعریف کرده بود برای پلیس که اون شخص که میشه پدر ناتنی این دختر جز فعالان رژیم بوده.

خوب یکی دیگه این یکی اش بود دوباره یه فایل صوتی دیگه هم هست. مکالمه تلفنی ولی فقط یک طرف را صدای یکطرف مکالمه را می شنویم یه شخصی به اسم رازینی اسم کوچکش را ندارم ولی به هر حال این شخص رئیس پیشین یا شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور رژیم بوده. و در طول در حین کشتارهای دستجمعی مجاهدین رئیس سازمان ارتش بوده قسمت نظامی ارتش.

فکر کن چقدر اطلاعات این مهم و مفید میتوانسته باشه هر چقدر من دارم فکر میکنم که آنها چقدر توانستند بگیرند آیا مثلا اطلاعات در سطح بالا داره؟ آیا بازپرس بوده بازجو بوده در اوین در سال 1360 چی میتونه آدم از اون بکشه بیرون می اندیشم، هیچی اطلاعات سوخته. مدرک آدم باید داشته باشه مدرک باید داشته باشه یعنی به یه معنای دیگه آدم میره بیرون و اطلاعات میده، مجسم کن فکر کن که سیستم قضایی ما بره بیرون و آرام و خیلی عاقلانه اطلاعات بده توضیح بده که این شخص کارمند بوده تو سطح پایین توی حالا سازمان خاصی برای ۳۰ سال پیش سه دهه پیش بعد هم بازنشسته شده و دیگه تموم شده کارش، آنها که نمیتوانند اینجوری رفتار کنند اگر این شخص حالا یک مقام و سمت خاصی میداشت آدم اینجوری مثلا میتونه بگه در صورتیکه یک بازپرس می بود و یه چند تا تعداد خاص پرونده توی سطح پایین یا پایین تر میداشت، خودتون یادتون میاد که آنزمان کارها چه جوری انجام میشده چه جوری بود آن موقع دادستانها و واحدهایی که شعبه هایی که زیر دست آنها بودند در ارتباط با آنها بودند

 به اون صورت امتیازات و حق و حقوقی نداشتند در اصل اون فقط یک وسیله ای بوده برای بازجویی زیاد چیزی نمی تونن ازش بکشند بیرون اون اطلاعاتی نداره که اداره اطلاعات آن کشور بتونه ازش استفاده کنه. بعد شاید برگردیم به این این هم که نظریه پزشکی قانونیه .

 قاضی: کی اینها به اصطلاح مکالمه و صحبتها رخ داده؟

کنت لوئیس: حالا نمیدانم اینها را یک سری از اشخاصی که دست اندرکار شاکی هستند تحویل داده شدند به پلیس دادند. این مال ناصریان که ضبط شده خود ناصریان اینجا تو صحبتش میگه که جمعه بهش گفتم اگر برگردیم تقویم را نگاه کنیم ببینیم جمعه قبل از اینکه حمید نوری آمد کی بشه میتوانیم تاریخش را دربیاوریم من نمیدانم حالا تاریخ ورود حمید نوری را میدانیم که اینجا نهم نوامبر آمده خوب اگر نگاه کنیم به تقویم جمعه قبلش را نگاه کنیم پس آن موقع یعنی طبق برداشت ما از صحبتهای این شخص اینکه اون جمعه اش جمعه قبلش حمید نوری را ملاقات کرده.

 قاضی: طرف مقابل کیه که باهاش حرف میزنه؟

کنت لوئیس: نه اینوری نه انوری نمیدانیم طرف مقابل اون که باهاش صحبت میکنه کیه؟

 قاضی: کی ضبط کرده این را طرف مقابل؟

کنت لوئیس: اینجوری بگم که یه کسی که یا با مجاهدین هست یا از هواخواهها طرفدارهاشونه توی ایران، اینرا ضبط کرده و فرستاده واسه مجاهدینی که خارج از کشورند. از این اتفاقات می افته و این را میتوانم بگم بعنوان مثال آخرین اتفاقی که در ایران افتاده تایید بشه از این طریق، که مجاهدین موفق شدند که رخنه کنند وارد شبکه های تلویزیونی بشوند وقتی پخش میشده و نطق مسعود رجوی را توی برنامه های تلویزیونی پخش کردند. مسلما این حاکی از اینه که اشخاصی دارند که متخصصین ماهری هستند در ایران که میتوانند متخصصین کامپیوتر که این کارها را انجام بدهند.

ما متوجه این شدیم که این مسئله زیر علامت سوال برده شده که آیا این واقعا ناصریان یا مقیسه ای که داره صحبت میکنه تو این صدای ضبط شده یا نه برای همین هم موکلهای

 من مدرکی تهیه کردم، یک فایل صوتی دیگه ای از مقیسه که بعنوان قاضی (قطعی صدا) رازینی کردیم. اما در مورد رازینی متخصص تکنیک جنایی ما نتونسته که تعیین بکنه که واقعا این صدای اون کسیکه اول صحبت کرده و با این یکی را مقایسه کرده یکی هست یا یکی نیست. نتونسته اینرا تایید بکنه. اما در مورد صدای مقیسه جیم استافورت اسمش است که یک متخصص تکنیکی جناییه مخصوصا در فایل های صوتی، اون مقایسه کرده و گوش کرده(قطعی صدا) و اینکار را انجام داده،‌اونجور که من متوجه شدم فقط با استفاده از فرکانس. و توضیح داده که شخصی که تحویلش داده اینرا محمود رویایی بوده و توضیح میده که از لحاظ انجام خود این کار از لحاظ تکنیکی چکارها کرده و چه چیزی را استفاده کرده برای مقایسه این دوتا صدا. اینجوری گفته طبق نظریه اش و نتیجه گیری و استنتاجش اینه که ما نمیتونیم قول بدهیم صددرصد همونه اما میتونیم به این نتیجه برسیم که بیشتر به اون سمته که این دوتا صدا یکیه ولی صددرصد هیچوقت تاییدیه نمیدهیم. طبق تجربیات و آموزشهای من باور دارم که این صدایی که الآن میشنوم در فایلهای یوتیوب مال مقیسه است، با اون یکی که مقایسه کردم بنظر می آید که همون باشه.

 فایل صوتی دژخیم مقیسه‌ای :‌ بهش گفتم نرو ها، ‌همین جمعه بهش گفتم نرو، خودش هم دوزاری‌اش افتاده بود آمد گفت که من احتمال داره دستگیر بشم و اینا، گفتم خب برای چی داری میری؟ ‌گفت چند بار رفته بود هیچ کاریش نداشته بودند اینا. هرسال یک ۱۰ روز میره اونجا یک اختلافی با کسی داشت اون شکایت کرده بود،‌ گفتم نرو برای چی داری میری؟ گفتم دسیسه است اونجا دستگیرت می‌کنند ها، یک خلبانی از ایرانی‌ها اونجاست مشکل خانوادگی داشته با یک زن، طلاق داده و اونجا تو دادگاه و اینها گفته مثلا این حمید نوری الآن تو نظام فلانه بهمانه و اینها،‌ (کلمه نامفهوم) داشت دعوا می‌کرد این حرفها تعجب کردم گفتم این حرفها تو دادگاه مطرح شده بعد اون یارو گزارشش علیه این نوشته که این جزء گروههای سرکوب و فلان و اینها در ایرانه. یک مسئله خانوادگی بوده یک زن و شوهری که طلاق گرفته بوده از شوهرش و اینها بعدش که خب این زنه تقریبا آقا واسطه‌ای بود بین ازدواج اونها، قبلا اینها، یک بچه هم دارند اینها، یعنی اینطوری بوده قضیه اینها. بعدش خودش گفت اون علیه من یک حرفهایی زده گفته در محضر دادگاه اونجا در اطلاعات اونجا حرفهایی علیه من زده. قبلا مدیر دفتر من بود کارمند بود در دادگاه انقلاب، قبلا در سال ۶۰ و موقع منافقین اینها. ولی ۱۰ بار رفته بود کاریش نداشتند. می‌رفت مرتب، کشورهای خارجی می‌رفت همیشه و منعی وجود نداشت اینها. این همسرش زنی که طلاق داده بود اختلاف داشتند با همدیگه، این با اون خانومه که طلاق گرفته بوده فامیل بودند. ..این آقا آره مثلا پدرخوانده این خانم بودند.

 کنت لوئیس: و اون دیگه فایل صوتی که برای مقایسه است تحویل دادم هم به وکلای حمید نوری دادم هم به دادگاه دادم. ولی چون محتویاتش ربط به دادگاه نداره پخش نمی‌کنم.

قاضی: اما رئیس دادگاه گفته چرا پخش کن.

 فایل صوتی دوم دژخیم مقیسه‌ای:‌ آقایی فلاح ۳۰ سال در وزارت اطلاعات کار کرده، همه راه و چاهها را خوب یادداشتی و دقیق افراد را می شناختی و با ورودت به تشکیلات و به افراد نظام که مرتبط بودی این فاجعه را آفریدی. غارت اموال بیت المال انجام شد. بارها و بارها به همسرت به پدرخانمت، به شخص خودت گفتم روز اول در ۳سال و نیم قبل، گفتم آقای فلاح نزدیک به ۳۰ میلیارد اموال حرام از بابت زنجانی در اختیار شماست، برگردون. گفتی برمی‌گردونم. امروز و فردا کردی. تو یقین داری که آپارتمانت، مرسدس بنز ۵۰۰ میلیونی که بابک داده، یک میلیاردی که عروسی دخترت بابک از اموال بیت المال هدیه به دخترت میکنه،‌ آپارتمانی که بمبلغ ۶ میلیارد مثل آپارتمان خودش برای شما میخره. ویلایی در کیش برای شما میخره. (غارت ۱۲ تریلیون تومانی بیت المال بدست همدستان بابک زنجانی، اتهامی که وکیل شرکت نفت در هشتمین جلسه رسیدگی به اتهامات دوتن از همدست های بابک زنجانی گفت)

 کنت لوئیس: ‌فقط همون قسمت اول بود که اون صحبت میکرد. دیگه صحبت نمیکنه. این بود همونی که میخواستم تحویل بدهم. مقایسه این صدا با اون صدا.

 فایل صوتی: اهمیت اطلاعاتشون چقدر بوده؟‌اینها (کلمه نامفهوم) میکنند چی گیرشون اومده؟ ‌مثلا یک موقع یک کسی اطلاعات بالایی داره، ‌(کلمه نامفهوم)‌ اوین برسرش هست مثلا چی ازش در می‌آید چی در نمی آید. من معذرت میخواهم. ولی اعلام میکنم فرض کنید دستگاه قضایی با خونسردی و (نامفهوم)‌ایشون در گذشته متهم است، سه دهه قبل از این کارمند جزء بوده. بعد هم بازنشست شده رفته، اینها نمی‌توانند روی این مانور بدهند. مگه یک موضوعی که پرونده های معدودی (نامفهوم) دستش بوده و الآن اونموقع یادتون هست که چطور بوده و خیلی از اینها اختیارات قضایی به اون صورت نداشتند، (دو جمله نامفهوم) نه اطلاعاتی...................

 کنت لوئیس: و در خاتمه اون مطلبی که فراموش کرده بودم بگم، ‌این یک کلیپهایی است از روزنامه هایی که تاریخش هم هست مال جولای ۱۹۸۸، ارتش آزدیبخش ملی وارد ایران شده بودند همینکه بهش میگن فروغ جاویدان.

اینجا نوشتن که خانه های کارگر سراسرکشور تعطیل شد. و تمام اعضا این سازمان در راه جبهه جنگ هستن. مقاله بعدی نمیدونم پای این چی نوشته گماشته یا دست نشانده های رژیم دستور میدن که از رژیم ایران دفاع کنن. منظور محتویاتش همونه که در اصل که اینکه میخوان مسلح بشن و مسلحشون میکنن که بفرستنوشن به جبهه جنگ. اینجا هم واسه نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایرانه که صحبت میکنن حالا که دشمن جرات کرده وارد منطقه ما بشه نمیتونیم از این فرصت استفاده نکنیم و بزاریم هدر بره. نمایندگان مجلس اینو وظیفه خودشون میدونن که هرکار دیگه ای که دارن کنار بزارن و خاتمه بدن به اون و بجاش بسیج بشن که برن همه به جبهه .اینکه آیت الله به اسم صانعی هم ملحق میشه به این بسیجی ها و میره به جنگ. نوشته شده هزارها نفر از بسیجی ها و کسایی که استخدام دولت و ارگانهای دولتی هستن. کارگر ها و مستخدمین کارخانه ها فروشنده های بازار دانشجوهایی که در سمینارهایی مختلف شرکت میکنن امامان جمعه از منطقه کهک و همچنین نیروهایی که از قم میان. دیروز صبح همه اینهایی که گفتیم رفتن به عازم شدن به جبهه جنگ خط اول واینها همراه با این آیت الله صانعی بودن. اینجا هم باز یه دونه سرمقاله هست.

که نوشته اند رئیس جمهور هم بین سربازهای اسلام است. در یه همچین موقعیتها اوضاع احوالی تمام مملکت باید همه کشور جمع بشوند و قدرتشان را .. بکنند که بتوانند با دشمن مقابله کنند. و اینجا هم نوشته شده که رئیس جمهوری علی خامنه ای به جبهه میرود ملاقات بازدیدی از جبهه می‌کند. اینجا نوشتند که دانشگاهها بسته شد تا زمانیکه کلیه فعالیتهای دانشگاه تا رفع شرارتهای دشمن تعطیل شد. باز دوباره یک زیر مقاله هستش که تمام ستادهای روحانیون هم به جبهه رفتند که تمام این اداره های مذهبی بسیج میکنند همه افرادشان را که بروند به جبهه جنگ. این را در رابطه با اثبات خلاف حمید نوری که میگه من آن موقع که تمام ایران دارند بسیج می‌شوند و جمع می‌شوند که بروند جبهه جنگ میگه من مرخصی پدری داشتم چون فرزند دار شدم. همه قرار بوده گفتند که همه باید بروند به جبهه جنگ یا بروند به محل کارشون یعنی برای همه این دستور برای عموم صادر شده. البته من موکلهایم را نیاوردم ازشون در این مورد بپرسم ولی احتیاجی نیست ولی خلیهایشان برای من تعریف کردند آنهایی که توی ایران بودند تو ایران که نخست وزیر کلا تمام وزرا همه خوانده شده بودند که بیایند سرکارشان اگر مرخصی بودند که همه باید شرکت کنند. اینها اظهارات من بود در این مرحله طرح دعاوی چیزهایی که میخواستم اثبات کنم و نشان بدهم و قبل از اینکه بازجویی ام را از حمید نوری شروع کنم.
ادامه دارد