۱۴۰۱ فروردین ۱, دوشنبه

بشارتها و پیامهای نخستین نوروز قرن پانزدهم


                                     تجمع اعتراضی مردم در پاسارگاد...

زمین در گذار سالیانه‌ٔ خویش از منزلگاههای مدار خورشید، بار چهارده قرن پرکشاکش و حادثه را از دوش‌های خویش تکاند و تقویم هجری شمسی را وارد قرن پانزدهم کرد. این تحول طبیعی، بشارت‌بخش یک تحول بزرگ سیاسی ـ اجتماعی در میهن ما می‌باشد.

برخی از پیام‌ها و بشارت‌های این تحول بزرگ را از هم‌اکنون می‌توان مشاهده کرد.

۱ـ نخستین پیام این تحول، پایان دادن به استبداد چکمه و نعلین در سرزمینی است که بیش از هرگاه مستحق نیل به آزادی و دمکراسی است.

ایران در قرن چهاردهم بین چهار مستبد سفاک و جرار دست به دست شد. در مجموع شاه ۵۳ و شیخ ۴۳سال از تاریخ وطن ما را اشغال کردند.

رضا پهلوی از ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰

محمدرضا پهلوی از ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷

روح‌الله خمینی از ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۸

علی خامنه‌ای از ۱۳۶۸ تاکنون

قرن جدید باید قرن برقراری یک جمهوری دمکراتیک و مردمگرا، مبتنی بر برابری زن و مرد، جدایی دین از دولت باشد. از لحظهٔ ورود عقربه‌های زمان‌شمار به قرن جدید، این تقویم آغاز شده است و هیچ چیز نمی‌تواند آن را متوقف کند.

۲ـ همان‌طور که رئیس جمهور منتخب مقاومت، خانم مریم رجوی در سخنرانی نوروزی خود گفت، دوران تغییرات بزرگ بین‌المللی و نیز دوران قیامهای خاموشی‌ناپذیر مردم ایران، بیانگر آن است که رژیم ولایت فقیه به‌طور بازگشت‌ناپذیری وارد موقعیت سرنگونی شده است.

موقعیت سرنگونی، یعنی این‌که تحولات سیاسی ـ اجتماعی از هر طرف که بچرخد، با هر نوسان، کش‌وقوس و فراز و فرود، نتیجهٔ نهایی آن سقوط محتوم استبداد دینی خواهد بود.

۳ـ حتمیت سرنگونی، یک برآورد خوش‌بینانه، مثبت‌نگرانه و ناشی امید فلسفی و آرمانی نیست، ریشه در واقعیت‌های متقن و خدشه‌ناپذیر دارد. شرایط عینی که به بالاترین سطح آمادگی خود رسیده است. در ادبیات حکومتی با تعابیر مختلف از این آمادگی یاد می‌شود. در نقطهٔ مقابل، شرط ذهنی، آتش‌زنهٔ قیام و رهبری‌کنندهٔ آن یعنی جایگزین سیاسی، سازمان پیشتاز و کانون‌های شورشی بیش از هر گاه از آمادگی افروزش قیام برخوردار هستند و روزبه‌روز بر آن می‌افزایند.

مأموریت شکستن طلسم اختناق برای مستمر کردن قیامهای آتشین بی‌وقفه و شتابناک ادامه دارد.

۴ـ ایران و مردم به‌جان آمدهٔ آن، مانند آتشفشان در حال فوران، برای گدازه‌افشانی خشمناک بیتابی می‌کنند. در انقلاب ۵۷ اگر در واپسین روزهای سقوط نظام سلطنتی، مجسمه‌ها و نمادهای شاه به زیر کشیده شد، اینک روزانه عکس‌ها و بنرهای خامنه‌ای به آتش کشیده می‌شود. مجسمه‌های دژخیم قاسم سلیمانی باید به‌شدت حفاظت شوند؛ زیرا هر لحظه خشمی سرکش، مترصد خاکستر کردن آن است.

۵ـ از دیگر بشارت‌های نخستین نوروز قرن پانزدهم هجری شمسی این است که با مقاومت مردم اوکراین در برابر اشغال، بار دیگر ارزش‌های به محاق رفتهٔ جنبش‌های رهایی‌بخش و انقلاب‌های مردمی، به اروپا و به تبع آن به سراسر دنیا بازگشته است. مقاومت کردن، سلاح برگرفتن برای آزادی، فدای خود به‌خاطر رهایی و خوشبختی خلق خود، تسلیم نشدن در برابر بمبارانهای سنگین، ترک خانه و خانمان برای شرکت در صفوف رزم، وداع با همسر و فرزند، رزم‌جامه پوشیدن و به مقاومت پیوستن و آن را بر هر کاری مقدم دانستن، «خشونت‌گرایی و ترویج خشونت»! محسوب نمی‌شود. برعکس آن، گریختن از رویارویی با اشغالگر، شیطان‌سازی از نیروی رزمنده، بی‌جربزگی، بی‌غیرتی، خودفروشی سیاسی و فرار از پرداخت هزینه برای آزادی، نه ضدارزش، بلکه در عداد خیانت به میهن است.

مقاومت ایران پیشتاز و در نمایندگی این ارزش‌ها دیگر تنها نیست و صدایش در وجدانهای برانگیختهٔ جهانی طنین می‌اندازد.

۶ـ تکیه بر ابراهیم رئیسی برای خامنه‌ای یک موهبت و فرصت بادآورده نیست. از لحظهٔ گماردن جلاد ۶۷ بر ریاست دولت، چرخهای جنبش دادخواهی با شتاب تمام به حرکت درآمده است. کارزارهای حقوقی پیروزمند مقاومت ایران در عرصهٔ جهانی می‌گوید که امروز هنگام آن است که سران جنایتکار این حکومت به جرم نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت به محاکمه کشیده شوند.

در یک‌کلام با حلول سال جدید، میهن ما وارد بهار سیاسی ـ اجتماعی خود شده است. نوروز ۱۴۰۱ با پیام‌ها و بشارت‌هایش بی‌گمان مبارک‌ترین نوروز تاریخ معاصر ایران است.