ترکیدن بادکنک وعدهای رئیسی
رئیسی جلاد وارد پنجمین ماه تکیه بر کرسی ریاستجمهوری نظام شده است. به راستی در این مدت آورده و دستاوردش چی بوده است؟ آیا دود و دمهایی که رسانههای حکومتی برای آمدنش کردند برای سفره مردم چیزی داشته است؟
اولین وعدهٔ رئیسی رسیدگی به معیشت مردم و قول بهبود آن بود. اما این بادکنک خیلی زود ترکید.
رضوی اردکانی در نمایش جمعه شیراز ۱۰دی۱۴۰۰ گفت: «دولت خدمت گذار، گرانی پدر مردم را درآورده، فشار تورم بر طبقات ضعیف کمرشکن شده، لذا امروز مجلس و دولت باید که هستند ولی باید عملاً مردم ببینند سر سفرههایشان معلوم بشود نه امروز یک چیزی میخرند ۳۰هزار تومان همان چیز فردا میشود ۵۰هزار تومان»
مبارزه با فساد یکی دیگر از وعدهدرمانیهای رئیسی بود اما این آخوند جلاد و باند غارتگرش از گرد راه نرسیده رکورد غارت را شکسته و یکشبه ره صد ساله پیمودهاند، آنقدر که دزدهای همدستش هم نمیتوانند به گردن این و آن بیندازند.
همان آخوند رضوی اردکانی امام جمعه نمره موقت شیراز در ادامه گفت: «خب درسته بعضی از کسبهها هم بیانصافی میکنند بعضی از خردهفروشان هم بیانصافی میکنند ولی موقعیکه از بالا فساد پیدا شد دودش بهچشم همه میرود».
واقعیت این است که وضعیت آنقدر هشدار دهنده است که بوی باروت خشم مردم در باند مغلوب هم پیچید و خیلیها را که ساکت بودند سراسیمه به صحنه کشاند تا هشدار دهند.
عضو پیشین مجلس آخوندی، پروانه سلحشوری با بیان اینکه «این حد از فشار اقتصادی به مردم که اکنون وجود دارد، سابقه نداشته است. اکنون شاهد افزایش جمعیت دهکهای آسیبپذیر جامعه هستیم» به باند حاکم هشدار داد و گفت: «بهنظر میرسد حدود ۸۵درصد مردم منتقد اوضاع اقتصادی و معیشتی هستند. پرسش این است که حاکمان میدانند که در یک شرایط بیاعتمادی قرار داریم یا خیر؟» (روزنامه حکومتی ستاره صبح ۱۱دی۱۴۰۰).
جلب اعتماد مردم و کاهش آسیبهای اجتماعی یکی دیگر از ادعاهای رئیسی و بوقچیهای دولتش بود، اما کارنامهاش در این زمینه هم هشدار وحشتآمیز همکاسههایش را برانگیخته است.
آخوند نورمفیدی در نمایش جمعه گرگان در روز ۱۰دی۱۴۰۰ گفت: «این مشکلات اقتصادی مردم، معیشت مردم. مردم از این ناراحت هستند درست هم هست حق هم دارند»...
هشداری را که این آخوند هم باند رئیسی جلاد بهصورت سربسته میدهد یک مهرهٔ باند مغلوب صریحتر عنوان میکند.
عباس عبدی گروگانگیر سابق و ریزشی فعلی نظام با اشاره به بحران کاهش جمعیت از یکسو و مهاجرت نخبگان کشور از سوی دیگر به نظام هشدار داد و نوشت: «وضعیت جمعیت در ایران شاهد مهمی در ضرورت فهم دو بحران اقتصادی (فقر و بیکاری) و سیاسی (ناامیدی از آینده) است. مدیریت جامعه باید به این نکته روشن توجه کند، فردا خیلی دیر است» (روزنامه حکومتی اعتماد ۱۱دی۱۴۰۰).
حفظ کرامت مردم یکی دیگر از ادعاهای آخوند رئیسی بود، که در این زمینه صدای مراجع حکومتی قم را هم درآورد.
روز ۱۰دی، آخوند جوادی آملی که زمان خمینی لایحهٔ قصاص را نوشت و حالا لباس اصلاح پوشیده است، شیوهٔ دولتمداری آخوند رئیسی جلاد را به سخره گرفت و به او گفت: «کشور را کمیته امدادی اداره کردن برخلاف فرهنگ خلقت است»، این آخوند حکومتی نسخهٔ شفای نظام و دولت رئیسی را باهم پیچید و خواستار آشتی و «تعامل با دنیا» شد (روزنامه حکومتی مستقل ۱۱دی۱۴۰۰).
دست خالی آخوند رئیسی در عرصه اقتصادی، بهخصوص با چشمانداز تیرهٔ بودجه سال بعدش که از حالا پیام تورم جهنده و فقر افسارگسیخته را میدهد، صدای اقتصاددانهای حکومتی را هم در آورده است.
روز ۱۲دی شقاقی شهری اقتصاددان حکومتی خطاب به کارگزاران اقتصادی دولت رئیسی نوشت: «واقعیت این است که با اقتصاد دستوری، پلیسی و نظارتی نمیتوان جلوی تورم و افزایش قیمتها را گرفت. ریشه مشکلات اقتصادی بیشتر خود را در ناترازیهای مالی نشان میدهد. این سه ناترازی مثل کاههایی هستند که به انبار افزوده میشوند. انتظارات تورمی نیز مثل جرقه آتش است که به این انبار کاه زده میشود» (روزنامه حکومتی ستاره صبح ۱۲دی۱۴۰۰).
آری، این تنها آوردهٔ رئیسی برای نظام است؛ جرقه به کاهدان نظام.