قله دماوند
بخشی از اولین تماسها با سیمای آزادی در بیستو ششمین برنامهٔ همیاری، تداعیکنندهٔ تصاویر و استعارههایی از ترانهٔ «من ایرانم» بود. این ترانه که در اواسط دههٔ ۶۰ تولید و اجرا شد، زبان ایرانزمین در وصف خاطراتش در کشاکشهای میان آزادی و استبداد ـ بهخصوص در عهد شیخان قرون وسطاییِ ولایی ـ است.
تماسها در روز اول بر محور معرفی جایگاه سیمای آزادی و قدر و شأن پایداری نسل فدا در زمانهٔ سلطهٔ ایلغار ملایان بود. تصاویری که از لابهلای کلمات و جملات تماسگیرندگان بههم میپیوست، آرام آرام تابلو استعارههای ترانهٔ «من ایرانم» را نقش میداد:
«من ایرانم شوری در سر دارم / در هر کوی و برزن صدها سنگر دارم».
این «شور» و «سنگر» که روزگاری رزمندهٔ مجاهد و مبارز پیشگام آنها بود، در استمرار پایداریاش، پیام اصالت «شور» و «سنگر» ش را به جامعه و مردم سرایت داده است. این شور و سنگر اکنون تبدیل به عاطفههایی شدهاند که کانون جاذبههایشان را یافتهاند. از تماسها:
«کارگری هستم که حقوق یک روزم را به سیما میدهم».
«چیزی ندارم ولی یک گل سرخ تقدیم میکنم».
«این بار این گلریزان خودش آموزشگاهی است که اراده فرد صیقل میخورد».
«از جمع کانونهای شورشی و ارتش بیکاران میخواهم گلی را تقدیم خواهران و برادرانی کنم که تمام عمر خودشان را صرف سعادت ملت خود میکنند».
تصورش را بکن که از قلهٔ دههٔ ۶۰ بتوان چشمانداز روشن آغاز دههٔ ۱۴۰۰ را نشانی داد. در آن زمان امید بیدار و زندهیی که با هیولای نظام ولایت فقیه در رزم و پیکار بود، در کار تکثیر فانوسها میان خاکسترهای زمانهٔ خویش بود. در ظلام زمانهیی که ایران ستارگانش را در دامان خود مخفی میکرد:
«گلهایم را در من مخفی کردند / در زیر این خاکسترها فانوسی بیدارم».
آن فانوس بیداری در دستان پیکهای آگاهی، کوی به کوی ایران و جهان را درنوردید. آن گلهای مخفی، در حافظهٔ عمومی یک جامعه با اقشار گوناگونش جای گرفت و در تداوم پایداریها به یک ندا و صدا تبدیل شد.
از تماسها:
«سیمای آزادی صدای معلمان و کارگران زحمتکشی است که هر روز شاهد تجمعات اعتراضی آنها هستیم».
«سیمای آزادی صدای مظلومیت مردم ایران را به گوش جهانیان میرساند».
«صدای کشاورزان و مردم تشنه خوزستان و اصفهانی که صدای اعتراضات آنرا به گوش جهانیان رساند».
«سیمای آزادی صدای زندانیان سیاسی مقاوم در زندانهای رژیم ضدبشری آخوندی است».
«سیما صدای قتلعام شدگان ۶۷، صدای شهدای آزادی است».
وجهی از برنامهٔ همیاری، تشریح مختصات و موقعیت بالفعل جامعهٔ ایران و نظام ملایان از جانب تماسگیرندگان است. مکمل تشریح این مختصات، جایگاه و نقش سیمای آزادی برای نتیجه دادن این موقعیت به جانب تحقق آزادی و رهایی مردم ایران میباشد. این مختصات و این نقش در باور بینندگان سیمای آزادی اینگونه بیان شد:
«آخوندهای غارتگر تمامی دارایی مردم ما را دزدیدهاند و هیچ چیز برای ما نگذاشتهاند. همهچیز ما را به سرقت بردند. سیمای آزادی امید ما و امید انقلاب و امید پیروزی بر این جنایتکاران است».