۱۴۰۰ بهمن ۱۱, دوشنبه

تمامیت رژیم در وحشت از نفرت اجتماعی


                                   قیام آبان ۹۸

رژیم آخوندی و عمود خیمه آن خامنه‌ای از آنجا که می‌بینند با از دست رفتن اعتماد خودیها و گسترش نفرت عمومی دیر یا زود مورد حسابرسی قرار خواهند گرفت دست به ترفندهایی می‌زنند تا بلکه با دشمن هراسی و دشمن‌سازی بتوانند آب رفته را به جوی برگردانند. خامنه‌ای در اولین دیدار با آخوند رئیسی و باند او در هیأت دولت نیز به همین مسأله اشاره کرد: «اعتماد مردم بزرگ‌ترین سرمایه‌ٔ دولت است. که البتّه متأسّفانه یک مقداری آسیب دیده و بایستی ترمیم کنید. اگر شما وعده کردید و عمل نشد، اعتماد مردم سلب می‌شود؛ واقعاً باید خیلی بِجِد مراعات کنید این معنا را. ». (نخبگان ۷شهریور۱۴۰۰).

وزیر اطلاعات رژیم آخوندی هم همین ترس و نگرانی را بروز داد و گفت باید به احیا اعتماد مردم نسبت به رژیم اقدام عاجل کرد: «وی با تأکید بر لزوم ایجاد امید در جامعه گفت: احیای سرمایه اجتماعی در دولت سیزدهم دنبال می‌شود» (ایلنا۲۵شهریور۱۴۰۰).

از سوی دیگر باند مغلوب نظام هم دچار همین بحران و چالش اساسی است و به‌روشنی متوجه این امر شده است که سیاست خائنانه و فرصت‌طلبانه آنها در همراهی با نظام ولایت فقیه در سرکوب و غارت مردم، جایی برای اعتماد نسبت به این شکنجه‌گران سابق و توجیه گران فعلی استبداد مذهبی تحت عنوان شیادانه اصلاح‌طلب باقی نگذاشته است.

«شواهد و قرائن حاکی از این است که در شرایط افت شدید سرمایه اجتماعی که درد مشترک هر دو جریان اصلی موجود در ساخت قدرت یعنی اصلاح‌طلبان و اصول گرایان است، شانس موفقیت هر گونه برنامه ترمیمی در صورت عدم بهبود این وضعیت بسیار دشوار خواهد بود... . تجلی این واقعیت به‌لحاظ عینی نه تنها در کاهش مشارکت مردم در انتخابات گذشته یا اعتراضات رادیکال و گسترده آبان ۹۸ قابل رویت است بلکه باید گفت زنگ‌های خطر در این باره در دیماه ۹۶ با این شعار سمبلیک تعدادی از دانشجویان معترض دانشگاه تهران به صدا درآمد که طنین آن فضای سیاسی کشور را در نوردید: «اصلاح طلب، اصول‌گرا دیگه تمومه ماجرا. ». (انصاف نیوز۱۲تیر۱۳۹۹).

البته ناگفته نماند که از بین رفتن اعتماد به این رژیم و باندهایش مربوط به چند سال اخیر نیست بلکه دهه هاست که این واقعیت در صحنه تحولات اجتماعی و سیاسی ایران بارز و هویداست.

مرتضی مبلغ از اصلاح طلبان قلابی در این باره می‌گوید: «به‌طور کلی، از دست رفتن سرمایه اجتماعی برای همه از جمله اصلاح‌طلبان، به‌ویژه برای حاکمیت اتفاق افتاده است. مهم‌ترین دلیل آن همان‌طور که گفته شد، مشکلات حاد از جمله وضعیت معیشت، اقتصاد و کسب و کار است که در جامعه به‌وجود آمده و باعث شده تا جامعه به کارآیی و توانایی حاکمان بی‌اعتماد شده و خیلی از حرف‌ها و برنامه‌های آنان را باور نکنند و هر چه بیشتر سرمایه اجتماعی را کاهش داده است» (ایلنا۹بهمن۱۴۰۰).

باند دیگری که منتسب به رفسنجانی است نیز در فلاکت و فقر از نبود اعتماد مردم، به مویه و بغض از فشارهای ناشی از هجوم باند غالب بسنده نکرده بلکه به‌دنبال چاره‌جویی است. حسین مرعشی، سخنگوی باند کارگزاران وابسته به رفسنجانی پس از انتصاب آخوندرئیسی گفته بود: «سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در سخت‌ترین دوره سیاسی و اجتماعی ایران برگزار شد. آمار قابل توجه آرای باطله که مقام دوم این انتخابات را به دست‌آورد در جای خود معنادار است و۱۸.۸میلیون نفر نیز قهر بوده‌اند و رأی نداده‌اند که حتماً برای آن باید چاره‌جویی کرد» (مثلث آنلاین۳۰خرداد۱۴۰۰).

در بین تئوریسینهای باند اصلاح‌طلبان قلابی هم محمدرضا تاجیک آب پاکی را روی دست هم آنها می‌ریزد و از احتضار و حضیض این باند رونمایی می‌کند. وی به صراحت می‌گوید: «جبهه اصلاحات بی‌تردید؛ از محدودیت‌های بی‌شمار برای ادامه فعالیت رسمی سیاسی تا نبود وحدت تشکیلاتی، اما در این میان شاید مهم‌تر از هر دو عنوان پیشین، ریزش شدید سرمایه اجتماعی است که اصلاح‌طلبان را در بن‌بستی بی‌سابقه قرار داده است» (شرق ۲۴ آذر۱۴۰۰)

این مهره باند مغلوب بدون رودربایستی‌های معمول اعتراف می‌کند: «امروز روزگار حضیض اصلاحات است و به تعبیر برخی، اصلاح‌طلبان پس از انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ به پایان راه سیاسی خود رسیدند» وی هم‌چنین می‌پذیرد که امروزه «واژه فرصت‌طلب و استمرارطلب به‌جای اصلاح‌طلب در جامعه شنیده می‌شود» و اقرار می‌کند که نمی‌توانیم انکار کنیم که با بحران سرمایه اجتماعی، مشروعیت و مقبولیت مواجهیم. و بسیاری از بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبی ریزش کرده‌اند. وی در آخر نتیجه می‌گیرد که: «هر چند من نمی‌گویم اصلاحات مرده بلکه رو به احتضار است؛ یعنی در آستانه مرگ است» (همان).

در آستانه سالگرد انقلاب ضدسلطنتی یادآوری این قانون اجتماعی و تاریخی بجاست که آن که به اعتماد مردم خیانت کرد و سرمایه اجتماعی‌اش را از دست داد و به سرکوب و غارت و چپاول مردم پرداختّ می‌بایست در وقوع محتوم بهمن دیگری در ترس و وحشت به انتظار بنشیند.