آتش قیام در زیر خاکسترهای نظام
آمار سرسامآور جانباختگان کرونای ولایت از ۱۰۰هزار گذشت
ارتش گرسنگان آماده شورش و قیام - انحلال سپاه پاسداران با آتش دلیران
تلاش میکنم بنویسم. اما تصور صدهزار پیکر جانباخته، آرام و قرار باقی نمیگذارد. خشکم زده. گویی قلم در دستم عقرب است. در پنجاه سال گذشته ضربهها، شکنجهها، شهادتها، صدمات و تلخکامیهای بسیار دیدهام. اما این یکی انگار فرق میکند. نمیدانم چه بگویم. احساس میکنم در برابر خلق اسیر و مردم دردمند که در گرداب کرونا و ویروس ولایت گرفتارند و چارهای نمییابند، سراپا غرق در خجالتم. راستی برای بیمار و پزشک و پرستاری که پر پر میزنند و توده مردم و دانشآموزانی که خامنهای و روحانی آنها را به قربانگاه کرونا میفرستند، چه میتوان کرد؟ نماینده مجلس خودشان گفت: «انگار قسم خوردهاند که تمام مردم را بکشند». مردمی که بهگفته همین نمایندهٔ رژیم «در صف مرگ منتظر خالی شدن آی.سی. یو. هستند» و «حتی توانایی خرید ماسک را هم ندارند» (خبرگزاری مجلس رژیم۱مرداد۹۹).
در همین اثناء شنیدم یک عضو دلیر کانون شورشی کلیه خود را به ۴۰میلیون تومان فروخته است. آه ... اگر غم اندکی بودی چه بودی
فقر و گرسنگی، ارمغان هزارپای حکومت آخوندی و بختک کرونا، متحد جداییناپذیر ولایت فقیه است.
کار به آنجا رسیده که یک عضو شورای قلابی شهر تهران به ستوه آمده تأکید میکند آماری که رژیم برای کل کشور قالب میکند تقریباً همان تعدادی است که روزانه فقط در بهشتزهرا دفن میشوند.
«حقشناس: ما میدیدیم در بهشت زهرا ۱۲۰ تا ۱۳۰ تا داریم دفن میکنیم بعد آماری که داره اعلام میکند از کل کشور برابری میکند با آمار بهشت زهرا
سؤال: بهعنوان یک استاد دانشگاه یک عضو سیاسی اصلاحطلب بهعنوان عضو شورای شهر تهران بهعنوان یک روزنامهنگار، آمار کرونا که الآن داره اعلام میشود فوتشدگان کرونا آمار واقعی هست یا خیر؟
جواب: نیست دیگر من که با زبان ببخشید فارسی دارم میگویم» (۲شهریور۹۹).
روحانی رئیسجمهور رژیم وقیحانه ادعا میکرد که: «ما ۳۰بهمن فهمیدیم که کرونا آمده ... و بعد هم به مردم اعلام شد (و) ما یک روز تأخیر نکردیم» (۲۸ اسفند ۹۸).
متعاقباً کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران در اطلاعیههای پیاپی با انتشار اسناد سازمان اورژانس دروغگویی روحانی را افشا کرد:
«سری دوم اسناد: برخلاف دروغهای ولیفقیه و رئیسجمهور ارتجاع طبق اسناد سازمان اورژانس در ۸بهمن چندین بیمار مبتلا به کرونا در تهران که در سفارت چین کار میکردند و حداقل یکی از آنها از چین برگشته بود در بیمارستان مسیح دانشوری بستری شد. رحمانی فضلی وزیر کشور روحانی در ۱۲بهمن گفت: فعلاً هیچ موردی از کرونا در ایران نداریم. خامنهای در ۱۳اسفند گفت: ما مسئولانمان با صفا و صداقت از روز اول با شفافیت خبر رسانی کردند» (۱۲ فروردین ۹۹).
سپس در ۲۸فروردین پاسدار جلالی رئیس پدافند غیرعامل رژیم اعتراف کرد که از ۵ دیماه جلسات داخلی برای بررسی موضوع کرونا داشته که طبعاً سران رژیم از آن اطلاع داشتهاند. کما اینکه در ۵بهمن همه دستگاههای ذیربط را دعوت و مطلع کرده است:
جلالی: «وقتی که کووید۱۹در چین فعال شد ما قرارگاه پدافند زیستی کشور را فعال کردیم در دیماه و جلسات داخلی داشتیم جمعبندی کردیم اوضاع را رصد کردیم چه اتفاقی میافتد وضعیت داخل کشور را بررسی کردیم که چه کار باید انجام بشود در پنجم بهمن اولین جلسه رسمی را گذاشتیم همه دستگاههای ذیربط را دعوت کردیم که مربوط بودند وزارت بهداشت بخشهای مختلف آن وزارت جهاد دامپزشکی بخشهای مختلف آن، نیروی انتظامی بخشهای نیروهای مسلح و بخشهای دیگری که در این موضوع نقش داشتند حتی وزارت راه، بخشهای مرزبانی، شرکت هواپیمایی نمیدانم فرودگاهها آنهایی که همه آنها مهم بودند دعوت کردیم».
در ۱۹مرداد هم یک کارشناس در ستاد مقابله با کرونا فاش کرد که اولین مورد کرونا در اوایل دیماه دیده شده اما دولت به دلایل سیاسی و امنیتی پنهانکاری کرده است. علاوه بر این آمار وزارت بهداشت مهندسی شده و یک بیستم آمار حقیقی و واقعی است (محبوبفر-جهان صنعت ۱۸مرداد ۹۹).
آیا این جنایت علیه مردم ایران و علیه بشریت نیست؟ آیا خامنهای و روحانی که بهخاطر نمایشهای ۲۲بهمن و انتخابات مجلس رژیم مرتکب این جنایت شدند نباید در برابر عدالت قرار بگیرند؟
آیا همین آخوند شیاد نبود که در ۶اسفند میگفت دشمنان میخواهند با هراسافکنی کشور را به تعطیلی بکشانند و از روز شنبه ۱۰اسفند «همه روالها بهصورت عادی خواهد بود»؟ و آیا همین آخوند شیاد نبود که بعداً حرف خودش را انکار کرد و به گردن مردم انداخت؟
روحانی: «ما پیشرفت خوبی در مسیر مقابله با این ویروس خطرناک داشتیم و تقریباً به مرز مهار رسیدیم ... البته این راه یک کمی طولانیتر از آن است که در ذهن مردم! در روز اول بوده و شاید امروز هم در ذهن مردم! باشد، آن روز اول که شروع شد یعنی آخر بهمن مردم! فکر میکردند که خب باید اقداماتی انجام بدهیم و در ماه اسفند تمام میشود و بعد فکر کردند یک اقداماتی باید انجام بدهیم در نیمه فروردین تمام میشود در حالی که از ابتدا مشخص بود این راه راه کوتاه نیست راه بلند است» (۳۱ اردیبهشت ۹۹).
×××××
در نیمه اسفند گذشته وقتی آمار قربانیان کرونا به ۲هزار نفر رسید، زنگهای فاجعه به صدا در آمد. در آن زمان گفتیم که امکانات بهداشتی و درمانی را باید از چنگ رژیم بیرون کشید و در اختیار مردم گذاشت. گفتیم که سرمایه و دارائیهای ستاد اجرایی فرمان خمینی ملعون و بنیاد مستضعفان و آستان قدس رضوی و بودجههای اتمی و موشکی رژیم و پولهایی که از جیب مردم ایران در عراق و سوریه و یمن و غزه و لبنان خرج میکند، بایستی به بهداشت و درمان مردم ایران اختصاص یابد. بایستی حقوق معوقهٔ پرستاران و کادر پزشکی و حقوق پرداخت نشدهٔ کارگران و معلمان و کارمندان و هزینهٔ درمان آنها پرداخت شود. گفتیم که انبارهای سپاه و بسیج و انتظامی و ارتش و کلان پولهای غارت شده در بانکهای سپاه و دولت و ولایت فقیه به نفع مردم و برای مردم مصادره شود.
خامنهای در آن زمان با رئیس ستادش به شیوه شاه سلطان حسینی، از تشکیل «قرارگاه بهداشتی و درمانی» و «رزمایش» بیولوژیکی برای افزایش «اقتدار» نظام دم میزد.