۱۳۹۹ اردیبهشت ۱۹, جمعه

مجله اینترنتی ایتالیا استار: ایران، جایی که پاندمی یک دروغ حکومتی است

مجله اینترنتی ایتالیا استار: ایران، جایی که پاندمی یک دروغ حکومتی است

مجله اینترنتی ایتالیااستار۵ مه۲۰۲۰ ایران،جایی که پاندمی یک دروغ حکومتی است.
مجید بازلی، جراح و فعال ایرانی حکومت کشور خود را به پنهانکاری داده ها و تعداد هزاران نفر قربانی محکوم می کند. این پاندمی وسیله ای برای تحکیم قدرت و سرکوب مخالفان است.


اعداد، منحنی ها و تخمین ها برای ایتالیا مانند تمام کشورهای مواجه با کووید –١٩، گسترش یافته اند و دهها هزار قربانی گرفته است. اما این تخمینها چقدر واقعیت را نشان می دهند و دولت های سراسر جهان برای ایجاد وحشت یا پیروی از یک حاکمیت، اعداد واقعی را "هدایت شده" یا مخفی نگه داشته اند؟ از چه مدت قبل حکومتها از وضعیت اورژانس مطلع بودند؟ اینها سوزناک ترین سوالات این ماههاست، زیرا تاخیرها، زنجیره ای از ناکارامدیها و فاجعه بی سابقه انسانی را نشان داده است.
در میان کشورهایی که بیشترین سهل انگاری و سکوت را داشته اند، چین (متهم به سکوت درمورد میزان عفونت و منشا واقعی ویروس به سازمان بهداشت جهانی) روسیه، ایالات متحده آمریکا، برزیل و مهمتر از همه ایران است.
اما در این میان، ایران موردی است که سزاوار توجه بیشتری است، یکی از پزشکان عضو انجمن پزشکان ایرانی در ایتالیا و هوادار شورای ملی مقاومت ایران در تلاش است تا اطلاعات واقعی درام ویروس کرونا در کشورش را که قبلا تا حدی مورد توجه قرار گرفته، روشن کند و آگاهی عمومی را در مورد اوضاع غم انگیز پیش روی هم وطنان خود افزایش دهد.
نام او مجید بازلی و جراح عروق می باشد، مبارز آزادی و میزبان چندین ویدیو کنفرانس که در آن به اهمیت پیشگیری، پیروی از پروتکل های بهداشتی و مهم تر از همه اینکه چگونه ارقام صحیح می توانند به سیستم های بهداشت و دولت ها برای مقابله با این بیماری همه گیر کمک کند، تاکید می کند.
دکتر، ویروس را توضیح دهید و چرا به ایران و از آنجا به خاورمیانه سرایت کرده است: از چه زمانی عفونت شروع شد؟
این ویروسی است که به سرعت از طریق جهش های هوشمند گسترش می یابد، مورفولوژی را تغییر داده و پروتئین سطحی خاصی (Spike) برای گیرنده های سلول انسانی را بروز می دهد، که از طریق آن در سلول میزبان فعالیت می کند. این ویروس است که جهش در گونه ها را ایجاد می کند و بطور قطعی از حیوان به انسان منتقل می شود و در آنجا باقی می ماند. این ویروس برای اولین بار در شهر قم به دلیل حضور طلبه های چینی دیده شد و در کل فاز اول این همه گیری روند کاهشی وجود نداشت. رژیم ایران به دلیل روابط حیاتی خود با پکن که در بحرانهای سیاسی و اقتصادی که با آن روبروست، پروازهایی از ایران به چین و بالعکس را در زمانی که سایر کشورها لغو کرده بودند، لغو نکرد.
با این ایده و با هدف اطمینان از حضور گسترده مردم برای جشن سالگرد انقلاب(۲۲بهمن) و پس از آن بلافاصله برای انتخابات مجلس (دوم اسفند)، مردم را از خطر واقعی این بیماری همه گیر آگاه نکردند: مقامات ارشد رژیم همچنان منکر وجود ویروس شدند در حالیکه در بیمارستانهای مختلف کشور بخشهای مراقبتهای ویژه در حال فروپاشی بودند. مردم ایران بی اطلاع بودند و همچنان بی دفاع ماندند.
این بیماری همه گیر با هفته ها تاخیر، شناخته و اعلام شد تا اینکه تصمیم گرفته شد تا نیمه قرنطینه ای اعلام شود: فکر کنید چه شکاف ارتباطی با حداقل ٣٠- ٣٥ روز از شروع این اپیدمی وجود دارد. در دوره زمانی که جمعیت با حرکت آزادانه موجب گسترش این ویروس از شهری به شهر دیگر و منطقه ای به منطقه دیگر می شدند. ما در مورد یک سکوت طولانی و آگاهانه صحبت می کنیم.
چگونه داده ها در ایران ارائه می شوند؟
آمار رسمی دولت از نظر شمار مبتلایان و مرگ و میر بسیار کمتر از واقعیت به نظر می رسد. یک چیز باید روشن شود: داده های تهیه شده توسط دولت بوسیله کمیته ملی مقابله با ویروس کرونا مدیریت و پردازش می شود. این کارگروه که وظیفه مطالعه برای مقابله با این بیماری مسری را دارد، در واقع تنها وظیفه نظارت بر داده ها و ارائه ارقام رسمی به افکار عمومی و کنترل مویرگی داده های خلاف و یا متفاوت را دارد که توسط منابع دیگر منتشر می شود. این کمیته به منظور کاهش نگرانی میان مردم، داده ها را به شدت کاهش داده است، اما بیشتر از آن برای جلوگیری از اعتراضات است. مردم قبلا مصیبتها و فاجعه های بزرگی را تجربه کرده اند ( زلزله و سیل را به یاد بیاورید) و رژیم به دلایل مختلفی نمی توانست پیشنهاد تعطیلی را مطرح کند، بدلیل برخی مسائل اقتصادی و همچنین بدلیل برخی تصورات سیاسی که مرتبط با منابع مالی است.
در روزنامه های بین المللی خوانده شد که رهبران به مردم گفتند که نگرانی وجود ندارد، از بستن مکانهای عمومی خودداری کردند، پلیس به بیمارستانها رفت تا پرسنل پزشکی را از آشکار ساختن گسترش واقعی این پاندمی منع کند. گزارش اعداد و ارقام در هر استان نشان می دهد که ارقام گزارش شده از سوی رژیم پنج تا ده برابر کمتر از میزان واقعی است، در مورد تعداد مبتلایان و قربانیان. سازمان بهداشت جهانی نیز پس از بازگشت هیئت خود از تهران، آن را تائید کرد.
جدی بودن نگرش دولت ایران را از کجا میبینید؟
از ابتدا دولت آنرا مخفی کرد و سپس برای اینکه در تضاد با خود نباشد، همچنان به دروغ گفتن ادامه می داد. این وضعیت اضطراری به رژیم فرصت خوبی داد که بتواند از اوضاع نابسامان کشور استفاده کند، در مشکلات بزرگ هم در بحران اقتصادی و هم در بی کفایتی طبقه حاکم غالبا فاسد و همینطور در روابط بین المللی متزلزل با کشورهای غربی. تا به امروز تعداد قربانیان به بیش از ۳۹۰۰۰ نفر افزایش یافته و تعداد تقریبی مبتلایان احتمالا نزدیک به دو میلیون نفر.
رویکرد کشور خود را نسبت به وضعیت اضطراری ویروس کرونا چگونه تعریف می کنید؟
ایران یکی از بدترین کشورها در شیوع این بیماری در جهان است: علیرغم برخورداری از پتانسیل های اقتصادی فوق العاده و منابع اقتصادی که نه تنها در جهت مغایر با منافع ملت در بخش فوریت های پزشکی بکار گرفته می شود، بلکه در جهت انجام پروژه های دیگر منحرف است: هسته ای، موشکی، جنگی، نظامی یا شبه نظامی.
روش دولت در ابتدا یک بی تفاوتی آگاهانه بود و سپس بی کفایتی و سهل انگاری. این تاخیرها باعث ایجاد یک سری مشکلات شد و منجر به یک فاجعه انسانی که در مورد آن همه مطبوعات خارجی و همچنین ایرانی ( تا آنجا که مجاز است )، صحبت می کنند. متاسفانه ایران کشوری است که مردم و رژیم در دو جبهه مختلف قرار دارند و در حال تلاش برای بقا هستند. مردم بدنبال اجتناب از تسلیم شدن و رژیم در عوض به دنبال تضمین ثبات بعد از شورشهای ماههای گذشته است.
به عنوان یک پزشک از ارقام انتشار یافته چه چیزی پدید می آید؟
فاجعه انسانی که در ایران در حال وقوع است منابع خاصی دارد، متاسفانه شبکه گسترده مقاومت ایران در داخل کشور داده های واقعی و نگران کننده ای از تعداد قربانیان را ارائه می دهد، اما علیرغم این تلاشها، ما فقط تعداد قربانیان را می دانیم نه مبتلایان را، اگر ما نرخ مرگ و میر و ابتلا را بر مبنای ۱۰ تا ۱۲ درصد قرار دهیم، مانند آنچه در اینجا ( ایتالیا ) اتفاق افتاد، تعداد ۳۹۰۰۰ قربانی فعلی را در ده ضرب کنید، بنابراین تعداد تقریبی مبتلا را خواهیم داشت.
بسیاری از روزنامه های خارجی، لوموند و فیگارو، واشنگتن تایمز و واشنگتن پست، گفته های ما را تائید می کنند و همینطور پوشش اخبار و ارقام را، که نشاندهنده کار همه جانبه دولت است.
سازمان بهداشت جهانی تنها داده هایی را مشخص می کند که بوسیله دولتها و نه سایر ارگانها ارسال می شود. با این وجود، رئیس فوریت های پزشکی در ایران در مورد داده های بسیار دست کم ارزیابی شده در اواسط ماه مارس صحبت می کرد.
اطلاعات رسمی اطلاعاتی است که توسط دولتها ارائه شده است، اما همانطور که توضیح دادم آنها درست نیستند. به عنوان یک پزشک، با دیدن داده ها و ابراز نظر من با دیدن این خبر، مانند بسیاری دیگر معتقدم که رژیم از این فرصت برای تحکیم قدرت و سرکوب مخالفان و نه برای حفاظت از مردم استفاده کرده است. ما بی توجهی های گذشته را می دانیم، اخبار تعداد کشته شدگان آبان ماه، اظهارات در مورد سقوط هواپیمای اوکراینی... اطلاعات جمع آوری شده توسط استانهای مختلف ایران، اظهارات رسمی رسانه های رژیم و آندسته از کارشناسان شرکتهای بین المللی، شکی در مورد مغایرت بسیار زیاد داده ها و مشکلات در یافتن ابعاد صحیح این اپیدمی باقی نمی گذارد.
اجازه دهید به عنوان یک پزشک چیزی بگویم: اولین سلاح در برابر این ویروس ممانعت و قرنطینه است، تحلیل درست از تمامی داده ها به منظور آماده سازی یک سیاست مهار است که می تواند تعداد قربانیان را به کمترین میزان ممکن برساند. درایران این دو نکته رعایت نمی شد زیرا نیاز به مراحل خاص و اجباری برای رعایت آنها داشت: در ایران ما فاز دو را شروع کرده ایم بدون گذراندن فاز اول با همه جزئیات، و به همین دلیل منحنی های اپیدمی به دلایل امنیتی اجباری شد. دولت ایران با منابع مالی خود می توانست کل چرخه قرنطینه را برای همه مردمی که در سختی هستند تضمین کند، آنچه در عوض اتفاق افتاد این است که هزاران نفر از مردم خانه های خود را برای رفع نیازها و ناامیدی از اقتصاد ترک کردند.
سیستم بهداشت و درمان یک کشور نیاز به داده های تا حد امکان واقعی در یک سطح ریاضی و نسبت به آنچه اتفاق افتاده و آنچه اتفاق خواهد افتاد، دارد. چند روز حتی در حالت خوشبینانه کافی است تا ویروس گسترش یابد. درست است این یک ویروس جدید است اما دارای پروتئینی است که او را قادر می سازد تا بدون وارد آوردن فشاری به درب ورودی، وارد شود، چرا که تغییر کرده، سازگار شده و کلید تغییر را پیدا می کند. به همین دلیل توجه به اعداد صحیح و مبتلایان واقعی اساسی است. در ایران صحبت از هفته ها تاخیر در اعلام بیماری است و همانطور که تصور می شود این آسیب ویرانگر است. من به عنوان یک پزشک می توانم بگویم که دستورالعملها برای گزارش فوریت های پزشکی به سازمان بهداشت جهانی چیست: همه کشورهای عضو باید درکمتر از بیست و چهار ساعت گزارش حوادث را برای ارائه بین المللی فوریت های بهداشتی و به همان صورت اقدامات پزشکی مورد نیاز را ارائه کنند. آیا مطمئن هستیم که در همه کشورها این قانون رعایت شده است؟
اگر چنین است ما با خسارتهای بزرگی روبرو هستیم.
اگر واقعا تعداد مبتلایان و قربانیان در ایران به همان میزان که می گویند کم بود، چرا باید دهها هزار قبر در تهران و سایر شهرها ساخته شود؟ و بعلاوه ساخت گورهای دسته جمعی در قم که اسناد آن موجود است.