۱۳۹۹ اردیبهشت ۱۸, پنجشنبه

فرو افتادن تنها میوهٔ درخت خشکیده برجام

سخن روز ۱۷ اردیبهشت ۹۹
                                  سخن روز ۱۷ اردیبهشت ۹۹
آخوند حسن روحانی روز چهارشنبه طی اظهاراتی در جلسهٔ هیأت دولت ضمن دروغگویی‌های مهوع معمول، در مورد طرح آمریکا در شورای امنیت و به‌کارگیری مکانیسم ماشه توسط آمریکا و بازگشت قطعنامه‌های شورای امنیت که با برجام لغو شده بودند، سخنانی گفت که شایان تأمل است

روحانی با اشاره به‌اقدامات دولت آمریکا مبنی بر جلوگیری از لغو تحریم تسلیحاتی رژیم گفت: «اگر تحریم تسلیحاتی روزی بخواهد برگردد تحت هر عنوان با هر بیان با هر مکانیزمی پاسخ ما همانی است که من در نامه به‌سران در پاراگراف آخر نوشتم... من تأکید کردم که اگر چنین شود ما چنان خواهیم کرد آنها می‌دانند که اگر یک هم‌چنین خطایی مرتکب شوند چه عواقب وخیمی برای آنها دارد و چه شکست بزرگ تاریخی برای آنها خواهد بود».
تهدید تو خالی روحانی
این لحن عصبی و هیستریک و تهدید تو خالی و مسخره، نه نشانهٔ قدرت، بلکه علامت وحشت رژیم بوده و بیانگر نهایت استیصال آن است.

چرا که دولتمردان آمریکا در روزهای اخیر چند بار تأکید کرده‌اند با استفاده از حق خود در شورای امنیت مانع خاتمهٔ تحریم تسلیحاتی رژیم خواهند شد و اجازه نخواهند داد حامی اصلی تروریسم بین‌المللی به‌سیستم‌های مدرن تسلیحاتی دست پیدا کند یا بتواند آزادانه به‌نیروهای تروریستی تحت‌الحمایهٔ خود سلاح برساند.

بر اساس قرارداد برجام، ممنوعیت خرید یا فروش سلاح توسط رژیم، پس از ۵سال، در ماه اکتبر به‌پایان می‌رسد،

اما دولت کنونی آمریکا، تحریم مدت‌دار تسلیحاتی رژیم در برجام را یکی از اشتباهات بزرگ دولت اوباما و امتیازی به‌کلی غیرموجه به‌بزرگترین دولت حامی تروریسم در جهان می‌داند. رئیس‌جمهور آمریکا تأکید کرده است که ما می‌خواهیم مطمئن شویم که رژیم ایران به‌سلاح اتمی دست نخواهد یافت و تا آنجا که بتوانیم مانع از دسترسی آنها به‌بازارهای تسلیحاتی خواهیم شد.

پمپئو وزیر خارجهٔ آمریکا نیز در یک یادداشت توئیتری بر عزم دولت آمریکا برای جلوگیری از لغو تحریم تسلیحاتی رژیم ایران تأکید کرد و گفت: «از هر ابزاری که داریم برای جلوگیری از دستیابی رژیم ایران به‌تسلیحات متعارف، استفاده می‌کنیم.. ما توانایی انجام این کار و محروم کردن رژیم ایران از ابزارهای تخریب را داریم».

اشارهٔ پمپئو به‌استفاده از «هر ابزاری» از جمله استفاده از سازوکار شورای امنیت و استفاده از مکانیسم ماشه علیه رژیم، علاوه بر استفاده از ظرفیتهای خود برجام است.
دلایل وحشت رژیم
چه چیزی رژیم و مشخصاً روحانی را این‌چنین هراسان و مضطرب کرده است؟

نخست آن‌که لغو تحریم تسلیحاتی رژیم، آخرین محصول و تنها میوهٔ درخت خشکیدهٔ برجام است. اگر رژیم می‌توانست به‌رفع تحریم تسلیحاتی خود دست یابد، این هم در جهت تقویت روحیه و موقعیت نیروهای داخلی و برون‌مرزی در حال ریزش خودش مفید و مؤثر بود و هم می‌توانست از این طریق وضعیت نیروهای مسلح خود را بازسازی کند و شاید آن‌چنان‌که روحانی وعده می‌داد در وانفسای ورشکستگی اقتصادی از طریق فروش سلاح به‌درآمدی هم دست پیدا کند. برجامی که نه فقط، تنها سرمایهٔ سیاسی روحانی، بلکه تنها دستاورد رژیم در این سال‌ها بود و در پرتو سیاست مماشات، رژیم توانست از آن به‌عنوان یک چتر امنیتی ـ سیاسی و تضمین فروش نفت برای مصارف سرکوبگرانه و جنگ‌افروزانه در خدمت حفظ نظام، بهره‌برداری کند. اما با خروج آمریکا از برجام در ۱۸اردیبهشت ۱۳۹۷ دفتر حساب‌های رژیم به‌کلّی درهم ریخت و همهٔ دست‌آوردها به‌خصوص با تحریم‌های فزایندهٔ آمریکا و فشار حداکثری، بر باد رفت.

در شرایط کنونی هیچ امیدی هم به‌اروپا برای این‌که در این منازعه پا درمیانی کند و جانب رژیم را بگیرد وجود ندارد. رژیم خود با موشک‌پرانی و بازی ماهواره‌یی خود، اروپا را بیش‌از‌پیش به‌طرف آمریکا راند، علاوه بر این اقدام قاطع اخیر دولت آلمان در برچیدن بساط حزب‌الشطان لبنان در خاک این کشور که فغان و فریاد رژیم را به‌آسمان رساند، بیانگر آن است که هیچ کورسوی امیدی از اروپا به‌چشم نمی‌خورد. روحانی در روزهای اخیر اعتراف کرد که کشورهای ۴+۱ هم به‌برجام پایبند نیستند.
بن‌بست و بی‌راه‌حلی
به این ترتیب قطعی به‌نظر می‌رسد که همهٔ امیدهای آخوندهای حاکم در این زمینه به‌باد رفته است. به‌خصوص که در مورد تمدید تحریم‌های تسلیحاتی رژیم هیچ شکاف و اختلاف‌نظری در هیأت حاکمهٔ آمریکا نیست و بر سر آن اجماع کاملی وجود دارد. کما این‌که ۳۸۷تن از نمایندگان کنگره که بیش از دو سوم اعضا را شامل می‌شود با امضای نامه‌یی از موضع قاطع رئیس جمهور آمریکا حمایت کردند.

به این ترتیب باز هم همان بن‌بست بر سر راه رژیم ظاهر شده که خود را در یک دوراهی مرگبار نشان می‌دهد. دوراهی مرگباری که روزنامهٔ حکومتی ابتکار (۱۷اردیبهشت) از آن با عنوان «مقاومت در برابر تسلیم خواهی» نام می‌برد و می‌نویسد: «واشنگتن تسلیم تهران را بدون قید و شرط نه‌تنها در حوزه‌های هسته‌یی و تسلیحاتی‌، قطع سرانگشتانش در منطقه خاورمیانه، بلکه تغییر در ماهیت ایدئولوژیک نظام سیاسی حاکم بر ایران می‌خواهد. این خواست به‌تمامی با کیان نظام سیاسی ایران در تعارض بوده و نمی‌تواند مورد پذیرش آن قرار گیرد... بدیهی است آمریکاییان با تکیه بر «سیاست مبتنی بر قدرت» در اعمال فشار علیه تهران دست بالا را داشته و منازعه‌ای نابرابر را مدیریت می‌کنند».