۱۳۹۷ بهمن ۲۸, یکشنبه

رمزگشایی از پول‌شویی ایرانیان در کانادا

هفته گذشته خبربازداشت ۱۷ نفر از اعضای یک شبکه بین‌المللی پولشویی در تورنتو و مونترال کانادا خبرساز شد. هفت نفر از اعضای این شبکه ایرانی بودند، به گفته پلیس کانادا این شبکه پولشویی، با ایران، لبنان، امارات ، ایالات متحده و چین در ارتباط بوده و از شبکه‌های غیررسمی مبادله مالی استفاده می‌کرده است.


روزنامه محلی آتش در تورنتو کانادا در گزارشی که عصر چهارشنبه منتشر کرد، جزئیات بیشتری را به نقل از پلیس کانادا منتشر فاش کرد:
«دو هسته مونترال و تورنتو در این پول‌شویی فعالیت داشته‌اند که هسته مونترال توسط محمد جابر ۵۱ ساله و هسته تورنتو توسط نادر گرامیان ۵۶ ساله هدایت می‌شده. اعضای این هسته پول‌های کثیف را که منشاء آنها کارتل‌های مواد مخدر در مکزیک و کلمبیا بوده، به صورت نقد و در بسته‌های ۲۵۰ هزار تا یک میلیون دلار در مونترال دریافت می‌کردند و سپس آن را به تورنتو می‌فرستادند. گرامیان و همدستانش در تورنتو این پول‌ها را با روش‌هایی به ایران، امارات، لبنان، چین و آمریکا حواله می‌کردند… بخش عمده‌ای از این نقل و انتقالات مالی در دبی صورت می‌گرفت. در ایران هم هزینه مواد مخدر صنعتی به حساب بانکی تولیدکنندگان چینی واریز می‌شد».

برای رمزگشایی از این ماجرا کافی است یک‌بار شیوه انتقال پول از ایران به کانادا را بازخوانی کنیم تا ببینیم تحریم‌ها و قطع ارتباط پولی مستقیم میان ایران و کشورهای دنیا، چگونه باعث شکل‌گیری یکی از بزرگ‌ترین سازمان‌های غیررسمی انتقال پول در دنیا شده است؛ سازمانی جذاب برای تبهکاران در سراسر دنیا که فرصت پاک کردن اثر خلافکاری‌شان را به بهترین نحو در اختیار آنها قرار داده است. از کارتل‌های بزرگ مواد مخدر در آمریکای مرکزی تا سازمان‌ها وگروه‌های تروریستی تا کلاه‌برداران فاسد ایرانی که پول‌های نامشروع را با کمک این سازمان غیررسمی، به ساده‌ترین شکل ممکن از ایران خارج می‌کنند.

انتقال هر حجمی از پول در چند ثانیه
تقریبا محدودیتی برای تبدیل ریال به دلار در کانادا وجود ندارد. تحقیقات میدانی ما نشان می‌دهد حتی برای انتقال پول در مقیاس بالای ۵۰۰ هزار دلار هم کافی است بتوانید معادل ریالی این پول را به حساب صرافی در ایران واریز کنید. حتی برخی صرافی‌ها در ازای انتقال سند ملک در تهران معادل پولی آن را به دلار آمریکا یا کانادا تحویل مشتری می‌دهند. پول نقد یا چک بانکی، یکجا یا در چند قسط برای پایین آوردن ریسک تحویل پول به بانک.

گیرنده کافی است صاحب کسب و کاری مانند خرید و فروش ملک در کانادا باشد، آن وقت دردسر چندانی برای تحویل پول به بانک نخواهد داشت. در غیر این صورت هم قانع کردن بانک کانادایی با توضیحات و ارائه مدارک اصلی یا جعلی -مثل فروش ملک در ایران یا ارث یا هدیه خویشاوندان نزدیک- کار دشواری نیست. پولی که امکان انتقال رسمی و قانونی و پیگیری منشاء آن فراهم نبوده، به سادگی وارد شبکه بانکی در کانادا و شبکه پول‌های قانونی می‌شود. از اینجا به بعد پول‌شویی سخت می‌‌شود. وقتی که پول به بانک کانادایی رسید با حساسیت گردش آن دنبال می‌شود. به راحتی مشخص می‌شود کجا و برای چه کاری خرج می‌شود، اما آنچه مشکوک و نامشخص است منشاء آن و راهی است که طی کرده تا از ایران به این سوی دنیا برسد.

هر پولی که از ایران به کانادا می‌آید، لزوما پول کثیف نیست، اما معلوم نیست در بین راه چه اتفاقی می‌افتد و دلاری که این سر دنیا با کشیدن کارت در لحظه تحویل مشتری ایرانی می‌شود از کجا می‌آید؟ تحقیقات نگارنده برای پیدا کردن جواب این سوال به نتیجه قطعی نرسیده. تقریبا همه به بیان کلیاتی نظیر این بسنده کردند که پول به صورت درهم و لیر به امارات یا ترکیه می‌رود، آنجا به دلار تبدیل می‌شود و معمولا به یک کشور دیگر -تا همین چند وقت پیش کویت- حواله می‌شود و از آنجا به صورت کاملا قانونی و شفاف به هر کجای دنیا، از جمله کانادا می‌‌رود.

اما با توجه به حجم محدود لیر و درهم در ایران، حتما این روش نمی‌تواند جوابگوی انتقال حجم پول در مقیاس چند میلیارد دلار در سال باشد. از همین رو باید نشست و دید چه راه‌های دیگری در این میان وجود دارد.

دلارها چگونه از ایران خارج می‌شوند

برای خروج دلار از ایران کلا سه راه‌ سرراست و یک بی‌راهه پول‌شویی متصور است:

راه اول، در شرایطی که انتقال دلار به بیرون از ایران به دلیل تحریم‌ غیرممکن است، بهترین کار معامله دلارهایی صادراتی است. معامله با صادرکنندگان ایرانی که ترجیح می‌دهند ارزشان را نه در داخل، بلکه در خارج به قیمت آزاد تبدیل به ریال کنند. حجم این معامله اما محدود است، به این دلیل ساده که حجم عمده دلارهای صادراتی همان جا صرف واردات کالا به ایران می‌شوند. یک معامله سراسر پایاپای. کافی است حجم صادرات ۴۷ میلیارد دلاری صادرات ایران را با واردات رسمی ۵۴ میلیاردی سال ۱۳۹۶ مقایسه کنیم تا ببینیم نه‌تنها چیزی باقی نمی‌ماند بلکه باید دولت یک راهی هم پیدا کند برای اینکه بتواند مابه‌تفاوت این دو را جبران کند.

راه دوم، انتقال دستی اسکناس به صورت رسمی و غیررسمی به خارج از ایران است. ارز مسافرتی که حجم آن محدود و قابل ردگیری است و البته قاچاق غیرقانونی دلار به کشورهای همسایه که هیچ آمار و برآورد معتبری از میزان آن وجود ندارد. با این همه بعید است اگر تصور کنیم پول زیادی از طریق قاچاق اسکناس از ایران خارج می‌شود.

راه سوم از همه منطقی‌تر به نظر می‌رسد، ارتباط با بنگاه‌های مالی کشور همسایه بر اساس واحد پول آن کشورها (عمدتا لیر و درهم و بعضا دینار). این راه هم اگرچه سرراست به نظر می‌رسد، اما نمی‌تواند جوابگوی نیاز چند میلیارد دلاری ارز در خارج از ایران باشد. عمده ذخایر ارزی دولتی و غیر دولتی در ایران، دلار است و حتی در اوج تحریم‌ها هم کسی -چه طرف ایرانی و چه طرف خارجی- رغبتی به معامله با واحد پول دیگری به جز دلار آمریکا ندارد.

بی‌راهه چهارم، اما می‌تواند حلقه مفقوده سوال بی‌جوابی باشد که سال‌ها است کسی پاسخی قطعی و مطمئن برای آن ندارد.

بی‌راهه پول‌شویی

و اما داستان پول‌شویی کانادا می‌تواند ثابت کند که یک بی‌راهه بزرگ هم وجود دارد که از طریق آن می‌توان ریال‌های ایرانی را تبدیل به دلار کرد.

آن طور که مشخص است، سال‌ها ست دلاری که تحویل مشتریان از همه جا بی‌خبر آقای نادر گرامیان، شده پولی است که نه از ایران، بلکه از کارتل‌های مواد مخدر در مکزیک و کلمبیا به کانادا رسیده است. در واقع آقای گرامیان از مشتریان ایرانی ریال تحویل می‌گرفت و در ازای آن به آنان دلارهایی را می‌داد که در بسته‌های ۲۵۰ هزار تایی از مونترال رسیده بودند. در ایران نه‌تنها هیچ حساسیت ساختاری به این پول وجود ندارد، بلکه نهادهای رسمی ظاهرا مشکلی با نقل و انتقال پول ندارند؛ به خصوص اینکه در فرایند این تغییر و تحولات دلاری هم از کشور خارج نشده و نمی‌شود. سر و ته داستان با معاملات تجاری با امارات و چین هم می‌آید و از آن طریق پول نقد درر آن سوی دنیا جابجا می‌شود.

احتمالا عمده مشتریانی آقای گرامیان، مشتریان خرد چند هزار دلاری بوده‌اند که تعدادشان در سال‌های اخیر در کانادا به شکل تصاعدی اضافه شده است؛ افرادی که شبکه‌های بزرگ پول‌شویی به آنها به چشم فرصت‌های طلایی نگاه می‌کنند.

بقیه مردم دنیا برای رفع مایحتاج روزانه خود روش‌های سرراست و ساده‌تری دارند که می‌توانند مبالغ کم و حتی زیاد را مثل آدمیزاد جابجا کنند، اما ایرانیان به برکت تحریم و عدم شفافیت نظام بانکی داخل کشور، چاره‌ای جز تن دادن به بازارهای غیررسمی ندارند؛ بازارهایی که عملا از ایران و ایرانیان، موجوداتی ساخته که بالقوه مستعد پول‌شویی‌اند. خواه‌ناخواه در معرض پول‌های کثیف قرار می‌گیرند و علاوه بر سایر مشکلات ایرانی بودن در غرب، باید بار سنگین اتهام پول‌شویی را هم به دوش بکشند.

سال‌ها است که در کانادا همه منتظر اقدامات قاطعانه برای مبارزه با پول‌شویی‌اند. قوانین باز در بعضی حوزه‌های سرمایه‌گذاری -به خصوص در مسکن- باعث شده تا کانادا تبدیل به یکی از مقاصد جذاب برای قاچاقچیان پول تبدیل شود. اقدام هفته گذشته پلیس کانادا، ممکن است یک نقطه عطف در مبارزه با پول‌شویی در کانادا باشد. اگر چنین شود، حتما روزهای سختی در انتظار ایرانیان کانادا و سازمان غیررسمی انتقال پول از طریق صرافی‌های ایرانی خواهد بود.