صبح روز شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۰، دفتر آیتالله هادی باریکبین، امام جمعه قزوین، یک میهمان ویژه داشت: موینکا آلفرد ویت، تبعه آمریکا. خانم ویت برای شرکت در همایش «هالیوودیسم و بیداری جهانی» به قزوین رفته بود و در حاشیه این همایش به دفتر امام جمعه قزوین رفت، اعلام کرد مسلمان شده و نام «نرگس» را انتخاب کرده است.
بانی همایش «هالیوودیسم و بیداری اسلامی»، مؤسسه «افق نو» بود، به ریاست «نادر طالبزاده».
مؤسسه افقنو، اولین همایش را سال ۸۹ با عنوان «هالیوودیسم و سینما» برگزار کرد. سومین و آخرین دوره این همایش سال ۹۱ برگزار شد. در طول این همایشها، چهره مورد توجه رسانهها، «شان استون» فرزند الیور استون بود ولی حالا مشخص شده چهره مورد توجه میزبان مراسم موینکا ویت بوده است، زنی که دوست داشت مثل «ادوارد اسنودن»، یک افشاگر بزرگ علیه آمریکا باشد.
مونیکا ویت که بعداً نام «فاطمه زهرا» را به جای «نرگس» انتخاب کرد، حالا به روایت مقامهای آمریکایی، سال۹۱ از طریق مؤسسه «افقنو» جذب نیروهای اطلاعاتی ایران شد و از مرداد سال ۹۲ در تهران زندگی میکند.
او علاوه بر مؤسسه افقنو با مؤسسه «نت پیگرد سماوات» هم در تماس بوده و متهم است در یک عملیات جاسوسی اینترنتی مشارکت کرده است. مؤسسه افقنو هم با نیروی قدس سپاه پاسداران برای کسب اطلاعات امنیتی همکاری کرده است.
وبسایت مؤسسه «افقنو»، در صفحه ویژه معرفی میهمانان آمریکاییاش، نامی از «مونیکا ویت» به میان نیاورده است. در این صفحه نام ۵۸ آمریکایی دیگر به چشم میخورد که مانند مونیکا ویت میهمان «افقنو» بودهاند و به گفته طالبزاده، برخی از آنها همکاری اطلاعاتی سطح بالا با دولت آمریکا داشتهاند.
طالبزاده دو کنفرانس دیگر هم درباره هالیوودیسم و شش کنفرانس بینالمللی با عنوان «افقنو» سازماندهی کرده که آخرین کنفرانس، اردیبهشت امسال با حمایت و حضور ابراهیم رئيسی در آستان قدس رضوی همراه بود. همراهی رئیسی پاسخی به تلاشهای انتخاباتی طالبزاده در انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ بود که از مبلغان تمام عیار رئيسی شده بود و در رسانههای غربی درباره او مینوشت.
طالبزاده در مراسمهای متعدد و پرخرجی که برگزار کرده، صدها میهمان از ایتالیا، فرانسه، انگلیس، سوئد، روسیه، کانادا، بلژیک، اسپانیا، آلمان و … دعوت کرده است. انتشار ۴۵عنوان کتاب که اغلب علیه آمریکا و اسرائیل هستند، از دیگر برنامههای مؤسسهاش بوده است. میهمانان این مؤسسه در طول حضور در ایران به شهرهای مختلف سفر و سخنرانی میکنند. او همچنین کمپین «حسین، عشق بینالمللی» را راهاندازی کرده که میهمانان خارجی را به راهپیمایی اربعین میبرد.
نادر طالبزاده در مراسم تجلیل از او در دی ماه ۹۶
الگوی مواجهه مدیران
مؤسسه «افقنو» با غرب و اسرائیل،
سرمایهگذاری و تکیه بر کارشناسان غیرایرانی و بهویژه غربی بوده است. الکساندر دوگین که در ایران با عنوان اغراقآمیزی چون فلیسوف روسی که مغز متفکر کرملین و عقل پوتین است، شناخته میشود، از میهمانان همیشگی نادر طالبزاده است.
دوگین سال ۹۴ که به تهران رفته بود، در دیدار با آیتالله محمدمهدی میرباقری، رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم گفت باید ادبیات ضد غربی را از زبان غربیها خواند و به دوستان ایرانیاش توصیه کرد آثار ضد غربی که توسط دانشمندان غربی نوشته شدهاند را ترجمه کنند.
مؤسسه «افقنو» و نادر طالبزاده نیز از همین الگو پیروی میکردند، با تمرکز بر سینما و بهویژه هالیوود. از همین زاویه بود که او وقتی دنبال سرمایهگذار برای ساخت فیلم «ایرباس» که داستانش به سرنگونشدن ایرباس ایران در سال ۶۷ بود، میگشت، میگفت باید بازیگران و عوامل این فیلم آمریکاییها باشند.
طالبزاده که خود را پیشروی دپیلماسی عمومی و جنگ نرم میداند، در این مسیر تنها نیست. شبکه تلویزیونی «افق» که طالبزاده از پایهگذاران آن است، فعالیتهایش را پوشش میدهد. سازمان «اوج» و «بنیاد روایت» هم از همکاران او هستند. بودجه اوج که اکنون به یکی از غولهای سینمای ایران تبدیل شده و تامینکننده اصلی شبکه افق است را سپاه پاسداران پرداخت میکند و بنیاد روایت به سازمان بسیج وابسته است. به گفته مقامهای آمریکایی، مؤسسه افقنو نیز توسط سپاه حمایت مالی میشود.
این شبکه عظیم وابسته به سپاه که تمرکز اصلیاش بر حوزه سینما و تلویزیون بوده، در دهه اخیر رشد قابل توجهی داشته، مدیران وابسته به آن در حال تسلط بر شبکههای مختلف تلویزیون هستند، پرخرجترین فیلمهای سینمای ایران را تامین مالی میکند و جشنوارههای فیلم «عمار» و «فیلم مقاومت»، میخواهند رقیب و حتی جایگزین جشنواره فیلم فجر باشند.
فروردین امسال، پس از انتشار خبرهایی درباره فعالیتهای سینمایی مؤسسه اوج، محمد قوچانی، سردبیر روزنامه سازندگی در یادداشتی از عبارت «هالیوود اسلامی» برای توصیف این نسل استفاده کرد. او نوشت این نسل به روایت «انسانیترین و اخلاقیترین حرفها» درباره سوژههایی چون «دفاع از انسان، خانواده، میهن و ایمان» مشغول هستند. این مختصات نسبت چندانی با این نسل ندارد ولی مصداقش دقیق این عبارت را میتوان «نادر طالبزاده» دانست که چند دهه رویای رقیبسازی برای هالیوود در سر دارد.
نادر طالبزاده و همسرش زینب مهنا؛ هر دو در فهرست تحریمهای آمریکا
نادر طالبزاده مشهور به «حاج نادر» و همسرش زینب مهنا که حالا در لیست تحریمهای آمریکا قرار گرفتهاند، از ۱۶ تا ۲۶ سالگی در آمریکا زندگی کرده است. زینب مهنا، از دوستان نزدیک مرضیه هاشمی، خبرنگار آمریکایی شبکه پرستیوی است که اخیراً در ارتباط با پرونده جاسوسی موینکا ویت بازداشت شده بود. مدیا بنجامین، فعال آمریکایی که چندماه پیش تلاشش برای برهم زدن نشست خبری برایان هوک خبرساز شد هم جزو شبکه دوستان و مدعوین نادر طالبزاده و همسرش است.
نادر طالبزاده که حالا ۶۵ ساله شده، سه ماه پیش از انقلاب ۵۷ به ایران بازگشت. او مستندسازی پرکار، خوشبیان و کاربلد است که تسلطش بر انگلیسی و تجربه زندگی در غرب، باعث شد موقعیت ممتازی برای رشد در تلویزیون پس از انقلاب داشته باشد. او از این فرصت بهره برد و شاگردان بسیاری تربیت کرد که اکنون تار و پود شبکهاش شدهاند.
پدرش، سرتیپ منصور طالبزاده، سرلشگر و آجودان مخصوص محمدرضا شاه پهلوی بود و پیش از آن، در سازماندهی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نقش داشت و به روایتی، پاداش این نقشآفرینی ارتقای درجه نظامیاش از سرهنگی به سرتیپی بود. منصور طالبزاده سال ۴۳، به دلیل رفاقت با یکی از مخالفان شاه، از سوی دربار حاشیهنشین شد.
طالبزاده همچنین بارها نقش پدرش در کودتای ۲۸ مرداد را نفی کرده و او را در مقام مخالف شاه ستوده است. تعریف و تمجیدهای طالبزاده از پدرش البته فایده نداشت و سال ۶۸، «ستاد اجرایی فرمان امام»، اموال و باغ پدر او در کرج را مصادره کرد. طالبزاده گفته از آیتالله خامنهای هم دستور گرفته ولی فایده نداشته و اموالشان از دست رفته است. با وجود بینتیجه بودن تلاشهای طالبزاده در نجات ارثیه پدر، به نظر میرسد او در جا انداختن خودش در میان حزباللهی موفق بوده است.
او درباره بازگشتش به ایران میگوید چند ماه قبل از انقلاب عکس آیتالله خمینی را در روزنامه تایمز دیده و «یک دفعه معکوس شد» و تصمیم میگیرد به ایران بازگردد. با این وجود، ماندنش در ایران چندماه طول نمیکشد و دوباره میرود که آمریکا درسش را بخواند ولی رویداد تصرف سفارت آمریکا توسط دانشجویان انقلابی به او انگیزه بازگشت میدهد. او در اولین تجربههایش از مستندسازی، مستندی درباره تسخیر سفارت آمریکا در ایران ساخت و تا اکنون درگیر مسئله آمریکا است.
طالبزاده که روزگاری در حوزه مستندسازی همکار مرتضی آوینی، اسطوره دهه۶۰ هنرمندان انقلابی بود، در دهه اخیر کوشیده آوینی نسل تازه انقلابیون باشد، با این حال، به طور معمول بیشتر شبیه حسن عباسی بوده تا مرتضی آوینی.
اظهارنظرهای از جنس حسن عباسی هم کم نداشته، از جمله اینکه «پنتاگون ویروسی وارد آب زمزم کرده تا اعتقاد مسلمانان را از بین ببرد» تا اینکه «بسیاری از روشنفکران غربی خواستار پناهندگی به ایران هستند». او که سه دهه پیش درباره فروپاشی آمریکا، مستند ساخته، کماکان محور سخنرانیهایش فروپاشی آمریکاست، مانند انبوهی از سیاستمداران جمهوری اسلامی.
طالبزاده سال ۹۰ با کاندیداتوری و حضور در لیست جبهه پایداری برای مجلس نهم شانسش برای سیاستمدار شدن آزمود ولی رأی نیاورد، او که همراه این طیف در قرارگاه عمار حضور داشت، سال۹۶ عضو هیئت مؤسس «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی (جمنا)» شد و همراه با جبهه پایداریها برای رأیآوردن ابراهیم رئيسی تلاش کرد ولی ناکام ماند. از زور مستندسازیاش هم برای انتخابات استفاده کرده، فیلم تبلیغاتی سعید جلیلی را سال ۹۲ ساخت و فیلمی علیه میرحسین موسوی در سال ۸۸ ساخت.
او در دهه اخیر که ادبیات آخرالزمانی در ایران رشد بیشتری یافته، فرصت را برای دنبال کردن ایدههای غربستیزانهاش مناسبتر دیده است، مؤسسه «افقنو» را میتوان زاییده این بستر دانست. بستری که البته همواره پرحاشیه و ابهام بوده است، مانند زندگی خود طالبزاده.
طالبزاده از بهار ۹۵ که به بیماری قلبی دچار شد، کمکار شد، بیماری و بدحالی دامنهداری که خودش مایل بود به عنوان ترور بیولوژیک معرفی شود ولی اندک اندکش حالش بهتر شد و شایعهاش جان نگرفت، کمیسیون امنیت ملی مجلس هم گزارش داد شواهدی درباره ترور بیولوژیک یافت نشده و پرونده بسته شد.
نادر طالبزاده در حال گفتوگو با احمد جنتی در سفر او به بوسنی و هرزگوین
جنجالیترین ماجرای زندگی او اما دو سال پیش توسط شاگردش، حسین دهباشی فاش شد. سال ۱۳۷۱ طالبزاده همراه احمد جنتی به بوسنی رفته بود. به روایت دهباشی، طالبزاده قصد داشته به بهانه مصاحبه با رادوان کاراجیچ، رهبر صربهای بوسنی، بمبی در داخل دوربینش جاگذاری و برای کشتن کاراجیچ، اقدام به حمله انتحاری کند ولی با مخالفت آیتالله خامنهای این عملیات منتفی شده است. نقشهای که حسین دهباشی آن را «مؤمنانه و بشردوستانه» خوانده بود.