۱۳۹۷ دی ۲۵, سه‌شنبه

۴۰سال قیام برای آزادی (۱۰) درس‌ها و دستاوردها

قیام ایران-  قسمت دهم: چشم‌اندازهای قیام (آخرین قسمت)مجموعه نوشته‌های قیام ایران با این شماره به پایان می‌رسد. در این مجموعه با نگاهی به قیام و پیشینه حرکت‌های اعتراضی مردم ایران برضد دیکتاتوری مذهبی آخوندها از اولین روز به حکومت رسیدنشان تا امروز آشنا شدیم.سپس به مرور مهمترین قیام‌ها و حرکت‌های اجتماعی مردم ایران در ۴۰ سال اخیر پرداخته شد.نهایتا به مرور قیام‌هایی رسیدیم که از دی ۹۶آغاز شد و هم اینک نیز ادامه دارد.

نگاهی به نقطه قوتها و ضعفهای قیام‌ها شد، درس‌ها و تجارب اصلی قیام مورد بازبینی قرار گرفت، مواضع رژیم در برابر قیام مرور شد و اینک در آخرین قسمت این مجموعه می‌پردازیم به چشم‌اندازهای قیام بزرگ مردم ایران، قیامی با اهداف دموکراتیک و عدالت‌طلبانه، چرا که آزادی و عدالت اجتماعی و پیشرفت طی ۱۱۰سال اخیر بزرگترین اهداف تمامی جنبش‌های مردمی ایران بوده که توسط استعمار و ارتجاع داخلی (اعم از ارتجاع سلطنتی و ارتجاع مذهبی) مورد سرکوب قرار گرفته‌اند.

قیام، فرصتی بی‌نظیر برای انقلاب

نگاهی به صحنه‌های قیام به هر ناظری می‌گوید که جوانان، دانشجویان، کارگرا ن و کشاورزان و دیگر عناصر آگاه و پیشتاز سایر اقشار اجتماعی، از شرایط فعلی برای تحکیم تشکل‌های صنفی و سیاسی خود حداکثر استفاده را می‌کنند و برای روزهای حساس آینده، آمادگی‌های بیشتری کسب می‌نمایند.

آن‌چنان که پنداری تمامی قشر‌ها و طبقات اجتماعی در حال کسب آمادگی‌ برای انجام کارزار نهایی هستند.

اکنون با یک نگاه کلی می‌توان دریافت که قیام بزرگ مردم ایران در همین چند گامی که در یک‌سال آخر برداشته، مسافتی حیرت‌انگیز به سوی براندازی دیکتاتوری و برقراری یک جمهوری آزاد و مردمی طی کرده است.

قیام از دی ۹۶ تاکنون(زمستان ۹۷) مراحلی را طی کرده که برای هر ناظری شگفت‌انگیز و برای هر ایرانی‌ای غرورآفرین است!

دستاوردهای یک‌ساله قیام 

هر ایرانی و هر ناظر مسایل ایران اکنون حق دارد سؤال کند که در این مدت یکساله چه به دست آوردیم؟

در پاسخ باید گفت:

در همین مدت یکساله،‌ قیام اولاً از حالت بی‌شکل و خودجوش اولیه خارج شد و به سرعت به سوی سازمان‌یابی حرکت کرد.

ثانیا قیام از حالت یک تظاهرات اعتراضی صنفی، به یک حرکت سیاسی عمیق تبدیل شد.

قیام، در مقابله با سرکوبگریهای رژیم از خود واکنش نشان داد و با استفاده مشروع از حق قانونی دفاع از خود، پاسخ قهر رژیم را در موارد زیادی با دفاع متقابل داد. امری که برای رژیم به‌شدت هولناک است و دست رژیم را در سرکوب گسترده قیام، دوقبضه می‌بندد! اکنون آخوندها علناً می‌گویند از آن رو پاسدارانشان را با سلاح به مقابله با مردم معترض نفرستادند که وحشت داشتند مردم همان سلاحها را مصادره کرده و با رژیم و نیروهای سرکوبگرش مقابله به‌مثل کنند! وحشت از مسلحانه شدن مقاومت مردم ایران، آن هم با سلاحهای مصادره‌ای از پاسداران اینک یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های خامنه‌ای و اطرافیان و کارشناسان اطلاعاتی امنیتی اوست. برای اطلاع بیشتر در این مورد نگاه کنید به مستند تلویزیونی رژیم که بخش‌هایی از آن در اخبار سیمای آزادی در روز ۲۳دی ۹۷ پخش شد. در بخشی از آن مستند که مربوط به قیام عاشورای ۸۸ است می‌گوید: «آن روز شدت خشونت‌ها آن‌قدر بالا بود که پلیس غافلگیر شد بجز باتونها کلاه‌خود و بی‌سیم و خودروهای آنان نیز توسط اغتشاشگران تصرف اگر سلاح به دست شورشیان می‌افتاد معلوم نبود چه اتفاقاتی پیش بیاید».

«همین امشب( ۶دی ۹۷) که داریم صحبت می‌کنیم نیروی مسعود رجوی تویمان نشسته است، ناراحت نشوید یک‌دفعه جسارت به جنابعالی نشه وظیفه‌اش را داره انجام میده این نوار هنوز دست بچه‌های حزب‌الله تهران نرسیده امشب رفته دست مریم رجوی است و داره تحلیل می‌کنه که داستان چیه».


اکنون خامنه‌ای به‌روشنی می‌داند مردم در برابر سرکوب مسلحانه پاسداران، از خودشان دفاع خواهند کرد.

و می‌داند که اگر وارد چنین معامله‌ای با مردم شود، ورودش با خودش است اما خروجش را مردم مشخص خواهند کرد!

برای همین هم علی خامنه‌ای باید قبل از هر سرکوبی، ابتدا خوب به عواقب آن فکر کند!

قیام البته دستاوردهای دیگری هم داشت که برخی از آن دستاوردها جدا قیمتی و بی‌نظیر هستند.
برخی از این دستاوردها را مرور می‌کنیم.

به ترتیب از کارگران و دستاوردهای آنان شروع می‌کنیم که بیشترین حرکات اعتراضی را هم در این سالها داشتند و پیشتاز اقشار و طبقات دیگر محسوب می‌شوند.

 دستاوردهای جنبش کارگری ایران در یک سال قیام 
‌جنبش‌های کارگری و صنفی ایران در این فاصله یکساله، با چند مرحله رزم جانانه، به اندازه دهها سال به انبان تجارب مبارزاتی خود افزودند؛

راه‌کارهای صنفی و سندیکایی را تجربه کردند.
با قیامهای شهری دیگر اصناف و طبقات اجتماعی ایران، رابطه مستقیم و غیرمستقیم برقرار کردند.
کارگران به‌ویژه در ۲قیام کارگری اراک و خوزستان توانستند قدرت اجتماعی و سیاسی خود را محک بزنند.
کارگران همچنین توانستند چم و خم حرکتهای اعتراضی خود و اعتصاب و تجمع و راهپیمایی و نقاط ضعف و قوت آن را در برابر یک دیکتاتوری سرکوبگر و وحشی تجربه کنند.
تلفیق مبارزه مخفی و علنی را در عمل بیاموزند.
ضمن این‌که حد پیشروی در مبارزات سندیکایی را با گوشت و پوست خود حس کنند و به اندازه ضروری فرصت پیدا کردند که به راه‌حل‌های دیگری هم توجه کنند که عمل به آنها ضرورت عبور به سوی پیروزی است.
کارگران همچنین حد تحمل دشمن را اندازه گرفتند تا خود را برای مبارزات دور بعدی با سازمان کاری پیش رفته‌تر، آبدیده‌تر و کارآمدتر آماده کنند.
و از همه مهم‌تر به پیوند بیشتر با سازمان پیشتاز مقاومت پی ببرند.
 
دستاوردهای کشاورزان
جنبش کشاورزان ایرانی در یک سال اخیر، بی‌اغراق گام‌هایی به اندازه چند ده سال به جلو برداشت.

کشاورزان اصفهانی با به میدان آوردن خانواده‌های خود اعم از همسر و فرزند، به حرکت خود ابعاد اجتماعی قابل توجهی داده و نظر‌ها را با کمیت بالایی که به صحنه آوردند، به خود جلب کنند
ضمنا دست رژیم را هم در سرکوب، به‌طور نسبی ببندند.
کشاورزهای اصفهانی البته از ۲، ۳سال پیش برخوردهای خیلی سنگینی با رژیم داشته‌اند. سال ۹۴ آنها حداقل ۴اتوبوس نیروی‌های سرکوبگری را که برای خاموش کردن صدای اعتراضشان به منطقه رفته بود، آتش زدند و می‌توان گفت در مبارزه برای حقوقشان «رزم‌دیده» شدند.

اکنون دیگر باید گفت حداقل کشاورزهای اصفهانی با توجه به تجاربی که در حرکات سیاسی هم به‌دست آوردند، حسابی آبدیده شده‌اند.
این را از شعارهایشان هم می‌توان دریافت که یکسره با رژیم به ضدیت افتاده و این اواخر شعار سرنگونی هم دادند که پدیده مهمی در جنبش کشاورزان ایران است.

کشاورزان اصفهانی بی‌شک به الگویی تبدیل شدند برای کشاورزان سایر مناطق که آنها نیز با معضل آب و غارت منابع آبی خود توسط پاسداران دست به گریبانند.
اهمیت حرکت کشاورزان اصفهانی هنگامی بیشتر روشن می‌گردد که دریابیم معضل آب، یک مسأله استراتژیک در عرصه جامعه ایران است که با خیانت آخوندها، در سال آتی با شدتی هر چه بیشتر و گسترده‌تر، تغییرات جدی در صحنه سیاسی ایران به وجود خواهد آورد.

 نقش پیشتاز دانشجویان
دانشجویان پس از سال‌ها سکوت نسبی در این دور از قیام توانستند همبسته با جنبش کارگران و معلمان، شعار وحدت در میدان عمل سردهند.

شعارهایی که دانشجویان در همین حرکات نسبتاً محدود خود، تقدیم جنبش کرده‌اند حکایت از اهمیت تاریخی نقش دانشجویان آگاه و انقلابی در پیشبرد انقلاب دارد.

شعار اتحاد و همبستگی دانشجویان با کارگران و دیگر زحمت‌کشان میهن یک دستاورد مهم جنبش دانشجویی در عرصه قیام ایران است.

دانشجوها در هر جنبشی در هر جای جهان، همیشه نقش کیفی دارند، در همین قیام نیز این نکته صدق می‌کرد:

شعار «اصلاح‌طلب، اصول‌گرا ،دیگه تمومه ماجرا!» یکی از کلیدی‌ترین شعارهای قیام در این مرحله بود که اولین بار توسط دانشجوهای انقلابی مطرح شد و نظریه استحاله‌ناپذیری رژیم را به‌خوبی به یک شعار اجتماعی تبدیل کرد.

 جنبش معلمان 
قبل از پرداختن به دستاوردهای جنبش معلمان، همینجا توضیح یک نکته بسیار ضروری به‌نظر می‌رسد و آن‌هم تأکید بر نقش پیشتاز و یگانه‌ساز معلمان و حرکات مشابهی است که کارگران قهرمان هفت‌تپه در مرزبندی با گرایش‌های انحرافی و گذشته‌گرا، در قیام بزرگ مردم ایران رسماً و علناً اعلام کردند.

مرزبندی با ارتجاع سلطنتی و گرایش‌های نژادپرستانه و عقب‌افتاده یکی از مهمترین دستاوردهای قیام در همین مدت یکساله است که مدیون حرکت هوشیارانه کارگران و معلمان است و مدال افتخار آن به آنان می‌رسد.
معلمان آگاه و آزاده میهن از کردستان تا آذربایجان و از بلوچستان تا خوزستان و یزد و اصفهان و اراک و خراسان، یک زمینه ریزبافت از قیامی در ابعاد کشوری با تمامی تنوعات قومی آن ایجاد کردند که در نقطه مقابل تبلیغات رژیم و پاسداران سیاسی‌ خارج‌ کشوری‌اش، جلوه خوشرنگی از وحدت ملی و مبارزاتی مردم ایران در مقابله با فاشیزم مذهبی حاکم بر میهن به نمایش گذاشت و بر بسیاری تبلیغات آخوندپسند مبنی بر تجزیه ایران یا بازگشت به گذشته خط بطلان کشید.
معلمان حداقل ۳حرکت اعتراضی متمرکز و چند حرکت اعتراضی منطقه‌ای فقط در سال ۹۷ داشتند که تاثیر بالایی در روشن نگه‌داشتن آتش قیام سراسری داشت.

معلمان یک نقش کیفی دیگر هم در قیام داشته و دارند و آن، اضافه بر وارد کردن دانش‌آموزان به عرصه قیام، فراتر رفتن از تقسیم‌بندی‌های قومی و نژادی در قیام سراسری مردم بود. تاریخ آینده ایران مثل تمامی ادوار گذشته، در این زمینه مدیون معلم‌های آگاه و پیشروست.
 نقش و دستاوردهای جنبش زنان در قیام ایران 
در قیام گرچه تمامی اقشار و طبقات میهن نقشی به عهده‌ دارند اما در تمامی این اقشار و طبقات نباید و نمی‌توان از نقش زنان آگاه و مبارز و نقش پیشتاز آنان در صحنه‌های خیابانی قیام گذشت.

یکی از جلوه‌های بارز قیام ایران، حضور پیشتاز زنان در تمامی عرصه‌های آن است.

زنان کارگر

زنان کشاورز

زنان معلم و دانشجو و کارمند

زنان بازنشسته، زنان خانه‌دار و حتی مادربزرگ‌هایی که همراه با نوه‌های نوجوانشان همگی در تمامی صحنه‌ها و عرصه‌های قیام حضوری افتخار‌آفرین برای تاریخ این سرزمین رقم زدند.

روزی که مریم رجوی خطاب به این رژیم زن‌ستیز هشدار می‌داد شما ضربه را از همانجایی خواهید خورد که آنها را اصلاً به حساب هم نمی‌آورید و آن روز، روزی است که به دست همین زنان بساط ارتجاعی شما جارو خواهد شد.

اکنون در قیام بزرگ مردم ایران، تک‌تک واژه‌های آن سخنان، در خیابانهای شهرها و روستاهای کشور، با رزم بزرگ زنان محقق می‌گردد.

قیام زنان و مدیریتی که آنان در صحنه‌های رزم و نبردهای خیابانی ایفا می‌کنند، پدیده‌ ساده‌ای نیست که بتوان از کنار آن ساده و بی‌تفاوت گذشت، آن هم در مملکتی که زن‌ستیزی، سیاست اعلام‌شده و رسمی دیکتاتوری است.
نگاهی به نقش کمرنگ زنان در دیگر جنبش‌های منطقه‌ای معاصر و حتی آسیای میانه نشان می‌دهد که زنان ایران چه اندازه از خواهرانشان در دیگر کشورهای منطقه جلوتر رفته‌اند.

بی‌تردید در روزهای آینده مردم ایران چشمه‌های جدیدتری از اهمیت نقش زنان پیشتاز و انقلابی خواهند دید. زنانی که در شهر و روستا یکسان به میدان آمده و بر ضددیکتاتوری شعار می‌دهند.

یکی دیگر از صحنه‌های غرورآفرین برای هر ایرانی، نقش مدیریتی زنان در عرصه سیاسی و نقش فرماندهی صحنه در خیابانهاست که یکی از مهمترین ویژگی‌های قیام و انقلاب دموکراتیک مردم ماست.
ضروریست به یاد آوریم که رزم خیابانی و رهبری سیاسی دو عرصه‌ای است که اکنون زنان آنها را عملاً فتح کرده‌اند.

دو کاری که اگر خمینی زنده بود و می‌دید درجا سکته می‌کرد؛ قالب تهی می‌کرد و می‌مرد اگر می‌دید زنانی را که در خیابانها برای درهم‌شکستن بساط ارتجاع، دجالیت و زن‌ستیزی او جلودار برادرانشان هستند، با سنگ به نیروهای سرکوبگر تهاجم می‌کنند، چشم‌درچشم پاسداران با شهامتی شگفت به دادن شعار مرگ بر خامنه‌ای فرامی‌خوانند. و در این رزم، زنان شهری و شهرستانی و بالای شهری و پایین شهری دوشادوش یکدیگر، قیام را به پیش می‌برند.

 دستاوردهای سیاسی قیام 
یکی دیگر از ویژگی‌های این قیام، مرزبندی سیاسی با ارتجاع سلطنتی و نفی مکرر دیکتاتوری ساقط‌شده پیشین است، یک ویژگی دیگر نیز بی‌اثر کردن تبلیغات رژیم مبنی بر سوریه‌ای شدن ایران در صورت نابودی دیکتاتوری آخوندها است، قیامی که با مرزبندی پیشاپیش با تمامی جلوه‌های ارتجاع و دیکتاتوری چه از نوع شاهی و چه از نوع شیخی،‌ به سوی برپایی یک جمهوری دموکراتیک و مرفه همراه با توسعه پایدار پیش می‌رود.

 قیام و یک تصفیه حساب ملی با خمینی
کسانی که با دقت صحنه‌های قیام را دنبال می‌کنند حتماً متوجه شده‌اند که این قیام یک تصفیه‌حساب ملی با شخص خمینی هم در خود و شعارهایش به همراه دارد!

خمینی سال ۵۹ در تهران و با اشاره به مجاهدین و مسعود رجوی گفت دشمن ما نه در آمریکا نه در شوروی یا اسراییل و انگلیس بلکه در همین تهران است!
در این قیام، مردم به او پاسخ دادند:

به امام‌جمعه‌ها و نماینده‌های ولی‌فقیه پشت کردند و شعار دادند: «پشت به دشمن، رو به میهن»! و به این ترتیب به خمینی و خامنه‌ای گفتند که از نظر مردم ایران، دشمن ما خود خمینی و نظام اوست.

روزی خمینی برای بقای حکومت خود، جنگی خونین را به مردم ایران تحمیل کرد، امروز مردم ایران گریبان تک‌به‌تک سران و مهره‌های رژیم را گرفته و به میدان پاسخگویی می‌کشانند که چرا جنگ به راه انداختید؟ چرا بچه‌های مردم را بی‌جهت به کشتن دادید؟
روزی خمینی هزارهزار، فرزندان انقلابی این میهن را می‌کشت و در گوشه و کنار مملکت در گورهای جمعی پنهان می‌کرد، امروز مردم ایران جنبش دادخواهی را به آنجا رسانده‌اند که به یک کارزار بین‌المللی برای آخوندها تبدیل شده است.
روزی خمینی تلاش می‌کرد پاسدارانش را محبوب ملت جا بزند!‌ امروز مردم در مقابله با پاسدارها با شعار بی‌شرف بی‌شرف از پاسداران استقبال می‌کنند یا مثل اصفهانی‌ها شعار می‌دهند: نیروی انتظامی حرمله زمان است! حرمله قاتل طفل خردسال امام حسین در عاشورا بود که مسلمانان نفرت و انزجار عمیقی نسبت به وی دارند.
روزی خمینی انقلاب مردم ایران را سرقت کرد و با منتفی کردن تمامی شعارها و مطالبات انقلاب، به مردم ایران خیانت نمود و با استقرار رژیم ولایت مطلقه فقیه حق حاکمیت ملی را از ایرانیان ربود. داغ آن سرقت خائنانه انقلاب به دل ایرانیان مانده بود تا... در این قیام، مردم به خیابانها آمدند و شعار دادند: «قرار انقلاب ما این نبود! حبس و فساد و فقر و تبعیض نبود»!(شعار معلمان آزاده و آگاه اصفهان در دی ۹۷)
این شعارها، پاسخی خردکننده و تاریخی به دزد رذل انقلاب بود.

آن سالها و آن روزها میلیشیای مجاهد خلق و تعداد معدودی متحدان میدانی آنها بودند که یک‌تنه جلوی خمینی ایستادند و امروز کانونهای شورشی هستند که همراه با کارگران، کشاورزان، دانشجوها، زندانیان سیاسی، کارمندان و دیگر دستمزدبگیران، راه را به دیکتاتوری آخوندها می‌بندند.

در آن سالها فقط مجاهدین این حرف‌ها را می‌زدند و حالا همه آن حرفها و شعارها، اجتماعی شده و کانونهای شورشی دیگر تنها نیستند.

عزم، اراده و خون جوانان مبارزی که آن سالها، این شعارها و این مبارزه را آغاز کردند و شعارهایش را جا انداختند و پیش بردند اکنون در قلب و ضمیر و رگهای جوانان قیام می‌جوشد.

جای آن مبارزان فداکار و انقلابی سبز که ببنند بذری را که آن سالها کاشتند، نسل بعدشان اکنون دارد به بار می‌نشاند.
***
در انتهای این مجموعه نوشته‌ها نگاهی می‌کنیم به مختصات رژیم از زبان ناظران خارجی!

هشدار نماینده مجلس درباره "زمین‌گیر شدن" نظام در خیابانهای تهران
رسانه‌های بین‌المللی روز ۱۶دی ۹۷ در خبری تقریباً مشابه نوشتند: «یک نماینده مجلس ایران در سخنانی کم‌سابقه نسبت به احتمال "زمین‌گیر شدن" نظام در خیابانهای تهران هشدار داد. به‌گفته رحیمی جهان‌آبادی، شوروی سابق نیز با وجود داشتن ۱۳هزار کلاهک اتمی "در خیابانهای مسکو تکه‌پاره شد".این نماینده مجلس زمانی نسبت به احتمال "زمین‌گیر شدن" نظام در خیابانهای تهران هشدار می‌دهد که جامعه ایران در روزها و ماه‌های گذشته شاهد اعتراضهای وسیع مردمی به وضعیت اقتصادی و معیشتی بوده است. اعتصاب کامیون‌داران، تجمع‌ها و تظاهرات اعتراضی کارگران شرکت نیشکر هفت‌تپه و گروه ملی صنعتی فولاد اهواز، طرح مطالبات کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و...».