آذربایجانیها، این مردم دلیر خطه آذر و آتش، جمله نغز و کوتاهی دارند به این مضمون که:
«برای فرار از دود، وارد آتش مشو».
ما هم میخواهیم از دریچه این پند و اندرز آموزنده، نگاهی بیندازیم به نظام دود گرفته و سیاهسوختة آخوندی.
علی خامنهای ، ولیفقیه، که دید از بخاری برجام، که از ترس خفگی مجبور شد به آن تن بدهد، برایش هیچ آبی گرم نشده، در شروع سال جدید برای فرار از دودی که به چشم و گلویش فرو رفته بود، حیران و سرگردان، دست به موشکپرانی زد و به این ترتیب به سمت آتش فرار کرد تا بلکه راه نفسی پیدا کند.اما رفسنجانی، که بهدنبال برجامهای بعدی برای نظام و ولیفقیه طلسمشکسته میباشد، برای کشیدن فرش موشکی از زیر پای ولیفقیه، با توپی پر به صحنه آمد و گفت که ”دیگر زمان موشک گذشته است ”. علی خامنهای هم که از این جمله حسابی کلهپا شده بود، بل گرفت و فرصت را برای بهپا کردن یک آتش دیگر بین خودش و رفسنجانی غنیمت شمرد. او رفسنجانی را خائن خواند و به این ترتیب شعله یک آتش «ولایتسوز» را در رأس نظام بهبنبست رسیده آخوندی رقم زد. شعلهای که بین هر دو باند غارتگر نظام، هراس انداخت و دود غلیظ آن همه جای نظام لرزان آخوندی را فرا گرفت:
«… شرایط کشور ایجاب میکند، دست از اختلافات برداشته شود و امنیت کشور نباید با نزاعهای کوچک و بیاهمیت مخدوش شود…». (آخوند رفسنجانی- روزنامه حکومتی آفتاب-1اردیبهشت 95)
«… هاشمی که در هشتمین دهه از زندگی خود بهسر میبرد، بعد از سالها مبارزه و فعالیت سیاسی، حکم پدری دارد… هاشمی گفت: ”اگر اختلافات به نزاع و جنگ تبدیل شود، بسیار خطرناک است…».
«… رفسنجانی، شکست( باند علی خامنهای ) را نتیجه افراط و تفریط توصیف کرد و با اشاره به انتخابات اخیر، گفت: ”مردم با حضور در انتخابات و رأی خود نشان دادند که طرفدار اعتدال و جامعهی معتدل هستند…». (روزنامه حکومتی آرمان-2اردیبهشت 95)
واقعیت این است که نزاع بر سر قدرت برای غارت هر چه بیشتر، همان چیزی است که همه سرکردگان این رژیم و بهخصوص علی خامنهای و آخوند رفسنجانی را به حرکت در میآورد. اما از آنجا که پشمی به کلاه ولیفقیه باقی نمانده، رفسنجانی هم ول کن مسأله نیست و با هر گامی که برمیدارد، عمق شقه در رأس نظام را آشکارتر میکند و این طبعاً برای نظام بسیار خطرناک استهشدار آخوند رفسنجانی نسبت به اختلافات و وحشت او و علی خامنهای از درگرفتن شعله بسیار خطرناک نزاع درونی، دود همان آتشی است که اکنون دارد به چشم خودشان میرود. آنها برای فرار از دود ایجاد شده بر گرداگرد نظام اهریمنی خود، بسوی آتش فرار میکنند. اما در پس این همه «دود و دم آخوندی»، یک واقعیت اصیل و یک آتش سوزان نیز رخ مینماید.