"ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، روز دوشنبه (۱۴ مارس/ ۲۴ اسفند) دستور خروج بخشهایی از نیروهای روسی از سوریه را صادر کرد. او در جریان دیدارش با وزرای خارجه و دفاع روسیه گفت که خروج بخشهای عمدهای از نیروهای روسی از سوریه از روز سهشنبه (۱۵ مارس/ ۲۵ اسفند 94) آغاز میشود ".
اگر روند عادی اوضاع در سوریه را قبل از آن تاریخ در نظر بگیریم خبر کاملاً غافلگیرکننده بهحساب میآید چون با اجرایی شدن این خط، اوضاع به علت به هم خوردن تعادل قوا در سوریه، دیگر به شرایط قبل از خروج نیروهای روس برنمیگردد.
به گزارش خبرگزاری مهر (25 اسفند 94) به نقل از العهد، دفتر ریاست جمهوری سوریه امروز سهشنبه بیانیهای را در خصوص دستور ولادیمیر پوتین برای خروج بخش عمدهای از نیروهای روسی از سوریه صادر کرد. – بر اساس این گزارش، در بیانیه دفتر ریاست جمهوری سوریه آمده است: مسئله خروج نیروهای روسی از سوریه از مدتها قبل میان طرفهای سوری و روسی در حال بررسی بود.
وقتی این خبرگزاری حکومتی ایران مینویسد: " مسئله خروج نیروهای روسی از سوریه از مدتها قبل میان طرفهای سوری و روسی در حال بررسی بود ", معلوم میشود که این نه بررسی دوستانه و متحدانه، بلکه کشمکشی بین روسیه ازیکطرف و طرفهای ایرانی با وابستگانش و عوامل بشار اسد از طرف دیگر در جریان بوده که نهایتاً منجر به تصمیم خروج روسها از سوریه میشود.
سایت " العربیه. نت " 27 اسفند 94 گوشهای از این کشمکشها را که خیلی هم تعیینکننده بوده در تیتری با عنوان " مکالمه " توفانی " میان پوتین و اسد پیش از آغاز خروج نیروهای روسیه از سوریه " فاش ساخت.
این سایت اضافه میکند: " به گزارش روزنامه هافینگتون پُست، پوتین اسد را در جریان تصمیم خود برای خروج از سوریه قرارداد؛ مسئلهای که اسد آن را «ضربهای شدید به همپیمانان» توصیف کرد."
جدال جناحی – باندی وابستگان ولایتفقیه هم از سالها قبل بهویژه بعد از سفر قاسم سلیمانی به مسکو شروعشده بود که میگفتند به روسها نمیشود و نمیتوان اعتماد کرد.
سایت " ایران اسرار " 25 اسفند 94 مینویسد:
"در مردادماه 1394 که نیروهای تحت فرمانده سپاه قدس بهمراه نیروهای بشار اسد ضربات سنگین از ارتش آزاد سوریه و جیش الفتح دریافت کرده و بشار اسد در آستانه سقوط بود، خامنه ای پاسدار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس را به مسکو فرستاد تا روسیه را برای بمباران مردم سوریه با خود همراه کند ".
این کمکها و این ورود روسیه در شرایطی بوده است که ارتش بشار اسد و متحدین اش و در راس آنها حکومت ایران و تمامی وابستگان منطقه ایش در بسیاری از جبهه ها مجبور به عقب نشینی شده بود
قاسم سلیمانی و نفرات سیاسی رژیم اسد شاید با این تحلیل به روسیه دخیل می بستند که اگر روسیه با پشتبانی هوایی اش وارد شود دیگر ارتش آزادی توان ایستادگی نخواهد داشت و در کوتاهترین زمان بخشهای دیگر سوریه را هم پس می گیریم. اگر چنین می شد روسیه هم با نقشی تعیینکننده تر میان رقبای بین المللی و منطقه ایش ظهور پیدا می کرد. رژیم ایران هم اهداف بنیادگرایی منطقه ای و حتی تروریسم بین المللیش را با دست بالاتر! ادامه می داد.
بطوریکه در راستای تحقق این اهداف رژیم ایران و روسیه بود که باز سایت العربیه. نت به نقل از روزنامه فرامنطقه ای الشرق الاوسط، " خبر از ورود 40 هزار شبه نظامی سپاه پاسداران ایران به منطقه حلب برای جنگ با شهروندان سوریه داد."
با این داده ها چند نکته اثبات میشود:
- رژیم ایران با اهداف بلندپروازانه اش باین سادگی نمیخواست و نمیخواهد عمق استراتژیکش به چاه سرنگونیش تبدیل شود. بی جهت نبود این حجم از نیروها را وارد سوریه کرد.
- فکر نمیکرد روسیه باین سادگی منافع درازمدتش را بر منافع کوتاه مدت اش ترجیح دهد. درصورتیکه همراهی با رژیم در مقایسه با منافع منطقه ای و جهانی اش کاملاً غیر استراتژیک بهحساب میآید.
علت اصلی این تصمیم استزاتژیک روسیه:
آلف - پایداری رزمندگان ارتش آزادی در حفظ مناطق آزاد شده در مقابل رژیم اسد، رژیم ایران و حامیانش
ب سوریه اساسا به ژئوپلسیتیک منطقه وصل است. در منطقه هم ائتلاف بزرگ و جدی در ضدیت با بنیادگرایی ازیکطرف و مخالفت با رژیم های اسد و ایران از طرف دیگر شکل عملی بخود گرفته است که هم روسیه و هم رژیم ایران را تعیین تکلیف خواهند کرد. در این بین روسیه منافع اش را زودتر تشخیص و به ابتکار سیاسی پیوست اما رژیم ایران نه میخواهد و نه می تواند وارد چنین مرحله ای شود.
اکنون که روسیه عمده نیروهایش را از سوریه بیرون کشیده است. خبرهای منتشر شده نشان میدهند که اختلاف در دوجهت روند صعودی بخود می گیرد:
الف – اختلاف روسیه و رژیم ایران: سوم فروردین 95 سایت العربیه نوشت: " رئیس امور دفاع و امنیت دولت روسیه به خبرگزاریها گفت: اعمال مسکو در جهت منافع مردم سوریه و نه در جهت منافع بشار اسد بهعنوان رئیسجمهور است. او افزود: میبایست شرایط مشخص کردن رهبر سوریه را آماده کرد."
این موضعگیری عبور آشکار از خط بسیار قرمز ولایتفقیه است که بشار اسد را نمیخو هد ونمیتواند دور بزند
ب – اختلاف و افزایش تضاد در کل سیستم حکومت ایران:
هفته آخر اسفند رسانه های حکومتی نوشتند که قاسم سلیمانی (فرمانده نیروی تروریستی قدس) در انتقاد به کسانی در داخل که حضور سپاه در سوریه و عراق را ماجراجویی می دانند نوشتند: سردار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی عصر یکشنبه در یادواره شهدای مسجد الرسول شهر کرمان افزود... همه به ویژه جوانان باید متوجه باشند و در جلسه ها و پچ پچ های سیاسی تابع این موارد نباشند و فکر نکنند که در کشور ما ماجراجویی صورت می گیرد- جام جم نیوز. 24 اسفند 94
این نمونه ای از تضادهای لاینحل و سیستم شکن رژیم جمهوری اسلامی ایران است که در سطح نظامی بالاتری به منتقدین جناحی و باندی هشدار می دهد که " پچ پچ " ممنوع و گرنه حذف میشوید.
اینها در شرایطی است که جناح دولت و رفسنجانی راه حل را برجام دو یا " برشام " می دانند یعنی همانهایی که میگویند این کارها یعنی دخالت سپاه در سوریه و عراق "ماجراجویی " است.
نتیجه اینکه:
رژیم ایران بین دو راه حل گیر کرده است که با توجه به مجموعه اتفاقات در مورد سوریه و وضعیت کلی رژیم هر کدام از راه حلها هم در نوع خود جام زهر منطقه ای حکومت ولایی ایران و شکست اتحاد نامتوازن روسیه و حکومت ایران را رقم خواهد زد:
1- راه حل سیاسی که راه به حذف بشار اسد می برد.
2- راه حل نظامی که باز حذف و سرنکونی بشار اسد را بدنبال خواهد داشت. منتهی در این راه حل هم اسد و نیز رژیم ایران هزینه کمر شکنی را را باید منتظر باشند.
دو واکنش در پیامد راه حلهای فوق نیز هم قابل توجه اند:
۱۵ مارس/ ۲۵ اسفند 94 سایت العربیه واکنش ویتالی چورکین، سفیر دائم روسیه در سازمان ملل را چنین منعکس کرد: «چورکین، در نصحیتی بسیار تلخ به بشار اسد گفت، رئیسجمهور سوریه یا راه خروج مسالمتآمیز و شرافتمندانه را انتخاب کند و یا وضعیتی بسیار وخیم و بد را بپذیرد."
یکشنبه، 8 فروردین ماه 1395 برابر با 27 مارس 2016 سایتهای رژیم ایران هم نظر دیگری را چنین منعکس کرد:
علی خرم، نماینده سابق جمهوری اسلامی در مقر اروپایی سازمان ملل با اذعان به شکست استراتژی رژیم در سوریه گفت: تمام تلاش روسیه در سوریه برای این بود که رابطه خود با آمریکا را بهبود ببخشد و مشکلاتی که با این کشور در اوکراین داشت را حل کند. روسیه در حال حاضر هم در حال معامله با آمریکاست و هرجا لازم باشد سر ایران کلاه می گذارد.
نهایتاً اینکه:
اظهارات " ویتالی چورکین " از روسیه و علی خرم مهره دیپلماسی رژیم ایران، نشانگر آغاز شکست اتحاد استراتژیک رژیم ایران با روسیه در امور سوریه است.
به گزارش خبرگزاری مهر (25 اسفند 94) به نقل از العهد، دفتر ریاست جمهوری سوریه امروز سهشنبه بیانیهای را در خصوص دستور ولادیمیر پوتین برای خروج بخش عمدهای از نیروهای روسی از سوریه صادر کرد. – بر اساس این گزارش، در بیانیه دفتر ریاست جمهوری سوریه آمده است: مسئله خروج نیروهای روسی از سوریه از مدتها قبل میان طرفهای سوری و روسی در حال بررسی بود.
وقتی این خبرگزاری حکومتی ایران مینویسد: " مسئله خروج نیروهای روسی از سوریه از مدتها قبل میان طرفهای سوری و روسی در حال بررسی بود ", معلوم میشود که این نه بررسی دوستانه و متحدانه، بلکه کشمکشی بین روسیه ازیکطرف و طرفهای ایرانی با وابستگانش و عوامل بشار اسد از طرف دیگر در جریان بوده که نهایتاً منجر به تصمیم خروج روسها از سوریه میشود.
سایت " العربیه. نت " 27 اسفند 94 گوشهای از این کشمکشها را که خیلی هم تعیینکننده بوده در تیتری با عنوان " مکالمه " توفانی " میان پوتین و اسد پیش از آغاز خروج نیروهای روسیه از سوریه " فاش ساخت.
این سایت اضافه میکند: " به گزارش روزنامه هافینگتون پُست، پوتین اسد را در جریان تصمیم خود برای خروج از سوریه قرارداد؛ مسئلهای که اسد آن را «ضربهای شدید به همپیمانان» توصیف کرد."
جدال جناحی – باندی وابستگان ولایتفقیه هم از سالها قبل بهویژه بعد از سفر قاسم سلیمانی به مسکو شروعشده بود که میگفتند به روسها نمیشود و نمیتوان اعتماد کرد.
سایت " ایران اسرار " 25 اسفند 94 مینویسد:
"در مردادماه 1394 که نیروهای تحت فرمانده سپاه قدس بهمراه نیروهای بشار اسد ضربات سنگین از ارتش آزاد سوریه و جیش الفتح دریافت کرده و بشار اسد در آستانه سقوط بود، خامنه ای پاسدار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس را به مسکو فرستاد تا روسیه را برای بمباران مردم سوریه با خود همراه کند ".
این کمکها و این ورود روسیه در شرایطی بوده است که ارتش بشار اسد و متحدین اش و در راس آنها حکومت ایران و تمامی وابستگان منطقه ایش در بسیاری از جبهه ها مجبور به عقب نشینی شده بود
قاسم سلیمانی و نفرات سیاسی رژیم اسد شاید با این تحلیل به روسیه دخیل می بستند که اگر روسیه با پشتبانی هوایی اش وارد شود دیگر ارتش آزادی توان ایستادگی نخواهد داشت و در کوتاهترین زمان بخشهای دیگر سوریه را هم پس می گیریم. اگر چنین می شد روسیه هم با نقشی تعیینکننده تر میان رقبای بین المللی و منطقه ایش ظهور پیدا می کرد. رژیم ایران هم اهداف بنیادگرایی منطقه ای و حتی تروریسم بین المللیش را با دست بالاتر! ادامه می داد.
بطوریکه در راستای تحقق این اهداف رژیم ایران و روسیه بود که باز سایت العربیه. نت به نقل از روزنامه فرامنطقه ای الشرق الاوسط، " خبر از ورود 40 هزار شبه نظامی سپاه پاسداران ایران به منطقه حلب برای جنگ با شهروندان سوریه داد."
با این داده ها چند نکته اثبات میشود:
- رژیم ایران با اهداف بلندپروازانه اش باین سادگی نمیخواست و نمیخواهد عمق استراتژیکش به چاه سرنگونیش تبدیل شود. بی جهت نبود این حجم از نیروها را وارد سوریه کرد.
- فکر نمیکرد روسیه باین سادگی منافع درازمدتش را بر منافع کوتاه مدت اش ترجیح دهد. درصورتیکه همراهی با رژیم در مقایسه با منافع منطقه ای و جهانی اش کاملاً غیر استراتژیک بهحساب میآید.
علت اصلی این تصمیم استزاتژیک روسیه:
آلف - پایداری رزمندگان ارتش آزادی در حفظ مناطق آزاد شده در مقابل رژیم اسد، رژیم ایران و حامیانش
ب سوریه اساسا به ژئوپلسیتیک منطقه وصل است. در منطقه هم ائتلاف بزرگ و جدی در ضدیت با بنیادگرایی ازیکطرف و مخالفت با رژیم های اسد و ایران از طرف دیگر شکل عملی بخود گرفته است که هم روسیه و هم رژیم ایران را تعیین تکلیف خواهند کرد. در این بین روسیه منافع اش را زودتر تشخیص و به ابتکار سیاسی پیوست اما رژیم ایران نه میخواهد و نه می تواند وارد چنین مرحله ای شود.
اکنون که روسیه عمده نیروهایش را از سوریه بیرون کشیده است. خبرهای منتشر شده نشان میدهند که اختلاف در دوجهت روند صعودی بخود می گیرد:
الف – اختلاف روسیه و رژیم ایران: سوم فروردین 95 سایت العربیه نوشت: " رئیس امور دفاع و امنیت دولت روسیه به خبرگزاریها گفت: اعمال مسکو در جهت منافع مردم سوریه و نه در جهت منافع بشار اسد بهعنوان رئیسجمهور است. او افزود: میبایست شرایط مشخص کردن رهبر سوریه را آماده کرد."
این موضعگیری عبور آشکار از خط بسیار قرمز ولایتفقیه است که بشار اسد را نمیخو هد ونمیتواند دور بزند
ب – اختلاف و افزایش تضاد در کل سیستم حکومت ایران:
هفته آخر اسفند رسانه های حکومتی نوشتند که قاسم سلیمانی (فرمانده نیروی تروریستی قدس) در انتقاد به کسانی در داخل که حضور سپاه در سوریه و عراق را ماجراجویی می دانند نوشتند: سردار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی عصر یکشنبه در یادواره شهدای مسجد الرسول شهر کرمان افزود... همه به ویژه جوانان باید متوجه باشند و در جلسه ها و پچ پچ های سیاسی تابع این موارد نباشند و فکر نکنند که در کشور ما ماجراجویی صورت می گیرد- جام جم نیوز. 24 اسفند 94
این نمونه ای از تضادهای لاینحل و سیستم شکن رژیم جمهوری اسلامی ایران است که در سطح نظامی بالاتری به منتقدین جناحی و باندی هشدار می دهد که " پچ پچ " ممنوع و گرنه حذف میشوید.
اینها در شرایطی است که جناح دولت و رفسنجانی راه حل را برجام دو یا " برشام " می دانند یعنی همانهایی که میگویند این کارها یعنی دخالت سپاه در سوریه و عراق "ماجراجویی " است.
نتیجه اینکه:
رژیم ایران بین دو راه حل گیر کرده است که با توجه به مجموعه اتفاقات در مورد سوریه و وضعیت کلی رژیم هر کدام از راه حلها هم در نوع خود جام زهر منطقه ای حکومت ولایی ایران و شکست اتحاد نامتوازن روسیه و حکومت ایران را رقم خواهد زد:
1- راه حل سیاسی که راه به حذف بشار اسد می برد.
2- راه حل نظامی که باز حذف و سرنکونی بشار اسد را بدنبال خواهد داشت. منتهی در این راه حل هم اسد و نیز رژیم ایران هزینه کمر شکنی را را باید منتظر باشند.
دو واکنش در پیامد راه حلهای فوق نیز هم قابل توجه اند:
۱۵ مارس/ ۲۵ اسفند 94 سایت العربیه واکنش ویتالی چورکین، سفیر دائم روسیه در سازمان ملل را چنین منعکس کرد: «چورکین، در نصحیتی بسیار تلخ به بشار اسد گفت، رئیسجمهور سوریه یا راه خروج مسالمتآمیز و شرافتمندانه را انتخاب کند و یا وضعیتی بسیار وخیم و بد را بپذیرد."
یکشنبه، 8 فروردین ماه 1395 برابر با 27 مارس 2016 سایتهای رژیم ایران هم نظر دیگری را چنین منعکس کرد:
علی خرم، نماینده سابق جمهوری اسلامی در مقر اروپایی سازمان ملل با اذعان به شکست استراتژی رژیم در سوریه گفت: تمام تلاش روسیه در سوریه برای این بود که رابطه خود با آمریکا را بهبود ببخشد و مشکلاتی که با این کشور در اوکراین داشت را حل کند. روسیه در حال حاضر هم در حال معامله با آمریکاست و هرجا لازم باشد سر ایران کلاه می گذارد.
نهایتاً اینکه:
اظهارات " ویتالی چورکین " از روسیه و علی خرم مهره دیپلماسی رژیم ایران، نشانگر آغاز شکست اتحاد استراتژیک رژیم ایران با روسیه در امور سوریه است.