اول این ضربالمثل رو بخونید، که این روزها معرف علی خامنهای و نظامش هست:
«گربه دستش به گوشت نمیرسید، میگفت بو میده»!
عبارت بالا از معروفترین ضربالمثلهای ایرانی بهشمار میره که برای رسوندن مقصود به تیزترین و گویاترین شکل، بهکار گرفته میشه. اما جالب اینجاست که توی رژیم آخوندی به جای گربه با روباهها و کفتارهایی روبهرو هستیم که هر کدام بهنحوی دنبال گوشت در جام پر از زهر ”برجام “هستند
جامی که این روزها نقل مجلس هر محفل آخوندیه و در دو حجره نمور و لرزان باندهای مافیایی نظام در بازار مکارهی رژیم پوسیده ولایت، دائم در خرید و فروشه.
به حجره و دکان اول سری میزنیم.
بشتابید، بشتابید، این «جرعه حیاته» :
«… سال 94سالی تاریخی، سالی بهیاد ماندنی برای… تاریخ دیپلوماسی جهان خواهد بود. بیتردید موفقیت دیپلوماتهای ما در سال گذشته در مذاکرات هستهیی بهعنوان یکی از مهمترین روزهای دیپلوماسی کشور در قرن اخیر بوده است… دکتر محمد جواد ظریف، مخترع نبود… اما هنرمندی بود که در پای میز مذاکره به بهترین وجه با یارانش… کار بزرگی در برجام انجام داد…». (حسن روحانی-تلویزیون رژیم-19فروردین 95)
«… مردم برجام 2 را در 7اسفند سال گذشته کلید زدند… تحریمهای بانکی، مالی، پولی، نفتی، پتروشیمی، بیمه، حمل و نقل و تحریمهای هستهیی، همه برداشته شد…». (از پیام نوروزی آخوند حسن روحانی)
پس بشتابید، بشتابید! برجام 1 برجام 2، برجام 3…
«… و برجام، یک فرصت بزرگ در زمینه مسائل اقتصادی، در زمینه جذب سرمایهگذاری… بهوجود آورد. اگر خدای نکرده، اگر خدای نکرده، عده معدودی موفق شوند و نگذارند ما از این فرصت استفاده کنیم، این فرصت بازنمیگردد…». (حسن روحانی-تلویزیون رژیم-19فروردین 95)
پس بشتابید، بشتابید! برجام، برجام! این آخرین فرصته!
«سال۹۴ با برجام به دنیا گفتید… و با رأی خود نشان دادید که روحانیت، بیمردم همچون پر کاهی حتی توان حفظ خود را هم ندارد…». (از پیام نوروزی آخوند هاشمی رفسنجانی)
«… خندههای پسا برجام… 250 تاجر ایتالیایی در تهران…». (روزنامههای حکومتی اعتماد و تعادل-25فروردین 95)
حالا سری هم به حجره روبهرویی بزنیم:
«… مشکل و ضعف رفت و آمدهای اخیر هیأتهای اروپایی به ایران محسوس نبودن نتایج عملی مذاکرات است… مسأله مهم در رفت و آمد و مذاکرات خارجی، عملیاتی و اجرایی شدن توافقات است، اما محصول این مذاکرات تا کنون محسوس نبوده است…». (علی خامنهای- تلویزیون رژیم- 24فروردین 95)
«… در قضیه 5+1 و مسأله هستهیی، در همین قضیه هم آمریکاییها به آنچه وعده داده بودند، عمل نکردند، کاری که باید میکردند، انجام ندادند…». (از پیام نوروزی آخوند علی خامنهای)
تحریمها برداشته نشده، داراییهای بلوکه شده به کشور بازنگشته، روابط بانکی کماکان مسدوده، زمینهیی برای تجارت و تبادل پول و کالا پدید نیامده، در مقابل امتیازات نقد فراوانی که دادهایم، غیر از وعدههای نسیه چیزی دریافت نکردهایم… سوخت تنور برجام نیز رو به پایان است بیآن که از این تنور نانی بیرون آمده باشد… لغو یک روزه همه تحریمها توسط آمریکا یک وعده سر خرمن، مبهم و فاقد ضمانت اجرایی است… رهبری فرمودند: این چیزی است که در مقابل چشم خود میبینیم. یعنی خسارت محض…». (حسین شریعتمداری-کیهان خامنهای- 24فروردین 95)
«… من معتقدم برجام نقطه آغاز طرح آمریکاییها… برای ساقط شدن نظام است». (مهدی فضائلی، مدیرعامل سابق خبرگزاری سپاه پاسداران موسوم به فارس- 24فروردین 95)
«… برجام از آفتاب تابان به ابر شتابان تبدیل شده… آن کسانی که ادعا میکردند که برجام یک فرصت برای کشور ایران است، حال باید پاسخگوی اینکه چه کسانی مانع اجرایی شدن آن هستند، باشند…». (پاسدار سعید جلیلی، نماینده علی خامنهای در شورای عالی امنیت ملی-روزنامه حکومتی جوان-24فروردین 95)
«… رهبری بارها گفتهاند که به نتیجه مذاکرات خوشبین نیستم، و امروز هم عملاً میبینیم که هر چند در مذاکرات از خطوط قرمز هم عبور شده تا به نتیجه برسد، اما هیچ فایدهای نداشته است… خدا بر تو منت گذاشت که پستتر از گاو و خر نشوی. ای کسانی که سعی میکنید به دشمنان نزدیک بشوید تا آنها یک لبخندی به شما بزنند، اینها پستترین جنبندگانند. نوکری اینها افتخار ندارد، خجالت بکشید…». [آخوند مصباح یزدی (در دفتر پاسدار سعید جلیلی) -سایت حکومتی دیگربان-22اسفند 94]
در این دکان از این نوع اقلام مندرس و مشمئز کننده به وفور یافت میشود، کما اینکه آن حجره قبلی نیز پر است از اجناس بنجل و مبتذل. آن یکی حسرت بهدل، یک «برجام» میگوید و قند توی دلش آب و آب از لب و لوچهاش سرازیر میشود؛ و این یکی، مفلس و درمانده، چشم به تکه استخوانی دوخته تا بلکه از سرکشیدن جام زهر برجام، فرجی بر دردهای بیدرمانش حاصل شود.
علی خامنهای، ولیفقیه ورشکست شدة «دکان ولایت و شرکا»، که میخواهد حجره و هژمونی رو به ریزش خود را هر طور شده سرپا نگه دارد، از یکطرف میگوید که برجام نقطه آغاز طرح آمریکاییها… برای ساقط شدن نظام است؛ میگوید، این چیز (برجام) که در مقابل چشم خود میبینیم، «خسارت محض» است؛ اما در همان حال حاضر است خطوط قرمز رد کند تا:
اثر رفت و آمدهای تجار اروپایی بلکه برایش قدری محسوس شود،
تا آفتاب تابان برجام به ابر شتابان تبدیل نشود،
تا سوخت تنور برجام رو به پایان نرود،
تا از تنور برجام، نانی برایش بیرون بیاید،
واقعیت این است که علی خامنهای با شرکای دزد و غارتگرش از هر دو باند، ثروت این میهن بزرگ و پهناور را در طول این سالیان با بیحیایی به یغما و تاراج بردند. اما وقتی مقاومت مردم و فرزندان مجاهدش، با افشاگریهای خود، گلوی اتمی او را فشردند؛ و وقتی تحریمهای جامعه جهانی، او را تا مرز خفگی پیش برد، عاقبت تن به برجام و سرکشیدن جام زهر داد.
حالا این گربه و کفتار بیحیا، که ژست مخالفت با برجام میگیرد، اجرای آن را حلوا حلوا میکند در حالیکه جام زهر برجام را سر کشیده و برای بدمستی آن لحظه شماری میکند، چنان به دریوزگی افتاده که فقط میتوان درباره او گفت: «گربه (و در اینجا) کفتار دستش به گوشت نمیرسه، میگه پیف پیف بو میده».
اما آنچه که «بو میده»، غده چرکین ولایت و نظام متعفن و قرونوسطایی آخوندی است که از شدت پوسیدگی به این وضع افتاده است. غدهای که دور نیست بهدست مردم و مقاومت ظفرمند آن از این میهن برای همیشه جراحی و به دور انداخته شود.