بعد از نماز صبح در قهوهخانه «الغراب» مقصد معروف خیلی از سعودیها در خیابان ملک عبدالعزیز، در شهر قطیف در شرق پادشاهی عربی سعودی نشسته بودیم و در حالی که «ابوعلی» صاحب قهوهخانه با فنجانهای قهوه و لیوانهای شیر گرم با نشاط و روحیهای خستگیناپذیر از ما پذیرایی میکرد، سه جوان سعودی که از دوستان با ما بودند، خود را برای سفر به سوریه آماده میکردند، سفری به ظاهر سیاحتی برای زیارت مرقد «حضرت زینب دخت علی بن ابیطالب» بود اما در حقیقت آن سه جوان برای زیارت حضرت زینب نرفته بودند بلکه برای پیوستن به اردوگاههای آموزشی سپاه پاسداران و حزبالله لبنان عازم سوریه و لبنان بودند.آموزش نظامی مخفیانه
اگرچه بیش از ۲۶ سال از این رویداد میگذرد، اما هنوز آن لحظات در ذهن من زنده است، هر چند درآن زمان از جزئیات سفر آن سه جوان اطلاعی نداشتم اما بعدها پس از انفجار و حمله تروریستی به برجهای «الخُبر» در شرق سعودی در سال ۱۹۹۶ فاش شد. در آن زمان گروهی از جوانان سعودی بازداشت شدند که در تحقیقات مشخص شد اغلب آنها برای چند روز در اردوگاههایی در مناطق مختلف لبنان توسط حزبالله آموزش نظامی دیده بودند و برخی دیگر که درصد آنها کمتر بود، به عنوان رهبران این گروهها در اردوگاههای مختلف آموزشهای نظامی متمرکز و پیچدهتری درباره سلاح و مواد منفجره دیدهاند.
شعار حزبالله حجاز
اردوگاههای آموزش نظامی «حزبالله لبنان» با هماهنگی چند شخص از جمله احمد ابراهیم المغسل که در اوت ۲۰۱۵ توسط مقامات سعودی دستگیر شد و از او به عنوان «مغز متفکر و طراح بمبگذاریهای الخُبر» یاد شد، پذیرای جوانان سعودی بودند.
یکی از افرادی که در قهوهخانه الغراب نشسته بود را شخصاً میشناسم، جوانی با صدایی خوش در تلاوت قرآن و دعا او قبل از اینکه به جریان «خط امامیها» بپیوندد، به طور سنتی یک جوان مذهبی بود.
البته چنین جوانی مطمئناً به قصد انجام عملیات تروریستی در داخل سعودی به اردوگاههای حزبالله لبنان نرفته بود اما افرادی عاطفی و خوش قلب مانند او آنها را قانع میکنند که برای «زمان ظهور» مهدی فرزند حسن عسکری که پیروانش باید از او حمایت کنند، آماده کنند لذا جوانان باید برای آن ساعت آماده باشند و آنها را مصداق آیهای در قرآن جلوه میدهند که میگوید: «برای دشمنان هر آنچه میتوانید از نیرو آماده کنید تا دشمن خدا و دشمنانتان را بهراسید».
به این صورت برای هر فردی فرمول مناسبی را انتخاب میکنند. برخی را به طور علنی و مستقیم برای اهداف خود بکار میگیرند و برخی دیگر از راههای دیگری از طریق دوستان یا از طریق شعارهای فرقهگرایانه مذهبی گروهبندی و جذب میشوند تا به روشهای مختلف با ایجاد شبکههای تروریستی خوشهای وسیع برای «حزبالله الحجاز» آماده انجام اقدامات تروریستی در داخل خاک سعودی شوند.
پشتیبانی و آمادهسازی
حدود ۳ ماه قبل از انفجار برجهای «الخُبر» مقامات سعودی «فاضل العلوی» را در گذرگاه مرزی الحدیثه در حالی دستگیر کردند که او بیش از ۳۰ کیلوگرم مواد منفجره را با در خودروی خود حملمیکرد، این مقدار مواد منفجره توسط احمد المغسل در خودرویی که به او تحویل داده، جاسازی شده بود تا در عملیات تروریستی در سعودی استفاده شود. احمد المغسل به نوبه خود این مواد منفجره را از سپاه پاسداران و حزبالله تحویل گرفته بود.
جعفر الشويخات
دستگیری العلوی باعث شناسایی و بازداشت «علی المرهون» که در «دانشکده ادبیات» در دانشگاه ملک سعود در ریاض پایتخت سعودی تحصیل میکرد، و همچنین دستگیری صالح رمضان و مصطفی المعلم شد.
ماهها بعد دو تا از برادران مصطفی المعلم که در یکی از مؤسسات حمل و نقل متعلق به خانواده «شویخات» شاغل بودند، دستگیر شدند. شویخات خانوادهای است که جعفر الشويخات که در زندان «الحائر» در پایتخت ریاض به سر میبرد از افراد آن است. جعفر الشويخات به دلیل نقش او در بمبگذاری سال ۱۹۸۸ در تاسیسات شرکت پتروشیمی صدف در جبیل که در شرق سعودی رخ داد، زندانی شده بود.
او بعداً در سال ۱۹۹۴ آزاد شد، اما نام او بار دیگر به عنوان مظنون بمبگذاری برجهای «الخُبر» در سال ۱۹۹۶ مطرح شد و مقامات سوری به درخواست دولت سعودی او را بازداشت کردند. اما بعد اعلام کردند او با بلعیدن صابون در زندان خودکشی کرده است. در حقیقت اما اطلاعات سوریه با هماهنگی سپاه پاسداران ایران او را به قتل رساندند تا اطلاعات دیگر شبکههای تروریستی به دست سعودیها نیفتد و او را در محل «سیده زینب» به خاک سپردند و اینگونه بسیاری از اسرار شبکههای تروریستی به همراه او دفن شد!
حلقه ارتباط
احمد المغسل معروف به «ابوعمران» رابط بین اغلب جوانانی بود که آموزش نظامی میدیدند و هماهنگکننده میان سپاه پاسداران در ایران و حزبالله لبنان بود، چراکه او برجستهترین شخصیت در «شاخه نظامی» «حزبالله الحجاز» بود.
ابوعمران، شخصیتی رادیکال و نظامی بود، اما شوخ طبعی نیز داشت که میدانست چگونه خود را نزد جوانان محبوب جلوه دهد. او با حضور دائمی خود و خدماتی که در شهرک «سیده زینب» در سوریه به بازدیدکنندگان ارائه میداد، توانست بسیاری از «نوجوانان» را جذب و تحت تأثیر قرار داده و آنها را در شبکههای تروریستی وابسته به شاخه خود عضو گرفته و بهکار گیرد.
بسیج نیروها
در سال ۱۹۹۴، «جنبش اصلاحی» به رهبری شیخ حسن الصفار به پادشاهی سعودی بازگشت و به فعالیتهای خود در خارج پایان داد و به دنبال آن تعدادی از تشکلهای چپ و سازمانهای اسلامی نیزاز فعالیت خود دست کشیده و در داخل سعودی فعالیت خود را آغاز کردند با این حال، احمد المغسل از شرکت در این پروژه های اصلاحات داخلی امتناع ورزید و با گروهی از حامیان ایدههایش در خارج از کشور ماند تا دوباره برای مرتب کردن صفوف شبکه خود و جذب حامیان و عضوگیری برای اقدامات تروریستی آماده شوند.
روابط پیچیده ابوعمران در لبنان باعث شد که او بتواند درهای اردوگاههای نظامی خود را برای پذیرایی از تعداد بیشتری از جوانان سعودی باز کند و این امر مسلماً به صورت پنهانی و بدون اطلاع رهبری سیاسی و نظامی حزبالله لبنان انجام نشده است بلکه بخشی از عقیده سیاسی آن است و به آنچه «حمایت از مستضعفان» میخوانند و آموزش نظامی دادن به «جنبشهای انقلابی» ارتباط دارد کهیکی از نتایج آن بمبگذاری در «برجهای الخبر» بود که این عملیات تروریستی اوج تلاشهای سپاه پاسداران ایران و حزبالله لبنان بود.
پس از عملیات بمبگذاری برج الخُبر بود که حجم گستردگی آموزش نظامی گروههای جوان توسط سپاه پاسداران و حزبالله لبنان مشخص شد و این که چگونه این افراد به دلایلی متعدد (که نیاز به یک مقاله مفصل دارد) دست به اقدامات غیرقانونی میزدند و جوانان را به انجام اقدامات تروریستی علیه امنیت و صلح در میهن خود سوق میدهند.
لبنانی ناشناس
در میان ماجراهای مرموز انفجار برجهای «الخُبر» یک چهره لبنانی دستگیر نشدهای وجود دارد که نام او هیچ وقت منتشر نشد و در برخی گزارشها هم از این فرد واقعی با اسم مستعار نام برده میشد. بهنظر میرسد که این فرد شخصیت واقعی نام حقیقی خود را حتی برای نزدیکترین افراد از سعودیها مخفی میکرد.
این چهره لبنانی که تصویری مشابه از طریق شهادت شاهدان سرویسهای امنیتی سعودی برای او ترسیم شده بود، با «حزبالله» لبنان مرتبط بود.
حمایت سپاه پاسداران و حزبالله لبنان
المغسل که در حومه جنوبی بیروت به ویژه «حی السلام» زندگی میکرد با مدارک و گذرنامههای جعلی مختلفی از جمله پاسپورت ایرانی بهویژه در موسم حج وارد سعودی میشد!
نام ابوعمران به طور محوری در مرکز تحقیقات و در بازجویی از دستگیر شدگان مطرح شد و تلاش مقامات سعودی برای دستگیری او باعث شد که تا از دیدگان پنهان شده و مکان و مخفیگاه خود را تغییر دهد.
مقامات سعودی تحرکات المغسل و خانوادهاش و همه کسانی را که مظنون به ارتباط با او بودند، ازجمله برخی سعودیها که هنگام دستگیری احمد المغسل دستگیر شدند را نیز زیر نظر داشتند.
احمد المغسل
پادشاهی عربی سعودی در تعقیب احمد المغسل یکبار اطلاعات دقیق و مستندی از خانه، خیابان، محله و شهر محل سکونت او را در اختیار مقامات ایرانی قرار داد، اما رژیم تهران در حالی که المغسل تحت حفاظت سپاه پاسداران بود حضور او در ایران را انکار کرد و المغسل تا پیش از دستگیری و سپردن او به عدالت در سال ۲۰۱۵ در لبنان تحتالحمایه حزبالله اقامت داشت.
نقش خرابکارانه حزبالله لبنان
نقش خرابکارانه حزبالله لبنان علیه سعودی به یمن و آموزش شبهنظامیان حوثی ختم نمیشود، بلکه قدمت آن به سالها پیشتر بر میگردد، نقشی که به داخل سعودی آسیب رسانده است. حزبالله لبنان با استفاده از گفتمان فرقهگرایانه خود در منطقه شرق سعودی دخالت کرده و برخی از جوانان سعودی در این منطقه را فریب داده و در هستههای تروریستی تشکیلات این حزب به عضویت گرفته تا در مناطق القطیف، الاحساء و الدمام دست به اقدامات تروریستی بزنند. حزبالله لبنان و سپاه پاسداران با استفاده از گفتمان فرقهگرایی این جوانان را علیه خانوادههای خود شورانده و به درگیری با آنها سوق دادهاند. علاوه بر آن این اقدامات حزبالله و سپاه پاسداران ایران و دخالتهای آن باعث پدیدار شدن جریانهای افراطی و طرح شعارهای فرقهگرایانه تحریکآمیز علیه شهروندان سعودی در منطقه شرق این کشور شد.
عملیات تروریستی برج «الخبر» اوج عملیات خرابکارانه و تروریستی علیه پادشاهی عربی سعودی بود، این خرابکاری با تحریک رسانهای، تبلیغات سیاه و حمایت لجستیکی حزبالله لبنان و سپاه پاسداران از عوامل وابسته به «حزبالله حجاز» که شعار آن اقدامات مسلحانه علیه نظام در سعودی است، انجام و همه اقدامات تروریستی در این کشور را توجیه میکرد.
حمله تروریستی «الخُبر» تنها مشتی از خروار اقدامات گسترده تروریستی حزبالله لبنان بود. اقدامات گسترده تروریستی که تنها حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، جزئیات دقیق آن را میداند. کسیکه قبل از اینکه به دیگران اتهامات خودسرانه بزند و ادعا کند که آنها نقشهای خرابکارانهای در منطقه دارند، باید حزب خود را از دخالت در امور دیگر کشورها به بهانههای فرقهگرایانه دروغین و با پوشش مذهبی باز دارد.
دخالتهای فرقهگرایانهای که به بسیاری از جوامع آسیبهای جبرانناپذیری وارد کرده و جان تعداد زیادی از جوانان و خانوادههای آنها را گرفته است و در این میان رهبر حزبالله لبنان هیچگاه به فکر قربانیان گفتمان فرقهای از جمله جوانان سعودی و غیره نبوده و او از این جوانان تنها به عنوان ابزاری در راستای خدمت به توطئهها و جاهطلبیهای «ولی فقیه» حاکم بر ایران استفاده میکند.