۱۳۹۹ آبان ۱, پنجشنبه

خامنه‌ای در دام بحران سرنگونی

 

                  خامنه ای در دام سرنگونی

سبقتی که سران و مهره‌های عمامه‌دار و بی‌عمامه‌ٔ نظام در «هشدار دادن نسبت به آینده‌ٔ نظام» از همدیگر می‌گیرند، بی‌سابقه است.

‌دعوای قدرت میان باندهای متشتت نظام به قدری عمق یافته که دیگر محدود به باند غالب و مغلوب هم نمی‌شود؛ در هر گوشه‌ٔ کشتی زهوار در رفته‌ٔ نظام، جماعتی ساز خود را می‌زنند. خامنه‌ای هم در این میان نمی‌داند که سکان کشتی را سفت بچسبد که از صخره‌ها و موج‌ها در امان بماند، یا درگیر شل و سفت کردن قلاده‌های جیره‌خواران هار ولایت گردد.

مشکل بزرگ‌تر این‌جاست که شکاف‌های متعدد عبای ولایت دیگر محدود به دعوای دو باند نمی‌گردد؛ بلکه هر باند و جریانی در درون خودش هم به کشمکش افتاده و به بیان زنده یاد پروین اعتصامی دیگر «پوسیده‌است و جز نقشی ز پود و تار نیست»!

گاو گیجه باندهای نظام

بسیار روشن است که وضعیت اقتصادی فاجعه‌بار امروز مردم ایران و گذر خط فقر از سطح ۱۰میلیون تومان، محصول عملکرد کلیت نظام آخوندی است. اما باند خامنه‌ای با تمام توان رسانه‌یی و تبلیغاتی خویش تلاش می‌کند با قربانی کردن و مقصر جلوه دادن «مدیریت» یا همان دولت روحانی، شخص عمود خیمه‌ٔ نظام را از مهلکه‌ٔ خشم عمومی برهاند.

از آن سو، عناصر کارکشته‌ٔ باند مغلوب مانند عباس عبدی و اخیراً مرعشی، مدتهاست که با اعتراف به «تقصیر کل نظام»، تلاش می‌کنند شیخ شیاد، حسن روحانی را به «استعفا» ترغیب کنند، تا بگویند مشکل در باند به‌اصطلاح اصلاحات نیست، وضعیت بیخ‌دارتر از این حرفهاست که از کسی کاری ساخته باشد چنان‌چه عبدی به باند مقابل گفت بهترین شما احمدی‌نژاد بود که با آن همه درآمد مملکت را با بدترین وضعیت اقتصادی تحویل داد و الآن هم خودش خاری در گلوی نظام است.


در مقابل، جناح دلواپسان باند خامنه‌ای در مجلس ارتجاع، مستمراً در حال عر و تیز هستند که چرا «ریاست مجلس» مانع طرح استیضاح روحانی می‌شود. انگار نه انگار که خامنه‌ای در تیرماه مستقیماً وارد شد و آنها را از این کار برحذر داشت. اما آنها سخنان «رهبر فرزانه!» را هم به گوش درازشان نمی‌گیرند! به همین دلیل است که حتی برای تحت فشار گذاشتن خود خامنه‌ای هم در قم ناگهان «جلسه‌ٔ بررسی استیضاح روحانی» برپا می‌شود و در آن آخوند رسایی از مکنونات دل رهبری برای «کنار زدن روحانی» خبر می‌دهد!

اما در همین حال شریعتمداری گماشته خامنه‌ای در کیهان تلاش می‌کند آنها را رام کند و نسبت به تبعات «دولت بی‌سر» برای نظام هشدار می‌دهد!

در این وانفسا، خود روحانی که عرصه‌ٔ کشتی ولایت را پر خطر می‌بیند، ترجیح داده است که در پستوی کشتی نظام، خود را به بهانه‌ٔ پروتکل‌های کرونا، محبوس کند. امری که باز صدای «خودی» و «نخودی»های هر دو باند را درآورده و موجب تمسخر یا فحاشی به شیخ بنفش شده است.

«می‌فهمند» اما «نمی‌توانند»!

روزی‌نامه‌ٔ حکومتی «آرمان ملی» ۲۷ مهر۹۹ مصاحبه خود با غلامرضا جعفرزادهٔ ‌ایمن آبادی نماینده‌ٔ سابق مجلس ارتجاع از باند مغلوب را منتشر کرده که گفته است: «ظاهراً این فرهنگی که همه سوار یک کشتی هستیم در کشور جا نمی‌افتد و همه می‌خواهند دیگری را هدف قرار دهند»!

آیا واقعاً در نظام ولایت نمی‌فهمند که همه در یک کشتی هستند؟! یا مشکل در جدیت بحران فراگیر و تزلزل رژیم رو به سقوط است؟

صادق زیبا کلام، مهره‌ٔ سینه‌چاک مدافع نظام، به جد معتقد است که «کفگیر به ته دیگ خورده است»! وی هم‌چنین آرزوهای خامنه‌ای برای پیروزی بایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و پناه بردن از ترامپ به بایدن را هم بر باد می‌دهد و می‌گوید: «باید به یک شکلی حالا چه نرمش قهرمانانه یا صلح امام حسن (ع)، شرایط را تغییر دهیم. چه دونالد ترامپ رئیس‌جمهور شود یا جو بایدن به پیروزی برسد».

در این زمینه مهره‌ٔ حکومتی دیگری به‌نام «فرشاد مومنی» صریح‌تر سخن می‌گوید و نظام را «در معرض گسست‌ها، آشوب‌ها و بحرانهای بسیار خطرناک» ارزیابی می‌کند! (همدلی ۲۸مهر ۹۹)

ترجمه‌ٔ «گسست» و «آشوب» و «بحرانهای خطرناک» هم به زبان شیوا و روان، چیزی جز «ریزش و فروپاشی بدنه‌ٔ نظام» و «قیام و شورش مردمی» و در نهایت «خطر جدی سرنگونی» نیست!

همه می‌دانند!

بله، «همه می‌دانند» که «در یک کشتی» هستند!

«همه می‌دانند» که «کفگیر به ته دیگ خورده است»!

«همه می‌دانند» که»نظام در معرض گسست‌ها، آشوب‌ها و بحرانهای بسیار خطرناک» است!

همه و بیش و بهتر از همه خامنه‌ای می‌دانند که با جامعه‌یی جوشان و مردمی جان به لب رسیده روبه‌رو هستند و هم‌چنان که مرتب هشدار می‌دهند از این می‌ترسند که کوچکترین شکافی در حاکمیت (از جمله استیضاح روحانی) راه به انفجار و قیام ببرد. این ریشه اصلی همه هشدارها و به‌همریختگی‌ها در هر دو باند نظام است. بنابراین دوران مقصر پیدا کردن برای بحرانهای لاعلاج نظام گذشته است. زمان محاسبه خامنه‌ای روی انتخابات آمریکا سپری شده است. با ترامپ و بی‌ترامپ چشم‌انداز روش است.

خامنه‌ای با مردمی و جوانان شورشگری روبه‌روست که سالهاست شعار «مرگ بر خامنه‌ای» و «مرگ بر اصل ولایت فقیه» داده‌اند. بنابراین حرف همان است که رهبر مقاومت مسعود رجوی گفت: «تمام محاسبات و سرمایه‌گذاری خامنه‌ای و روحانی و ظریف بر روی انتخابات آمریکا و کنار رفتن ترامپ است، اما موقعیت انقلابی و بحران سرنگونی که لرزش‌های آن مانند دوران پایانی رژیم شاه مجلس ارتجاع را فراگرفته امان نمی‌دهد. سرنگونی محتوم استبداد دینی با ترامپ و بی‌ترامپ در تقدیر و برعهده خود ما و مردم ما و شورشگران در ارتش آزادی است».