مأموران خامنهای جوان مشهدی را روزروشن جلو چشم مردم با شوکروگاز فلفل کشتند.
پاسدار سلامی ـ ۴ آبان۹۹:
«هر نظامی با معانی خوب مثل نظم، عدالت، اخلاق و اقتدار خود را معرفی میکند که نیروی انتظامی ما تجلی همه این معانی است. ناجا تجسم زیباترین معانی نظام حاکمیت است».
در این ویدیو میبینیم که نیروی جنایتکار انتظامی که به درستی تجسم معانی نظام معرفی شده دستهای جوان مشهدی را به تیر بسته و بارها با شوکر و اسپری فلفل او را شکنجه میدهد.
آخوند ابراهیم رئیسی سرجلاد خامنهای ـ ۵آبان ۹۹:
«یک حادثهیی در گوشهیی ایجاد شده شما ببینید که روی این چقدر جنگ روانی انجام میدهند».
روزنامه مردمسالاری ـ ۵آبان ۹۹:
«همه این کارها را در قبال یک دزد، یا جانی انجام ندادهاند. او توان فرار هم نداشته چرا که از همان اول دستهایش بسته بوده. اینکه چرا بهگونهیی با او رفتار میکنند که حاصلش، همان رفتار پلیس آمریکا با جرج فلوید در شهر مینیاپولیس بوده، تأسفآور است».
جلادان پس از انتشار گسترده صحنههای تکاندهنده این جنایت مجبور به اعتراف و صحنهسازی شدند تا شاید با دروغپردازی مانع از پاسخ آتشین جوانان شوند.
یک شهروند: «آخه آقاجون من، به چه حسابی این ۴۵دقیقه اینجا باشه شما مامورید بردارید ببریدش».
خبرنگار: «شخص مورد نظر در حالی که با آمبولانس از کلانتری راهی بیمارستان بود جان خود را از دست داد».
در این نمایش یکی از بازیگران، ابلهانه مدعی شد مأمور انتظامی او را به میله بسته تا امنیت داشته باشد.
یکی از بازیگران نمایش:
«بستن به میله که مردم نزننش. حمایت کردن نگهش داشتن که بالاخره کسی آسیبی بهش نرسونه...».
مستندسازی و دروغبافی سخیف تلویزیون خامنهای و جلادانش در وحشت از خروش مردم در آستانهٔ سالروز قیام آبان از نشانههای روشن درماندگی در برابر شعلههای نفرتیست که انتظارش را میکشند.