مهرداد سپهری
ازاواسط مهرامسال که چشمانداز گرامیداشت سالگرد قیام آبان ۹۸ هویدا شد و کاربران شبکههای اجتماعی فراخوان به برگزاری آن دادند.دراین مدت، دستگاه سرکوبگر نظام آخوندی مشغول ترویج رعب و آوردن شکنجهگاهها به خیابانها شده است.
در چند روز گذشته فرماندهان سپاه و نیروی انتظامی بهنوبت در تلویزیون و رسانههای حکومتی ظاهر میشوند و برای جوانان و مردم خط و نشان میکشند که چنین و چنان و چهها و چهها خواهیم کرد!
دمیدن میرغضب و سنگین کردن تنفس اجتماعی
حدود سه هفته پس از گرداندن چند جوان در ماشینهای نیروی انتظامی و کتک زدن و شکنجهٔ آنها در خیابانهای تهران، اکنون شاهد نمونهیی دیگر از این جنایات در مشهد هستیم. خامنهای، میرغضب به خیابانها گسیل میدارد تا با دمیدن ویروسشان، تنفس اجتماعی را سنگین کند.
جلادان نیروی انتظامی در مشهد، دستان یک جوان بهنام مهرداد سپهری را به دور میلهیی بسته و وی را با باتون و گاز فلفل در انظار عموم شکنجه کردند. این جوان بیپناه پس از بیهوش شدن در خودرو نیروی انتظامی، درگذشت. بهدنبال واکنش میلیونی و خشمآگین ایرانیان، کارگزاران جنایتکار نیروی انتظامی رژیم اعلام کردند که برای مهرداد سپهری تشکیل پرونده میدهند و جریان مرگ وی را دنبال خواهند کرد!
پروندههایی با مباشران جانی
یادآوری میشود که انبوهی از این پروندهها در طول ۴۱سال گذشته در جمهوری اسلامی تشکیل شده است که هیچکدام بهجایی نرسیده و به هیچ شکایت خانوادگی یا مدعیالعموم هم پاسخ داده نشده است؛ چرا که مراجع رسیدگیکننده به این پروندهها، خودشان از آمران و عاملان و مباشران جنایت بوده و هستند. یک اشاره کافیست تا سرنوشت باقی پروندههای مشابه تصور شود. بهدنبال گرداندن چند جوان تهرانی با ماشین نیروی انتظامی و کتک زدن و شکنجهٔ آنها در ملأعام و نیز بهدنبال آثار نفرت و خشمی که میان مردم برانگیخت، آخوند قتلعام ابراهیم رئیسی به صحنه آمد و وعدهٔ رسیدگی سریع و تشکیل پرونده داد. در حالی که همهٔ جوانب آن پرونده روشن و رو بود و نیاز به تحقیق چند روزه هم نداشت، هنوز که هنوز است هیچ گزارشی به مردم داده نشده و هیچ اقدامی هم علیه آن جنایت صورت نگرفته است؛ و هرگز هم اقدامی و نتیجه و اعلانی صورت نخواهد گرفت.
تا اینجا شرح ماوقع و بیان سریالی از جنایتهای سازماندهی شده توسط مافیای حاکمیت ولیفقیه و دولت و قوای دستنشاندهاش بود.
اتحاد بحرانها، تعدد جبههها، انتشار باروت
با این اوضاع و اوصاف، باید دید زیر پوست این جنایات چه خبر است که کارگزاران نظام آخوندی، شکنجهگاهها را به کف خیابانها آوردهاند.
خامنهای در جبههها و موضوعات متعدد دچار بحران لاعلاج شده است:
در کرونا با تمام پنهانکاریهای آماری و فرصتجوییهای سیاسی، دچار بحران بود و نبود شده است.
در بورس و گردش اقتصاد هیچ چشمانداز بهبود و سرمایهگذاری وجود ندارد.
شتر گرانی و بیکاری بهحال خود رها شده و سرگردان و خارج از کنترل دولت است.
تمام تجارت و صادرات و واردات و سرمایهٔ مملکت در کنترل و هدایت خامنهای و سپاه وردستاش سرجمع شده است و جز برای حفظ نظام نمیتواند خرج کند.
با چنین سیاستی، جامعه دچار تنفس مصنوعی شده است و روزبهروز بر انبار باروتی بهنام ایران افزوده میشود.
آثار چنین بحران در بحرانی به مجلس نظام رسیده و کار به سنگربندی و تهدید به حذف فیزیکیِ جناحها کشیده است. با بالا گرفتن سنگربندی درون نظام، جناح مغلوب هم برگ همهپرسی عمومی را برای تعیینتکلیف اوضاع مطرح کرد.
بنابراین تمام حساب و کتابهای خامنهای برای فرصتجویی از کرونا، بدل به پاشیدن باروت به کف خیابانهای ایران، بحران فروپاشی، طرح استیضاح روحانی و طرح همهپرسی عمومی از جانب رقیب شد.
دو راه خروج
چنین وضعیتی تنها دو راه خروج دارد: یا عقبنشینی و جامزهر خوردن خامنهای و یا چشمانداز شورش بزرگ و انفجار محاسبهناپذیر اجتماعی. واقعیتها گواهی میدهند که خامنهای نه میتواند عقبنشینی کند و نه از سرکوب و بگیر و بهبند دست بردارد. از این رو بهرغم عقبنشینیهای تاکتیکی مثل وعده پیگیری قتل جوان مشهدی و یا ... شکنجهگران و دژخیمان و میرغضبان را به خیابان میآورد و در تلویزیون نظام هم وعدهٔ جلادی و میرغضبی به مردم و بهطور خاص جوانان و قیامآفرینان میدهد.
میرغضب فقیه و سرریز کردن جام شوکران
یادآوری میشود پس از قیام آبان۹۸، نظام آخوندی در مقابل جامعهی عبور کرده از کل نظام قرار دارد و با جامعهیی در شرایط انفجار روبهروست، بنابراین مجبور است برای ارعاب مردم گزینه جلادی و میرغضبی را دنبال کند. اما حاصل این گزینه قیمت سنگینی برای نظام ولایت فقیه دارد:
ــ خامنهای با هر شکنجهگاهی که در خیابان برپا میکند، یک بمب بیشتر برای انفجار ساختار نظامش آماده میکند.
ــ با هر جنایتی مشابه شکنجه و قتل مهرداد سپهری، خانهها و خیابانهای ایران، انبارهای ذخیره باروت میشوند.
ــ خامنهای در ادامهٔ چنین وضعیتی، دیگر حتی نمیتواند جلادان و میرغضبان را از خیابانها برگرداند. جلادان و میرغضبان خامنهای باید هر روز با مردم از نزدیک بجنگند و جنایت پیش ببرند. این یعنی ماشهٔ انفجار را بین مردم ایران تقسیم کردن.
ــ خامنهای با دمیدن جلاد و میرغضب به خیابانها، خود به پر کردن جام شوکران نظام نشسته و سرریز کردن آن را شتاب میبخشد.