روز دوشنبه ۱۷ دیماه ۱۳۹۷ سالروز درگذشت جهان پهلوان غلامرضا تختی است. تختی نمادی از پهلوانی و انسان دوستی که آزاده زندگی کرد و در مقابل هیچ قدرت و مقامی سر خم نکرد.
عاشقان تختی در پیروزیها و شکستها با او شادی کردند و با او اشک ریختند. تختی هیچگاه از محبوبیت، مقام و منزلت خاصی که داشت سوءاستفاده نکرد و بر سر سفره هیچ ظالمی ننشست
.
تختی گفت: هیچچیزی نمیتواند مرا خوشحال کند، ثروت، شهرت، مقام، مدال و محبوبیت. عشق نسبت به مردمی که همیشه به استقبال من میآیند و من در برابر آنها همیشه احساس شرمندگی میکند، مهمترین چیز است. راستی چقدر محبت بدهکارم؟
جهانپهلوان تختی ورزشکاری استثنائی بود، او حافظ ارزشهای انسانی و جوانمردی و نمونه یک قهرمان واقعی و الگوی ملی در ورزش ایران است و اینگونه بود که اسطوره و الگوی قهرمانی، جوانمردی و انسانیت برای نسل آینده شد.
در مورد قهرمانی و کسب مدال، تختی اینگونه واژههای انسانی عشق به مردم و راه جوانمردی را به پشتیبانان و جوانان ایرانی معرفی کرد: من فقط برای این قهرمان شدهام که عدهای از هموطنانم جشن بگیرند و شادی و پایکوبی کنند، وگرنه من چه فرقی کردهام؟
آری چنین شد که تختی با بودن در کنار مردم و با ارادت خاص پهلوانی به ملت ایران، قلبها را تسخیر کرد. پهلوان پس از کسب عنوان قهرمانی جهان، پیشنهاد پاداش ۳۰ هکتار زمین در دشت گرگان را رد کرد و گفت: نمیتوانم زندگی آنان- حداقل ۱۰ خانواده - را نابود کنم تا صاحب زمین شوم.
یاد آن روزها ماندگار که مردم در محله خانیآباد با چراغانی و دود و اسپند به بدرقه و استقبال تختی میرفتند.
مگر میشود حضور تختی همراه با چند کشتیگیر بنام و مردمی را فراموش کرد که در خیابانهای تهران به جمعآوری پول برای کمک به زلزلهزدگان بوئینزهرا پرداختند. مگر میشود استقبال و بدرقه پیکر جهانپهلوان تا ابنبابویه را باآنهمه شکوه و بزرگی که برازنده فقط تختی بود را فراموش کرد؟ هرگز.
بدون هیچ تردیدی پهلوان تختی الگوی ما ورزشکاران در مقاومت ایران است و خوشا به حال ما که پهلوان فیلابی، جانشین بازوبند پهلوانی را در این خانواده بزرگ در کنار و بهعنوان حامی خودمان داریم.
البته که پهلوان بودن و قدم درراه تختی گذاشتن مشخصاتی همچون شجاعت، جوانمردی، ازخودگذشتگی و در کنار مردم بودن و خروش برعلیه جانیان و آخوندهای جنایتکار ضد ورزش و ارزشهای انسانی را میطلبد. در همین ارتباط بیعلت نیست که رژیم فاشیستی- مذهبی آخوندها از یکسو با سوءاستفاده کردن از نام و شهرت پهلوانی تختی برای مقاصد شوم خود اقدام به برگزاری مسابقات کشتی بنام این پهلوان مینماید و از سوئی دیگر بیشرمانه سعی دارد که چند ورزشکاری را که بهر دلیلی دارای موفقیت، مدال و نامی در جامعه شدهاند را بهعنوان قهرمانان و هم نام تختی به خورد ملت بدهد. این بهاصطلاح ورزشکاران با بوسه بر پیشانی خامنهای جلاد، و یا با پیچیدن پرچم منحوس خرچنگ نشان آخوندها به دور خود و یا شرکت در مراسم خاص و عکس یادگاری گرفتن با جانیانی همچون روحانی شیاد بزرگ و یا با احمدینژاد تیر خلاص زن در سیاهچالها، در پی زد و بند و سوءاستفاده از منابع مالی بیتالمال هستند. این همسویی و همکاسه شدن با این جانیان حاکم است و هیچ سنخیتی با واژه پاک پهلوانی ندارد.
بیچارهتر از اینها نویسندگانی کاملاً شناختهشده، خودفروخته و ذوبشده در ولایت، که سعی دارند به مناسبتهایی نام این نوع ورزشکاران را در ردیف و همسوی پهلوان تختی جا بزنند. بیتردید این ملت قهرمان و پهلوان پرور ایرانزمین هستند که پهلوان و ورزشکار مردمی و همسو با آرمانهای خودشان را شناسایی و پشتیبانی میکنند. مردم ایران در این ایام خاص "قیام ایران" و اعتراضات و اعتصابها، آنهم با شعار " مرگ بر خامنهای " بهدرستی انتظار دارند که ورزشکاران ملی و مردمی را در کنار خود و در میان صفوف خود داشته باشند.