تنها۲روز از اعلام برگزاری نشستی در ورشو پایتخت لهستان توسط وزیر خارجهٔ آمریکا میگذرد. نشستی که قرار است روزهای ۲۴ و ۲۵بهمن توسط آمریکا و با شرکت دهها کشور برگزار شود. رژیم اگر چه تلاش میکند این کنفرانس را کماهمیت و بیاثر و پیشاپیش شکستخورده جلوه دهد، اما آثار هراس و وحشت بهطور فزایندهای در واکنشها و مطالب رسانهها و اظهارات مهرههایش بارز شده است.
بازتابهای شتابزده رژیم
رژیم ابتدا تلاش کرد اجلاس ورشو را کماهمیت جلوه دهد، اما واکنشهای بعدیاش نشاندهندهٔ شدت غیظ و وحشتش میباشد.
از جمله:
روز یکشنبه ۲۳دی ۹۷ سفیر لهستان در تهران را بهمنظور اعتراض به وزارتخارجه احضار کرد و در نبود سفیر، کاردار لهستان به وزارتخارجه رفت.
علاوه بر احضار سفیر، رژیم هفتهٔ فیلم لهستان را هم که قرار بود در جشنوارهٔ سینمایی فجر در دهه زجر برگزار شود، لغو کرد.
عراقچی، معاون وزارتخارجهٔ رژیم هم در یک واکنش سخیف تهدید کرد که رژیم گورستان لهستانیهای مهاجر را تخریب خواهد کرد.
این واکنشهای هیستریک نشان میدهند رژیم تا کجا سوخته است.
اهمیت کنفرانس لهستان، ظهور یک ائتلاف جدید جهانی
اینک آمریکا در حال شکل دادن یک ائتلاف با دهها کشور است و به گفتهٔ پمپئو در آن ائتلاف، کشورهایی از آسیا، آفریقا، اروپا، و خاورمیانه حاضر خواهند بود و «هدف آن تمرکز روی ثبات خاورمیانه و صلح و آزادی و امنیت در این منطقه و شامل این عامل مهم است که اطمینان حاصل شود رژیم ایران یک (نیروی) نفوذ بیثباتکننده نباشد».
از آنجا که صابون دخالتها و تروریسم رژیم به جامهٔ تقریباً همهٔ این کشورها خورده و رژیم با تهدیدات موشکی و اقدامات تروریستی خود به اندازه کافی دست آمریکا را برای اقدام علیه رژیم پر کرده است، بنابراین پیشبینی تحلیلگران و ناظران این است که تعداد زیادی از این کشورها در کنفرانس ورشو شرکت خواهند کرد. علاوه بر این، آمریکا با برگزاری این کنفرانس در خاک اروپا، کشورهای اروپایی را هم در معرض یک انتخاب قر ار داده است و طبعاً بسیاری از این کشورها آمریکا را انتخاب خواهند کرد و نه دیکتاتوری مذهبی تروریستی حاکم بر ایران را. همهٔ این دلایل کافی است برای اینکه رژیم تا این حد سرآسیمه و وحشتزده باشد.
پیامدهای کنفرانس لهستان
اینک باید منتظر بود و دید که این کنفرانس چه تصمیمهایی میگیرد؟
اما فرض کنیم که هیچ تصمیم اجرایی هم اتخاذ نشود. ولی آنچه که در این کنفرانس مهم است، جنبهٔ سیاسی آن است:
یک وجه آن تضعیف جبهه مماشات با رژیم بهخصوص در اروپاست و چه بسا کشورهای اروپایی در این قضیه شقه شوند.
در منطقه رژیم بیشازپیش مطرود و منزوی میشود.
حاصل این طرد و انزوا، تشدید تحریمهاست. یعنی به این ترتیب تحریمهای آمریکا پشتوانهٔ نیرومندتر سیاسی پیدا میکند.
روز شنبه ۲۲دی برایان هوک، نماینده ویژه وزارتخارجه آمریکا در امور ایران، در ابوظبی اعلام کرد که آمریکا دیگر معافیت موقت چند کشور از تحریم نفت ایران را تمدید نمیکند.
روشن است که آمریکا در تشدید تحریمها و سایر اقدامات خود علیه رژیم، معطل و منتظر این کشورها نمانده و نخواهد ماند، آنچه که آمریکا به آن نیاز دارد، حمایت و همراهی سیاسی این کشورهاست.
کنفرانس لهستان و آخر و عاقبت بسته اروپایی
نکته دیگر این است که: باند روحانی قبلاً برای رابطه با اروپا و سازوکار اروپایی سینه چاک میدادند اما اکنون ابراز ناامیدی میکنند و میگویند امیدی به اروپا نداریم؛ در این صورت این کنفرانس چه تغییری ایجاد میکند که این همه رژیم را به هم ریخته است؟
در واقع کنفرانس لهستان را بایستی در بستر شرایط داخلی و بینالمللی و تغییر مداوم تعادلقوا به زیان رژیم هم در عرصهٔ داخلی و هر در پهنهٔ منطقهای و بینالمللی دید. شکی در این نیست که رژیم بر اثر قیام دیماه و استمرار آن بسیار تضعیف شده است.
جایگاه مقاومت ایران در تعادلقوا
متقابلاً موقعیت مجاهدین و مقاومت سازمانیافتهٔ مردم ایران پیوسته ارتقا یافته است و شاخص آن هم این است که عنصر مردم ایران وارد موضعگیریهای دولتمردان آمریکایی و برخی کشورهای اروپایی شده که دستگیری یا اخراج پیدرپی دیپلمات تروریستهای رژیم از کشورها ی مختلف اروپایی آن را بهخوبی نشان میدهد.
این نکتهیی است که رژیم هم در خلال تبلیغات خود با بیانهای مختلف و اغلب با بیان معکوس به آن اعتراف میکند مثلاً در شمارهٔ یکشنبه ۲۳دی ۹۷ روزنامهٔ حکومتی آرمان، هانیزاده، از مهرههای رسانهای رژیم نوشته است:
«پیشبینی میشود که این کنفرانس در سطح بسیار پایینی برگزار شود و نتیجه مورد انتظار دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از این کنفرانس حاصل نخواهد شد. تحرکات (مجاهدین) هیچگونه ارزش سیاسی و امنیتی ندارد و حتی اگر این گروهک در کنفرانس آینده ورشو شرکت کند بیشتر در راستای بدنامی آمریکا و سایر شرکتکنندگان در کنفرانس خواهد بود. زیرا بسیاری از ملتهای مختلف جهان، از... کشتار شیعیان و کردهای عراق و نیز به شهادت رساندن ۱۷هزار شهروند ایرانی آگاهی دارند».
روزنامه آرمان در مقالهٔ دیگری ضمن تأکید بر اهمیت این کنفرانس مینویسد: «اگر کنفرانس به صراحت اعلام کند که برای جمع شدن مخالفان ایران در کنار یکدیگر در جهت بیثباتسازی ایران (برگزار) میشود؛ این مسأله میتواند بهلحاظ حقوقی از سوی وزارت امور خارجه و نهادهای ایرانی قابل پیگرد باشد، چون بر اساس منشور سازمان ملل، نقض حاکمیت دولتها شمرده میشود. البته اینکه بهدلیل این ماجرا ایران روابط خود با لهستان را قطع کند، سقف ماجرا است.
موضع مقاومت ایران
بهدلیل همین تغییر در تعادل قواست که خانم مریم رجوی ۲۲دی اعلام کرد:
«از جانب مقاومتی که از سال ۱۳۶۰ خواهان تحریم تسلیحاتی و نفتی دیکتاتوری دینی بوده است، ضرورت موارد زیر را مجدداً مورد تأکید قرار داد:
۱- بهرسمیت شناختن حق مقاومت مردم ایران برای سرنگونی فاشیسم دینی و دستیابی به آزادی
۲- قرار دادن تمامیت سپاه و وزارت اطلاعات آخوندها در لیست تروریستی وزارتخارجه آمریکا و اتحادیه اروپا
۳- اخراج مزدوران اطلاعات آخوندها و نیروی تروریستی قدس از آمریکا و اروپا
۴- ارجاع پرونده نقض حقوقبشر در ایران به شورای امنیت پس از ۶۵بار محکومیت در ملل متحد
۵- حمایت از ارجاع پرونده قتلعام زندانیان سیاسی به دادگاه بینالمللی
۶- اخراج رژیم نامشروع ملایان از ملل متحد و بهرسمیت شناختن نمایندگی مقاومت عادلانه مردم ایران
۷- اخراج قاطعانهٔ فاشیسم دینی حاکم بر ایران و نیروهای آن از سوریه، عراق، یمن، لبنان و افغانستان
۸- وادار کردن حکومت عراق به پرداخت مابهازای داراییها، تجهیزات و تسلیحات و قرارگاههای سازمان مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی ایران که تماماً با هزینه خود آنها تهیه شده و اسناد آن موجود است.