۱۳۹۷ دی ۲۹, شنبه

از میان خاطرات


محمود عطایی
به‌ مناسبت ۳۰دی سالروز آزادی آخرین دسته از زندانیان سیاسی در دیکتاتوری شاه در سال ۵۷ مجموعه مصاحبه‌هایی با برخی از مسئولان قدیمی سازمان مجاهدین خلق ایران انجام شده که از سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران پخش می‌گردد.




سایت مجاهد از میان آن خاطرات، برخی وقایع را زیر ذره‌بین قرار می‌دهد که متضمن نکاتی است کمتر گفته شده.

در این قسمت یک خاطره از مجموعه مصاحبه‌های آقای محمود عطایی از مسئولان قدیمی مجاهدین مورد بازخوانی قرار گرفته است.

***
«یکی از ویژگی‌های یک رهبری ذیصلاح، تشخیص آینده از خلال روندهای کنونی است»

مسعود رجوی در سال ۱۳۵۲ در زندان، از خبری مبنی بر میزان سرمایه‌گذاریهای چندده میلیارد دلاری آمریکا در ایران دریافت که:
یا آن سرمایه‌گذاریها باید منتفی شوند،
یا با تغییراتی که آن سرمایه‌گذاریها در ساختار اقتصادی ایران به‌وجود می‌آورند، ضرورتاً باید ساختار قدرت سیاسی ایران نیز تغییر کند و بندهای دیکتاتوری شاه در زیر این فشار بین‌المللی شل خواهد شد.

 روز ۳۰دی، سالروز آزادی آخرین دسته زندانیان سیاسی از زندانهای شاه است. آخرین دسته زندانیان آزادشده در واقع کسانی بودند که سنگین‌ترین حکم‌ها را داشتند، «ابدی»ها و آنان که به زندانهای طویل‌المدت محکوم شده بودند و بعید بود که دیگر هرگز روی زندگی آزاد و جهان خارج از زندان را ببینند.

آن روز مردم موفق شدند تا فرزندان اسیر خود را از سیاه‌چال‌های شاه و شکنجه‌گاههای ساواک آزاد کنند. شاه بعدها در تبعید گفت یکی از بزرگترین اشتباهاتش آزاد کردن زندانیان سیاسی بود که او با اسم «تروریستها» از آنها یاد می‌کرد.

البته شاه در این مورد به‌خصوص نیز لاف اضافه می‌زد چرا که خودش روز ۲۶دی یعنی ۴روز قبل از آزادی آخرین دسته از زندانیان سیاسی، با عجله از ایران گریخته بود و قدرتی برای جلوگیری از آنچه که اتفاق افتاد نداشت و در حقیقت تا خودش در ایران بود از آزادی آن گروه آخر خودداری کرده بود. این مردم بودند که شاه را ناگزیر از خروج کرده و زندانیان را هم آزاد نمودند.

در همان ماجرا و هنگامی که نماینده زندانیان ـ مسعود رجوی ـ به بالای سردر زندان رفت تا با مردم صحبت کند، یکی از صحنه‌گردانان آن ماجرا میکروفون را گرفت و تلاش کرد از «عفو» زندانیان و آزادی زندانیان توسط «روحانیت» سخن بگوید مسعود بلادرنگ میکروفون را از او گرفت و خطاب به انبوه جمعیتی که در برابر زندان قصر تجمع کرده بودند گفت: «ما همه این آزادی را مدیون شما ملت هستیم نه شخص دیگری یا گروهی خاص». مسعود افزود: «عفوی در کار نیست. اینجا کسی جرمی مرتکب نشده است که عفو و بخشش بطلبد. اگر کسی در این میان باید عفو و بخشودگی بدهد؛ این ما هستیم».

این نوشته تلاش می‌کند از لابلای خاطرات شماری از زندانیان آزاده شده در آن روز، نکاتی را زیر ذره‌بین گذاشته و در پیشگاه خوانندگان به نمایش بگذارد که تاکنون گفته نشده و تازگی دارند.

برادر مجاهد محمود عطایی از مسئولان قدیمی سازمان مجاهدین خلق ایران در مصاحبه‌ای که اخیراً (زمستان ۱۳۹۷) از سیمای آزادی پخش شد، لابلای خاطراتی که از دوران زندانی بودنش در زمان شاه گفت، به‌خاطره‌ای اشاره کرد که متضمن نمایی از چهره مسعود رجوی است که البته برای مجاهدین به‌طور خاص امری شناخته شده است و خلق قهرمان ایران نیز کم و بیش با آن آشناست و آن، توان مسعود در «تشخیص وضعیت‌های آینده از خلال روندهای کنونی» است.

آن خاطره‌ برادر مجاهد محمود عطایی که منظور این یادداشت است، روشنگر این نکته است که مسعود در همان سال‌های میانی دهه ۵۰ با تشخیص تضادی که افزایش سرمایه‌گذاریهای کشورهای غربی در ایران با ساختار سیاسی دیکتاتوری شاه داشت؛ به مجاهدین در زندان هوشیاری داده بود که باید افزایش فشار بین‌المللی بر رژیم شاه برای شل کردن بندهای دیکتاتوری را انتظار داشت. پیش‌بینی که اگر در گیرودار ضربه خائنانه اپورتونیستها مسعود را یکسره خرج مقابله با آن خیانت جنایتکارانه نکرده بود و مسعود می‌توانست سازمانش را آماده مواجهه و دخالت عمیق در تحولات آینده کند، بی‌شک وضعیت ایران چنین نمی‌شد که اکنون می‌بینیم.

یادآوری: (متن خاطره توسط سایت مجاهد اندکی ویرایش شده است)

 پیش‌بینی مسعود رجوی
محمود عطایی: «من یادمه، سال ۵۲ اگر یادتون باشه، آمریکا ۵۰میلیارد دلار در ایران سرمایه‌گذاری کرد. این داستان در وابستگی ایران به آمریکا و خود شاه به آمریکا خیلی مهم بود. در میان جناحهای آمریکایی بعضی از احزابشان معتقد بودند که شاه فرد مناسبی نیست که ما بریم این همه سرمایه‌گذاری در ایران بکنیم. این فرد (یعنی شاه) آدم مناسبی (برای چنین سرمایه‌گذاری هنگفتی) نیست.

یادمه همون موقع روزنامه کیهان، یک مقاله‌ای از خود روزنامه‌های خارجی نوشت که راجع به شاه بحث «فرانکشتاین» (رو مطرح کرده بودند) خلاصه شاه هم یک فرانکشتاین میشه. این طوری که ما (آمریکایی‌ها) داریم بهش میرسیم و سرمایه‌گذاری می‌کنیم. خلاصه وضعیتی ایجاد شده بود.(به بیان برادر مجاهد عطایی و به‌نوشته آن روزنامه برخی جناح‌های آمریکایی مخالف چنان سرمایه‌گذاری هنگفتی در یک دیکتاتوری جهان سومی بودند).

محمود عطایی ادامه می‌دهد: اون موقع من یادمه برادر تحلیل سیاسی که کرد، این بود که این وضعیت سرمایه‌گذاری که آمریکا در ایران کرد، با دیکتاتوری شاه همخوانی ندارد.

یعنی این سرمایه‌گذاری در یک دیکتاتوری به نفع آمریکا نیست. یعنی یک لیبرالیزم سیاسی هم این لیبرالیزم اقتصادی نیاز داره، به همین دلیل پیش‌بینی می‌کردند که تا مثلاً فرصت بعدی در همین حکومت آمریکا تا ۲سال دیگه، حتماً تو این زمینه باید تغییراتی بشه یعنی یا باید آن سرمایه‌گذاری منتفی بشه، یا لیبرالیزم سیاسی هم در ایران ایجاد بشه.

به همین دلیل بعدها که اون بحثهای حقوق‌بشری کارتر ایجاد شد و بحث فضای باز سیاسی ایجاد شد یاد اون تحلیل افتادم. اما متأسفانه دیگه برادر درگیر جریانهای اپورتونیستی و متلاشی شدن سازمان شد، سال ۵۳ بردنش کمیته زیر شکنجه‌ها بعد هم توی داستانهای اوین اومد و کار روی جمع مجاهدین و خلاصه دیگه واقعاً برادر فرصت نکرد که ادامهٔ ‌ اون بحثو دنبال کنه... ما خیلی تو شرایط بدی بودیم و واقعاً اگر آن ضربه (اپورتونیستی) به سازمان نبود، یقین دارم خمینی نمی‌تونست اینچنین با هژمونی کامل بیاد وارد ایران بشه. این هم از آثار ضربه اون اپورتونیسم بود که در حقیقت ضربه‌ای که به مردم ایران زده شد».

در قسمت‌های بعدی این سلسله مطالب، گوشه‌های دیگری از خاطراتی مشابه را مرور می‌کنیم.