مفت در برابر غذا
روز دوشنبه ۲۶آذر ۹۷ قاسمی سخنگوی وزارتخارجه آخوندها در یک نشست خبری با خبرنگاران در برابر سؤال یکی از خبرنگاران، آچمز شد و در حالیکه دست و پایش را گم کرده بود به لکنت زبان افتاد. ماجرا از این قرار بود که خبرنگار از وی درباره تهدید غرب توسط همکارش عراقچی سؤال کرد و این یکی عضو دولت مانده بود چه جوابی بدهد؟! مختصر قضیه از این قرار بود که عراقچی غربیها را تهدید کرده بود اگر روی برجام امتیازی به رژیم ندهند، آخوندها هم جلوی ورود مواد مخدر و موج تروریسم را باز میکنند و سهل است بمب اتمی هم میسازند! گذشته از «خالیبندی»های نهفته در این تهدیدها ولی به هر حال عراقچی چنین زیادهرویای کرده بود و خبرنگار هم روی همین نکته، گریبان سخنگوی وزارتخارجه رژیم را گرفت که قضیه از چه قرار است؟
اول اصل خبر را ببینیم:
«خبرگزاری حکومتی موج از قاسمی پرسید: آقای عراقچی... گفته بودند اگر برجام نباشد آیا اروپا آمادگی موج جدید تروریسم، مهاجرت و بحران هستهیای را دارد این عین جمله آقای عراقچی است ما معنی آن را متوجه نشدیم قبل از برجام آیا ایران درگیر... یا اگر برجام نباشد درگیر این ۳موضوع خواهیم بود این چه ادبیاتی است من و شاید ما داریم اشتباه میکنیم!
قاسمی هم با یک سکوت بلند و معنیدار و چند تنفس عمیق جلوی خبرنگاران نهایتاً زبان کوچکش را به کار گرفت و گفت: واقعاً نمیدانم چه ادبیاتی است»!
این سؤال و جواب از روز گذشته به یکی از سوژههای جالب رسانهها درباره رژیم حاکم بر ایران تبدیل شده است! چرا که در شرایطی که هنوز دیپلمات تروریست رژیم در زندان بلژیک بهسر میبرد(اسداله اسدی دیپلمات تروریست رژیم هنگام تحویلدهی مواد منفجره شدیدالانفجار به ۲تروریست مزدور آخوندها دستگیر و روانه زندان شد) و اموال وزارت اطلاعات در فرانسه توقیف شده و در دانمارک و هلند و یکی دو کشور دیگر اروپایی، دست و بال آخوندها در پوستگردوی عملیات تروریستیشان گیر کرده! در چنین شرایطی اینکه دولت حاکم بر ایران توسط یکی از مهمترین مهرههای حکومتی و طرفحساب مذاکرات اتمیش با غرب، غربیها را به تروریسم و بمب هستهای و قاچاق مواد مخدر و... تهدید کند! و بگوید اگر اروپا به ما فرجه ندهد باید منتظر بازگشت امواج تروریسم و بازگشت قاچاقچیهای نظام و بعد هم بمب اتمی باشد! البته که هر نوآموز دبستان سیاست هم میفهمد که «طرف» دارد بیشتر از «کوپنش» حرف میزند!
در حقیقت این جملات، نشاندهنده و اثباتکننده این واقعیت است که آخوندها خودشان مستقیماً و با اشراف کامل دنبال گروگان گرفتن از اروپاییها بوده و هستند! و هر جا که بتوانند مجدداً به تکمیل پروسه تولید بمب اتمی و پروژه ناامنسازی منطقه و جهان، باز خواهند گشت!
این قبیل شارلاتانبازیها در این نظام کم نبوده و کم نیست، این سیاست باجگیری را خمینی پایهگذاری کرد و رفسنجانی و خامنهای آن را ادامه داده تکمیل کردند تا اکنون که کارپردازهایشان(امثال عراقچی) آن را بهکار میگیرند.
همین عراقچی در جریان ماجرای برجام و در یک جلسه محرمانه نکاتی گفته بود که تیزتر از حرفهای روز دوشنبه اخیرش بود. وی در یک جلسه محرمانه با پرسنل صدا و سیمای آخوندی گفته بود:
«اگر سراغ بمب بخواهیم برویم، برجام(برنامه جامع اقدام مشترک) یک شکست کامل است…».
روزنامه وطن امروز ۱۳مرداد ۹۴ درباره این اظهارات عراقچی از اینکه او اینطور راحت در مورد دادن بمب اتمی و دستکشیدن از برنامه ساخت سلاح هستهای حرف میزند، سوزوگداز بسیار کرد و نوشت: «نتیجه این سخن این است که عراقچی قبول دارد که همه آنچه ما واگذار کردهایم در واقع برنامه ساخت سلاح هستهای بوده است»!
عراقچی در همان جلسه به یک فقره حقهبازی رژیم با آژانس هم اشاره کرده و گفته بود:
«زمانی که فردو را کشف کردند، ما متوجه شدیم که آنها فهمیدهاند. همین که خواستند اعلام کنند، پیشدستی کردیم و سریع به آقای سلطانیه دستور داده شد که موضوع را به آژانس اعلام کند و او هم در نامهای موضوع را به آقای البرادعی اعلام کرد».
اینها البته داستانهایی هستند که اروپاییها بارها شنیده و آنها را «حفظ» کرده و بهقول معروف «فوت آب» هستند. اما نکتهای که این قبیل قدرتنماییهای آخوندی را بیمزه میکند سؤالهایی است که در همین نشستهای خبری میشود و مشت خالی رژیم را باز میکند و به همگان نشان میدهد که اگر آخوندها الآن کسی را گاز نمیگیرند تنها علتش نداشتن دندان است، اگر به کسی لگد نمیزنند تنها و تنها به این علت است که پایشان در گل ولای گیر کرده! و... نمونه برای اثبات این مدعا، سؤالی است که پشتبند همان سؤال قبلی یک خبرنگار دیگر حکومتی از قاسمی پرسید.
سؤالی که روشن میکند این حرفها در شرایط فعلی و تهدید غرب به بمب اتمی و باز کردن «شیرفلکه» مواد مخدر و تروریسم، بلوف یخی است که به اندازه یک پاپاسی هم خریدار ندارد چرا که اکنون آخوندها در وضعیتی نیستند که بتوانند بیشتر از آنچه که دارند انجام میدهند، انجام دهند!
آخوندها اگر میتوانستند بمب اتمی تولید کنند، بیشک میکردند!
آخوندها اگر میتوانستند بیشتر از این، مواد مخدر به اروپا قاچاق کنند، میکردند!
آخوندها اگر میتوانستند بیشتر از آنچه که تا همین لحظه عملیات تروریستی در غرب اجرا کنند، حتماً میکردند!
اگر نمیکنند معنیاش این است که نمیتوانند، همین و بس!
و این بلوفها در شرایطی که یکبار دیگر اجماع جهانی برضد آخوندها در حال شکلگیری است، بیشتر به زوزههای گرگ پیری میماند که در سرمای یک شب مهتابی زمستان، بهدنبال زباله در حوالی شهر پیدایش شده و بیش از آن که ترسناک باشد رقتانگیز است. بهخصوص که در همان نشست خبری که قاسمی درباره گاف عراقچی(دوست و همکار عزیزش) مورد سؤال قرار گرفت، یک سؤال دیگر هم مطرح شد و آن اینکه: قضیه نفت در برابر غذا چیست؟
این سؤال را خبرنگار روزنامه سیاست پرسید که گفت: «در مورد کانال مالی اروپا که گمانهزنیهایی بر این اساس هست که قرار است در ازای پول نفت ایران اروپا نیازهای دارویی و غذایی ما را تأمین کند آیا چنین مسألهای صحت داره»؟
و قاسمی با کمی اما و اگر سؤال فوق را تأیید کرد و گفت: «خب این سازوکار یا این مکانیزم که مدتی است در خصوص اون صحبت میشه و روی آن داره کار میشه سازوکاری است برای تسهیل مبادلات ایران با سایر کشورهای اروپایی و یا به عبارتی اتحادیه اروپا و شامل حال اقلام بسیاری خواهد بود که بدون شک در این سبد کالایی میتوانه دارو، مواد غذایی و دیگر نیازمندیهای وارداتی جمهوری اسلامی ایران از مجموعه این کشورها باشه».
و این نشاندهنده رسیدن یک دیکتاتوری تروریستی منحصر بهفرد، به پایان خط است، خطی که جنگ و تروریسم در خارج را پوش سرکوب داخلی و پنهان کردن جنگ داخلی با مردم خودش کرده بود و اینک همگان در سرتاسر جهان میشنوند شعارهای مردم ایران را که رو به میهن، پشت به دشمن، دستاندر کار سرنگونی آخوندها هستند. کاری که کارگر و بازاری دوشادوش همدیگر پیش میبرند! درست مانند یک انقلاب آزادیبخش که تمامی نیروهای یک ملت تحتستم و اشغالشده با تکیه بر آرمان مشترک رهایی و آزادی، صفی واحد در برابر دیکتاتوری حاکم تشکیل دادهاند.
روز دوشنبه ۲۶آذر ۹۷ قاسمی سخنگوی وزارتخارجه آخوندها در یک نشست خبری با خبرنگاران در برابر سؤال یکی از خبرنگاران، آچمز شد و در حالیکه دست و پایش را گم کرده بود به لکنت زبان افتاد. ماجرا از این قرار بود که خبرنگار از وی درباره تهدید غرب توسط همکارش عراقچی سؤال کرد و این یکی عضو دولت مانده بود چه جوابی بدهد؟! مختصر قضیه از این قرار بود که عراقچی غربیها را تهدید کرده بود اگر روی برجام امتیازی به رژیم ندهند، آخوندها هم جلوی ورود مواد مخدر و موج تروریسم را باز میکنند و سهل است بمب اتمی هم میسازند! گذشته از «خالیبندی»های نهفته در این تهدیدها ولی به هر حال عراقچی چنین زیادهرویای کرده بود و خبرنگار هم روی همین نکته، گریبان سخنگوی وزارتخارجه رژیم را گرفت که قضیه از چه قرار است؟
اول اصل خبر را ببینیم:
«خبرگزاری حکومتی موج از قاسمی پرسید: آقای عراقچی... گفته بودند اگر برجام نباشد آیا اروپا آمادگی موج جدید تروریسم، مهاجرت و بحران هستهیای را دارد این عین جمله آقای عراقچی است ما معنی آن را متوجه نشدیم قبل از برجام آیا ایران درگیر... یا اگر برجام نباشد درگیر این ۳موضوع خواهیم بود این چه ادبیاتی است من و شاید ما داریم اشتباه میکنیم!
قاسمی هم با یک سکوت بلند و معنیدار و چند تنفس عمیق جلوی خبرنگاران نهایتاً زبان کوچکش را به کار گرفت و گفت: واقعاً نمیدانم چه ادبیاتی است»!
این سؤال و جواب از روز گذشته به یکی از سوژههای جالب رسانهها درباره رژیم حاکم بر ایران تبدیل شده است! چرا که در شرایطی که هنوز دیپلمات تروریست رژیم در زندان بلژیک بهسر میبرد(اسداله اسدی دیپلمات تروریست رژیم هنگام تحویلدهی مواد منفجره شدیدالانفجار به ۲تروریست مزدور آخوندها دستگیر و روانه زندان شد) و اموال وزارت اطلاعات در فرانسه توقیف شده و در دانمارک و هلند و یکی دو کشور دیگر اروپایی، دست و بال آخوندها در پوستگردوی عملیات تروریستیشان گیر کرده! در چنین شرایطی اینکه دولت حاکم بر ایران توسط یکی از مهمترین مهرههای حکومتی و طرفحساب مذاکرات اتمیش با غرب، غربیها را به تروریسم و بمب هستهای و قاچاق مواد مخدر و... تهدید کند! و بگوید اگر اروپا به ما فرجه ندهد باید منتظر بازگشت امواج تروریسم و بازگشت قاچاقچیهای نظام و بعد هم بمب اتمی باشد! البته که هر نوآموز دبستان سیاست هم میفهمد که «طرف» دارد بیشتر از «کوپنش» حرف میزند!
در حقیقت این جملات، نشاندهنده و اثباتکننده این واقعیت است که آخوندها خودشان مستقیماً و با اشراف کامل دنبال گروگان گرفتن از اروپاییها بوده و هستند! و هر جا که بتوانند مجدداً به تکمیل پروسه تولید بمب اتمی و پروژه ناامنسازی منطقه و جهان، باز خواهند گشت!
این قبیل شارلاتانبازیها در این نظام کم نبوده و کم نیست، این سیاست باجگیری را خمینی پایهگذاری کرد و رفسنجانی و خامنهای آن را ادامه داده تکمیل کردند تا اکنون که کارپردازهایشان(امثال عراقچی) آن را بهکار میگیرند.
همین عراقچی در جریان ماجرای برجام و در یک جلسه محرمانه نکاتی گفته بود که تیزتر از حرفهای روز دوشنبه اخیرش بود. وی در یک جلسه محرمانه با پرسنل صدا و سیمای آخوندی گفته بود:
«اگر سراغ بمب بخواهیم برویم، برجام(برنامه جامع اقدام مشترک) یک شکست کامل است…».
روزنامه وطن امروز ۱۳مرداد ۹۴ درباره این اظهارات عراقچی از اینکه او اینطور راحت در مورد دادن بمب اتمی و دستکشیدن از برنامه ساخت سلاح هستهای حرف میزند، سوزوگداز بسیار کرد و نوشت: «نتیجه این سخن این است که عراقچی قبول دارد که همه آنچه ما واگذار کردهایم در واقع برنامه ساخت سلاح هستهای بوده است»!
عراقچی در همان جلسه به یک فقره حقهبازی رژیم با آژانس هم اشاره کرده و گفته بود:
«زمانی که فردو را کشف کردند، ما متوجه شدیم که آنها فهمیدهاند. همین که خواستند اعلام کنند، پیشدستی کردیم و سریع به آقای سلطانیه دستور داده شد که موضوع را به آژانس اعلام کند و او هم در نامهای موضوع را به آقای البرادعی اعلام کرد».
اینها البته داستانهایی هستند که اروپاییها بارها شنیده و آنها را «حفظ» کرده و بهقول معروف «فوت آب» هستند. اما نکتهای که این قبیل قدرتنماییهای آخوندی را بیمزه میکند سؤالهایی است که در همین نشستهای خبری میشود و مشت خالی رژیم را باز میکند و به همگان نشان میدهد که اگر آخوندها الآن کسی را گاز نمیگیرند تنها علتش نداشتن دندان است، اگر به کسی لگد نمیزنند تنها و تنها به این علت است که پایشان در گل ولای گیر کرده! و... نمونه برای اثبات این مدعا، سؤالی است که پشتبند همان سؤال قبلی یک خبرنگار دیگر حکومتی از قاسمی پرسید.
سؤالی که روشن میکند این حرفها در شرایط فعلی و تهدید غرب به بمب اتمی و باز کردن «شیرفلکه» مواد مخدر و تروریسم، بلوف یخی است که به اندازه یک پاپاسی هم خریدار ندارد چرا که اکنون آخوندها در وضعیتی نیستند که بتوانند بیشتر از آنچه که دارند انجام میدهند، انجام دهند!
آخوندها اگر میتوانستند بمب اتمی تولید کنند، بیشک میکردند!
آخوندها اگر میتوانستند بیشتر از این، مواد مخدر به اروپا قاچاق کنند، میکردند!
آخوندها اگر میتوانستند بیشتر از آنچه که تا همین لحظه عملیات تروریستی در غرب اجرا کنند، حتماً میکردند!
اگر نمیکنند معنیاش این است که نمیتوانند، همین و بس!
و این بلوفها در شرایطی که یکبار دیگر اجماع جهانی برضد آخوندها در حال شکلگیری است، بیشتر به زوزههای گرگ پیری میماند که در سرمای یک شب مهتابی زمستان، بهدنبال زباله در حوالی شهر پیدایش شده و بیش از آن که ترسناک باشد رقتانگیز است. بهخصوص که در همان نشست خبری که قاسمی درباره گاف عراقچی(دوست و همکار عزیزش) مورد سؤال قرار گرفت، یک سؤال دیگر هم مطرح شد و آن اینکه: قضیه نفت در برابر غذا چیست؟
این سؤال را خبرنگار روزنامه سیاست پرسید که گفت: «در مورد کانال مالی اروپا که گمانهزنیهایی بر این اساس هست که قرار است در ازای پول نفت ایران اروپا نیازهای دارویی و غذایی ما را تأمین کند آیا چنین مسألهای صحت داره»؟
و قاسمی با کمی اما و اگر سؤال فوق را تأیید کرد و گفت: «خب این سازوکار یا این مکانیزم که مدتی است در خصوص اون صحبت میشه و روی آن داره کار میشه سازوکاری است برای تسهیل مبادلات ایران با سایر کشورهای اروپایی و یا به عبارتی اتحادیه اروپا و شامل حال اقلام بسیاری خواهد بود که بدون شک در این سبد کالایی میتوانه دارو، مواد غذایی و دیگر نیازمندیهای وارداتی جمهوری اسلامی ایران از مجموعه این کشورها باشه».
و این نشاندهنده رسیدن یک دیکتاتوری تروریستی منحصر بهفرد، به پایان خط است، خطی که جنگ و تروریسم در خارج را پوش سرکوب داخلی و پنهان کردن جنگ داخلی با مردم خودش کرده بود و اینک همگان در سرتاسر جهان میشنوند شعارهای مردم ایران را که رو به میهن، پشت به دشمن، دستاندر کار سرنگونی آخوندها هستند. کاری که کارگر و بازاری دوشادوش همدیگر پیش میبرند! درست مانند یک انقلاب آزادیبخش که تمامی نیروهای یک ملت تحتستم و اشغالشده با تکیه بر آرمان مشترک رهایی و آزادی، صفی واحد در برابر دیکتاتوری حاکم تشکیل دادهاند.