۱۳۹۶ شهریور ۲۱, سه‌شنبه

انتقال موفقیت‌آمیز مجاهدین از لیبرتی به آلبانی (هجرت بزرگ)

روز 19شهریور 1395 رسانه‌ها اعلام کردند که آخرین گروه مجاهدین از عراق وارد آلبانی شده‌اند.

اعلام خبر پایان انتقال موفقیت‌آمیز مجاهدین آن‌چنان برای حکومت آخوندی شوکه‌کننده و غیرمنتظره بود که رژیم به پرت و پلاگویی و هذیان افتاد و با بلاهت تمام اصرار داشت ثابت کند که این خبر غیرواقعی است و هنوز یک گروه از مجاهدین با یک فرمانده در لیبرتی حضور دارند. اطلاعات غافلگیر شده آخوندها تا چند روز بعد از اعلام این خبر اسم و مشخصات چند نفر را چاشنی خبر جعلی‌اش می‌کرد تا آن را واقعی جلوه دهد


انتقال مجاهدین به آلبانی ـ خبر سایت حکومتی فرارو 15شهریور 1395


ولی واقعیت این بود که طی انتقال بزرگ با یک عملیات پیچیده تمامی مجاهدین به آلبانی منتقل شده بودند و روز 19شهریور 1395روز پایان این انتقال پیروزمند بود؛ انتقالی که به‌رغم آن که رژیم دندان تیز کرده بود تا در خلال آن ضربات جدی به مجاهدین وارد کند هیچ خسارت جانی نداشت.


انتقال مجاهدین به آلبانی ـ دو نما از فرودگاه بین‌المللی عراق
ارتش آزادیبخش ملی ایران موفق شده بود، در سکوت کامل تمامی افسران و رزمندگانش را از زیر چشم و از لابلای چنگ و دندان نیروهای تروریستی قدس و آدمکشان عراقی تحت‌امر رژیم ملاها عبور دهد و از طریق فرودگاه بین‌المللی عراق به آلبانی منتقل کند. این انتقال صرف‌نظر از آثار سیاسی ـ استراتژیک آن، یک شاهکار تاکتیکی به خوبی طراحی شده با محاسبات دقیق و جدول زمانی مشخص بود.

انتقال بزرگ، سازمان‌یافته و موفقیت‌آمیز تمامی مجاهدین از عراق در شرایطی صورت گرفت که مزدوران عراقی نیروی تروریستی قدس در تدارک انجام یک کلان حمله موشکی دیگر به نفرات بی‌دفاع و غیرمسلح کمپ لیبرتی بودند. آنها می‌خواستند تا آنجا که ممکن است بیشترین تعداد شهید و مجروح را از مجاهدین بگیرند.
انتقال مجاهدین به آلبانی ـ موشک‌انداز کشف شده نیروی تروریستی قدس، نشانه‌روی شده به سوی لیبرتی
دلیل نامگذاری انتقال پیروزمند مجاهدین به‌عنوان «هجرت بزرگ»

اصطلاح «هجرت بزرگ» نخستین‌بار توسط فرمانده کل ارتش آزادیبخش ملی ایران، مسعود رجوی در توصیف و نامگذاری انتقال بزرگ مجاهدین از کمپ لیبرتی عراق به آلبانی به کار برده شد. اولین سوالی که با شنیدن این اصطلاح به ذهن متبادر می‌شود این است که چرا این انتقال، هجرت و چرا «هجرت بزرگ» نامیده شده است؟ 

کلمه «هجرت» از ماده «هجر» به‌معنی جدایی، دوری گزیدن و مفارقت است؛ به‌معنای دیگر همان ترک پیوندها و علا‌یق و عادت‌ها. هجران به‌معنی دوری نیز از این ماده مشتق شده است. در قرآن خطاب به آنهایی که تحت ستم قرار گرفته‌اند سؤال می‌شود: «آیا زمین خدا وسیع نبود که در آن هجرت کنید؟».

أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا

(نسا ـ 97) 
این سؤال نشان می‌دهد که هیچ بن‌بستی در مبارزه با شرایط موجود متصور نیست. هجرت از وضعیت موجود با تغییر مکان و انتقال از آن امکان‌پذیر است. قرآن هم‌چنین به آنهایی که شرایط موجود را ترک می‌کنند وعده می‌دهد که در زمین هجرتگاههای بسیار می‌یابند.

وَمَنْ یُهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یَجِدْ فِی الْأَرْضِ مُرَاغَمًا کَثِیرًا

(نسا ـ 100) 
بنابراین هجرت جان به در بردن و ترک جبهه و دوری گزیدن از کانون خطر نیست بلکه تغییر موقعیت برای اقدام به تهاجم است. مفهومی پویا و دینامیک دارد. مهاجر بر دلبستگی‌ها و جبرها می‌شورد و از تن‌دادن به سلطه ستمکار تن می‌زند. او با خروج از اجبارات نه تنها زندان اجبارات ظلم ساخته را در هم می‌ریزد بلکه این توان را پیدا می‌کند که آنها را نیز مسخر خود سازد.

در تاریخ تمدن بشر انتقال‌ها و هجرت‌های زیادی صورت گرفته که بسیاری از آنها به وقایعی مهم و سرنوشت‌ساز منجر شده است؛ از آن جمله است هجرت قوم موسی از سرزمین مصر به سوی ارض موعود یا هجرت از مکه به حبشه و هجرت از مکه به مدینه. هجرت نخست در سال پنجم بعثت پیامبر روی داد؛ علت آن نیز آزار و شکنجه قریش نسبت به گروندگان به پیامبر بود. هجرت دوم یا هجرت اصلی که پیامبر نیز در آن شرکت داشت، در سال سیزدهم بعثت رخ داد و به‌دلیل اهمیت زیادی که داشت مبدأ تاریخ مسلمانان واقع شد.

در تاریخ انقلاب‌های معاصر نیز می‌توان از راهپیمایی بزرگ انقلاب چین نام برد. راهپیمایی و هجرتی که اگر نبود انقلاب چین به پیروزی دست نمی‌یافت.
کمپ لیبرتی ـ زندانی طراحی شده برای انهدام یا به تسلیم کشاندن مجاهدین

نگاهی به مجموعه اقدامات دولت دست‌نشانده سابق عراق، نوری المالکی، بر علیه مجاهدین نشان می‌دهد که هدف از طراحی کمپ لیبرتی انهدام یا کمرشکن کردن مقاومت ایران بود. این پروژه ارتجاعی ـ استعماری، در همدستی آشکار با نماینده وقت سازمان ملل در عراق، کوبلر، نیروی تروریستی قدس و نیز حکومت عراق در بستری از سیاست مماشات آمریکا با رژیم آخوندی، پیش می‌رفت. جاکن کردن ساکنان اشرف از قرارگاه اصلی آنان در عراق (اشرف) ـ اسکان دادن همه ساکنان در یک محیط تنگ، زندان مانند با دیوارهای بتونی و کانکس‌های بی‌حفاظ در برابر موشک‌باران ـ جدا کردن مجاهدین از اموال منقول و غیرمنقولشان ـ اعمال محاصره تمام وقت و طولانی‌مدت غذا، سوخت، دارو و درمان و لجستیک ـ موشک‌باران کمپ و بالابردن قدرت تخریب آن بعد از هر بار حمله و استفاده از موشکهای تقویت شده با قدرت بالای انفجاری، موسوم به «فلق» در حمله جنایتکارانه 7آبان 1394 ـ ممنوعیت ورود وکلا و خبرنگاران به کمپ لیبرتی ـ آوردن خانواده‌های وزارتی به پشت درهای کمپ و دعوت مجاهدین اشرفی به وادادگی و پشت کردن به مبارزه... تنها بخشی از اقداماتی بود که توسط آن مثلث شوم بر علیه مجاهدین انجام می‌گرفت.
انتقال مجاهدین به آلبانی ـ حمله موشکی 7آبان 1394 حکومت آخوندی به کمپ لیبرتی


انتقال مجاهدین به آلبانی ـ آثار حمله‌ موشکی 7آبان 1394 به کمپ لیبرتی
خامنه‌ای و پشتیبانان بین‌المللی و عراقی او به چیزی کمتر از نابودی یا ندامت مجاهدین راضی نبودند. راه سومی وجود نداشت. آنها می‌خواستند تا نفر آخر مجاهدین را در این کمپ مشابه زندان یا با موشک و در صورت لزوم حمله زمینی قلع و قمع کنند یا با تهدید و ارعاب آنها را به خیانت و بریدگی سوق دهند.

انتقال مجاهدین به آلبانی ـ نمایی از بنگال‌های قوطی کبریتی در زندان لیبرتی

انتقال بزرگ مجاهدین ـ خروج از کانون خطر در راستای استراتژی هزار اشرف
همان‌طور که در تعریف مفهوم «هجرت» گفته شد. هجرت به‌معنای فرار از نبرد انقلابی و پناه بردن به ساحل امن عافیت و بی‌دردی نبود. این البته از مجاهدین و افسران و رزمندگان ارتش آزادیبخش دور باد. تا آنجا که به یکایک آنان برمی‌گردد همگی حاضر بودند تا نفر آخر در لیبرتی بمانند و شهید شوند اما شهادت جمعی آنان خواست دشمن و همدستان او بود. باید بین انهدام و تسلیم راه سومی می‌یافتند.
انتقال مجاهدین به آلبانی ـ جمع‌شدن آب در محوطه و گذرگاههای کمپ لیبرتی بعد از یک بارندگی

به‌طور واقعی کمپ لیبرتی برخلاف عنوان آن تی.تی.ال (اردوگاه ترانزیت موقت برای انتقال ساکنان به کشور ثالث) نبود. در واقع انتقال به لیبرتی حلقه‌یی از توطئه‌های رژیم آخوندی، دولت مالکی و کوبلر برای انحلال و به تسلیم کشاندن مجاهدین و نابود کردن آنها بوده است. تصور بلاهت‌بار آنان این بود که کار تسلیم مجاهدین به چندماه بیشتر نخواهد کشید اما برخلاف محاسبات نزدیک‌بینانه و خواب‌های پنبه‌دانه آنان، مجاهدین از «زندان آزادی»، سکوی پرشی برای آزادی ساختند. آنها این دیوارلاخ بتونی و سنگستان را به گلستان تبدیل کردند و در هوای سوزان تموز نفس معطر گلهای لطیف را دمیدند.
 انتقال مجاهدین به آلبانی - لیبرتی از سنگستان به گلستان تبدیل میشود
«راه سوم» (نه انهدام و نه تسلیم) از سوی سازمان ملل و جمعیت‌های مدافع حقوق‌بشر پیشنهاد نشد، این راه را خون شهیدان، جراحت مجروحان و رنج اعتصاب‌کنندگان و نیز پایداری پایداران گشود.

انتقال مجاهدین به آلبانی ـ جشن اشرف‌نشانان به‌مناسبت پایان انتقال امن مجاهدین به آلبانی

مجاهدین در یک انتقال بزرگ، به خوبی سازمان‌یافته و تاریخی که یک فراز مهم پیروزمند در تاریخ 52ساله سازمان محسوب می‌شود، از بند و محاصره خصم، به‌سلامت رسته‌اند و با حفظ یکپارچگی فیزیکی و تشکیلاتی، از لاک تدافع خارج شده و در موضع تهاجم قرار گرفته‌اند. این انتقال بزرگ امکان قرار گرفتن مجاهدین در یک مرکز امن، برای آمادگی برای خیز نهایی و گسستن آخرین بقایای زنجیرهای دیکتاتوری از دست و پای میهن اسیر برایشان فراهم آورد.
انتقال مجاهدین به آلبانی ـ دیدار خانم مریم رجوی از مجاهدین در آلبانی بعد از 14سال فراق
                            ***
آری اکنون زمان درو کردن کلان دستاوردهای آن هجرت بزرگ است.

هیچ کس گمان نداشت این
کیمیای عشق را ببین
کیمیای نور را که خاک خسته را
صبح و سبزه می‌کند.
کیمیا و سحر صبح را نگاه کن
جای بذر مرگ و برگ خونی خزان
کیمیای عشق و صبح
و سبزه آفریده است
خنده‌های کودکان و باغ مدرسه
کیمیای عشق سرخ را ببین
هیچ کس گمان نداشت این (2)... 
پانوشت: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

(1) قوم بنی‌اسرائیل (که خود به ۱۲قوم تقسیم می‌شود) بازماندگان قبایلی هستند که ابتدا در حدود ۴۰۰۰سال پیش در جنوب میان رودان (بین‌النهرین) ساکن بوده‌اند، بعد به سرزمین کنعانیان (فنیقی‌ها) [۱] و سپس به مصر مهاجرت کرده‌اند. در مصر مورد ظلم و ستم قرار گرفته‌اند و با ظهور موسی در حدود ۳۳۵۰سال پیش، به دین موسی گرویدند و طی مهاجرتی معروف توسط وی دوباره به سرزمین کنعان انتقال داده شدند.

(2) شفیعی کدکنی. کیمیای عشق سبز.