۱۳۹۶ شهریور ۲۷, دوشنبه

دل خامنه اي از چه خون است


به دنبال اظهارات روز چهارشنبه خامنه‌ای در دیدار با رئیس و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام که او در آن از شکاف و ریزش در این ارگان رژیم ابراز نگرانی کرده بود، روز جمعه (24شهریور) گماشته‌های خامنه‌ای در تعدادی از نمایشهای جمعه شهرهای مختلف کشور حرفهای او را واگویه کردند؛ از جمله آخوند علم‌الهدی نماینده و گماشته خامنه‌ای در مشهد، در نمایش جمعه پرده را قدری بیشتر بالا زد و روشن کرد که قضیه ریزش در رژیم و بالاترین نهادهای آن بسیار ریشه‌دار است.


علم‌الهدی اگر ‌چه در بخشی از حرفهای خود با اشاره به‌ نخبگان و خواص رژیم که «تفکرشان عوض شده»، «مرفهین»، دارندگان «حقوقهای نجومی» و کسانی که «فکرشان و قیافه‌شان به ‌بسیجی و حزب‌اللهی نمی‌آید» کسانی که «جوانان حزب‌اللهی جان برکف انقلابی را به‌عنوان تندرو... معرفی می‌کنند» و... آدرس باند رقیب و مقامهای دولت روحانی را می‌داد، اما حرفهایش عمدتاً ناظر به ‌ویژگی فراجناحی پدیده ریزش بود؛ او از جمله با ابراز تعجب از گستردگی آفت‌زدگی نخبگان سیاسی و کسانی که خامنه‌ای تک‌تک آنها را انتخاب کرده، می‌گوید: «مگر ممکن است یک مجمعی که نقش مشورتی برای رهبر نظام دارد و مشکلات نظام را باید ببیند، تشخیص مصلحت بدهد، که از نخبگان انتخاب شده سیاسی هستند، مگر ممکن است اینها واقعاً انقلابی نباشند؟!».

وی در توجیه این عجب، کار را خرابتر می‌کند و به‌ عام بودن و گستردگی پدیده بریدگی و ریزش اعتراف می‌کند: «این، دو علت می‌تواند داشته باشد؛ یک علتش این است که فرمایش مقام معظم رهبری خطاب به ‌نخبگان سیاسی تنها مجمع نبود، بلکه تأکید ایشان خطاب به‌ تبار نخبگان سیاسی کشور بود، چون اخیراً متأسفانه در نخبگان سیاسی ما بعضی افرادی که به‌ چشم هم می‌آیند، اینها اصلاً تفکر انقلابی‌شان عوض شده، یک جور دیگر فکر می‌کنند».

علم‌الهدی سپس افزود: «مقام معظم رهبری دلش خون است، یعنی خطاب مقام معظم رهبری به این نخبگان سیاسی، به همه است».

به‌ این ترتیب روشن می‌شود که ریزش و بریدگی «تبار نخبگان» نظام و افراد بالای رژیم که «به‌چشم هم می‌آیند» سراسر نظام و به‌خصوص «تبار نخبگان سیاسی» را فراگرفته و دل خامنه‌ای از همین خون است.
اگر ‌چه جریان فزاینده ریزش در رژیم رازی پنهان نبوده، اما به نظر می‌رسد در حال حاضر روندی تصاعدی یافته است. خود خامنه‌ای گاه با اشاره و تلویح و گاه با تصریح، بارها به‌ این جریان اعتراف کرده؛ از جمله در دیدار با اعضای خبرگان ارتجاع، وظیفة آنها را « انقلابی ماندن، انقلابی فکر کردن و انقلابی عمل کردن» دانست. (1) خامنه‌ای مشابه این حرف را در دیدار با طلاب و خطاب به‌ آنها (در تاریخ 6شهریور) نیز گفت.

روشن است که به‌طور قانونمند نیز، پدیدة‌ ریزش نمی‌تواند خاص یک یا چند نهاد و ارگان حکومتی باشد. این واقعیت در رسانه‌های هر دو باند رژیم نیز منعکس شده و هر کدام از منظر خود کوشیده است این پدیده را توضیح دهد و چاره‌جویی کند؛ تیترها به‌تنهایی اغلب گویا هستند:
روزنامه رسالت 16شهریور: « انقلابی‌های پشیمان»
روزنامه جوان 16شهریور: «به‌ انقلاب خیانت نکنیم!»
روزنامه ابتکار 16شهریور: «مصائب تغییرهویت نسلهای انقلابیون...»

البته آنچه زیر عنوانهای بالا آمده، موضوع را بازتر و روشنتر می‌سازد؛ به‌عنوان نمونه: «به‌طور واضح جمهوری اسلامی به‌عنوان یک نظام سیاسی طی 40سال گذشته با ریزشهای قابل توجهی مواجه شده است. ریزشهایی که بدون شک از سوی نسلهای دوم و سوم کلید زده و اجرایی شد». (2)

اما چرا ریزش در رژیم، چنین وسعت و عمومیتی، آن هم در بالاترین نقاط رژیم پیدا کرده است؟ و چرا اکنون این چنین و با این شدت فوران کرده و بالاترین سردمداران رژیم و خود ولی‌فقیه ارتجاع را نیز ناچار از اعتراف به‌ این واقعیت و بیان آن در ملأعام و در رسانه‌ها کرده است؟

روشن است که بحران درونی رژیم در حال حاضر به ‌اوج خود رسیده و با شکست برجام و چشم‌انداز نزدیک بازگشت تحریمها و برگشتن شرایط به‌ وضعیتی بسا بدتر از قبل از برجام... این وضعیت طبعاً بالا تا پایین رژیم را دچار تلاطم می‌کند و از طرف دیگر زنجیره تحریمها، تشدید تورم و گرانی و رکود موجب تشدید فشارها بر مردم شده و اعتراضات توده‌های خشمگین و به‌جان آمده را مداوماً شدت و گسترش می‌بخشد و رژیم را بیش‌از‌پیش تحت فشار قرار می‌دهد و شکافهای آن را عمیق‌تر می‌کند. در این مورد نوشته روزنامه رسالت (25شهریور) اگر ‌چه با تلاش برای انداختن گناه به ‌گردن دشمن خارجی و استکبار توأم است، اما در بیان واقعیتهای موجود به‌ اندازه کافی روشنگر است: «جمهوری اسلامی در تیررس هدفهای شوم استکبار جهانی است. دشمنان انقلاب برای ناکارآمدی (بخوانید فساد) نظام در داخل و خارج کار می‌کنند تا نظام را در برابر معضلات لاینحل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قرار دهند».

خامنه‌ای برای مهار ریزش در مجمع تشخیص و برای حفظ هژمونی خود در این نهاد، یک رشته ضوابط و شروط را برای هرگونه تصمیم‌گیری مجمع و اظهارنظر اعضای آن مشخص کرد و حتی ساز و کار جدیدی را برای آن تعریف نمود، اگر ‌چه بسیار بعید و دشوار است که خامنه‌ای بتواند مشابه این تدابیر را در همه ارگانها و نهادهای بحران‌زده نظام به‌کار بندد، اما آیا ولی‌فقیه ارتجاع با این شیوه می‌تواند جلو جریان ریزش و بریدگی در رژیم را بگیرد و شکاف در بالای نظام را ببندد؟ و آیا می‌تواند با استفاده از شیوه‌های پلیسی و امنیتی رایج در رژیم به ‌مقابله با آن بپردازد؟ (3)

در همین مجمع تشخیص هم، پاسدار احمد وحیدی سرکرده پیشین نیروی قدس به‌عنوان رئیس دفتر آخوند شاهرودی معرفی شده که قطعاً انتخاب خود شاهرودی نیست و روشن است که نقش او بیشتر کنترل شاهرودی و جاسوسی از او و سایر اعضای مجمع است. کمااین‌که رئیس دفتر علی لاریجانی هم پاسدار قاتل، جعفری صحرارودی عامل اصلی قتل قاسملو در وین است.

بدیهی است که هیچ‌یک از این ترفندها، نه وضع ضوابط و شروط و مقررات و نه به‌کار گرفتن شیوه‌های پلیسی و امنیتی، کارساز نیست و نتیجه کاربست این شیوه‌ها تنها عمیق‌تر شدن بحران است. علت بروز و تشدید بحران، در وهله اول «شکست مفتضحانه خامنه‌ای در شعبده‌بازی انتخابات» است که «شقه در رأس هرم حاکمیت را عمیق‌تر و به ‌تمامی تار و پود ولایت او سرایت داده است» (4) در وهله بعد، این شقه و شکاف با شکست برجام عمیق‌تر شده و رژیم را بار دیگر در ورطه خفه کننده تحریمها انداخته و ضعف ولی‌فقیه و نظام او را تشدید کرده است. بنابراین پاسخ، اولاً در خروج از این چنبره و ثانیاً حل و فصل و تعیین تکلیف مسأله هژمونی و قدرت در نظام است؛ اما به‌دلیل تضعیف مفرط ولی‌فقیه در این کشاکشها، او قادر به‌ یکدست کردن حکومت و ریل‌گذاری جدید در ولایت نیست و شیب تحولات و شرایط تغییر دوران نیز در جهت ترمیم و بهبود موقعیت ولی‌فقیه نیست؛ در نتیجه بحرانهای موجود و مشخصاً روند تجزیه و تلاشی و ریزش، صعودی و علاج‌ناپذیر است.

پانویس: ـــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سخنرانی خامنه‌ای در دیدار با رئیس و اعضای خبرگان ـ 19اسفند 95
2 ـ روزنامه رسالت ـ 25شهریور 96
3 ـ فائزه هاشمی (دختر رفسنجانی) در یک مصاحبه تلویزیونی به‌نقل از سایت باشگاه خبرنگاران جوان ـ 16اردیبهشت 96: «ما الآن وزیری داریم که قبل از انتصاب مدیرانش برای آنها پرونده می‌سازد. در سیستم و تشکیلاتش خبرچین گذاشته و وقتی می‌خواهد مدیر را منصوب کند اول برایش پرونده درست می‌کند واقعی یا غیرواقعی...»
4 ـ از بیانیه سی و ششمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت ایران