وال استريت ژورنال3/7/96: «او ميتواند توافق را تحت عنوان اينكه ادامه دادن بدان خيلي خطرناك است، تأييد نكند در حاليكه روي وخيم‌ترين وجوه آن مجدداً مذاكره نمايد ترجمه بخشهاي گزيده: صداهاي پرقدرتي در داخل و خارجه روي پرزيدنت ترامپ فشار ميگذارند تا توافق اتمي ماسبق خود با ايران را مورد تأييد قرار دهد. ترامپ مكرراً گفته است كه توافق را مجدداً مورد مذاكره قرار خواهد داد يا آنرا كلاً كنار خواهد گذاشت.
راهي براي وي وجود دارد كه در عين برجسته كردن كمبودهاي فاحش توافق نشان دهد كه مصمم به بهبود توافق يا ترك آن است. ما به اين استراتژي “عدم تأييد، تعليق، سيلي زدن، و تصحيح كردن” ميگوئيم. پرزيدنت بايد به تعهدات خود، با خودداري از تأييد برجام تحت قانون بازبيني توافق اتمي ايران در سال 2015، ادامه دهد. چنانچه پرزيدنت به تأييد برجام ادامه دهد، اينرسي و وضعيت فعلي محتملاً وي را احاطه خواهد نمود همانطور كه سياست “صبر استراتژيك” بر سر كره‌شمالي اوباما را احاطه كرد. اين امر بطور مؤثري مسير رژيم آخوندي به تسليحات اتمي سوار بر موشك را تضيمن خواهد نمود. برجام مقدمه نسخه خاورميانه‌اي وضعيت آشفته حول كره‌شمالي است. اين توافق به رژيم آخوندي محدوديتهايي كه پايان مي‌يابند، سانتريفيوژهاي پيشرفته، موشكهاي بالستيك ميان قاره‌اي، امكان مقهور كردن دسترسي بازرسان ملل متحد به سايتهاي نظامي كه در آنها تهران دست به كارهاي مخفي تسليحات اتمي و غني‌سازي اورانيوم در گذشته زده است و دهها ميليارد دلار پول حاصله از لغو تحريمها را خواهد داد و صدها ميليارد دلار ديگر نيز در راه خواهد بود. ايرانيها به ايجاد آشوب در خاورميانه ادامه خواهند داد و از پول خارجي براي تأمين هزينه امپرياليسم خود سود خواهند جست. همچنين رئيس جمهور به يك دليل ديگر نيز بايد توافق را تأييد نكند: توافق اتمي، نه فقط در رابطه با اعمال توافق، در اساس ساختاري ناقص دارد كه ادامه آنرا خطرناك ميسازد. جمهوري اسلامي با دنبال كردن صبورانه توافق ميتواند به تسليحات اتمي و همچنين زرادخانه موشكي داراي قابليت حمل تسليحات اتمي دست يابد كه بدان هژموني منطقه‌اي و توان تهديد آمريكا را خواهد داد. همچنين زمانيكه محدوديتهاي برجام منقضي ميشوند ايران داراي اقتصادي قدرتمند خواهد بود كه عليه فشار تحريمها مصون است. اجازه دادن به چنين سناريوي تأمين كننده “منافع حياتي امنيت ملي آمريكا” نيست. عدم تأييد به معني منتفي كردن توافق نيست. اين تنها در صورتي اتفاق خواهد افتاد كه آمريكا تحريمها را بواسطه برجام برداشته يا تعليق كرده مجدداً ابقاء كند. پرزيدنت در 14 سپتامبر ، همانطور كه طبق برجام لازم بود، تحريمهاي مرتبط با اتمي را تعليق كرد كه روي بانك مركزي ايران و صادرات نفتي آن بود. وي اين “تعليق” را با يك “سيلي“ دراعمال تحريم روي كمپانيها و افراد مرتبط با برنامه موشكي بالستيك و حملات سايبري اخير همراه نمود. اين تحريمها كه كاملاً با برجام همخواني دارند، يك شروع خوب است. اما ترامپ بايستي كار بيشتري انجام دهد. وي بايد سپاه پاسداران را، همانطور كه كنگره وي را ملزم كرده، تا 31 ماه اكتبر يك سازمان تروريستي نامگذاري نمايد. وي همچنين بايد به خزانه‌داري بگويد كه كمپانيهاي سپاه پاسداران يا داراي مالكيت نظامي را كه 20% كل اوراق بهادار تهران را تشكيل ميدهند در ليست سياه قرار دهد. وي بايد ايران‌اير را (كه در حال خريد هواپيما از بوئينگ و ايرباس ميباشد) مجدداً نامگذاري كند چون به حمل تسليحات و رزمنده به سوريه دست زده است. تمامي اين تدابير با برجام همخوان است. ما پيشنهاد ميكنيم كه پرزيدنت سياست آمريكا را با روشن ساختن اينكه وي نواقص خطرناك توافق ايران را نمي‌پذيرد “تصحيح” كند. وي بايد اصرار بورزد كه محدوديتهاي فعلي روي برنامه اتمي ايران و آزمايش سانتريفيوژهاي پيشرفته و موشكهاي بالستيك با توانمندي حمل هسته‌اي دائمي شوند؛ همچنين خريد و انتقال تسليحات متعارف بايد محدود گردد. وي بايد روي دسترسي بلامانع بازرسان تسليحات اتمي به سايتهاي نظامي ايران اصرار ورزد. اروپائيان همين حالا نيز در حال پاسخ دادن به تهديد ترامپ براي كنار گذاشتن توافق هستند. آنها بايد مشخص كنند كه اگر ايران راه نيايد، تحت چه شرايطي تحريمهاي دو سوي آتلانتيك روي ايران اعمال خواهد شد. در غيراينصورت، آنها ميتوانند شاهد بيرون كشيدن ترامپ از توافق و بكارگيري قدرت مالي قابل توجه آمريكا روي بانكهاي و كمپانيهاي اروپايي باشند تا بين بازار 19 ترليون دلاري آمريكا و بازار 400 ميليارد دلاري ايران يكي را انتخاب كنند. اما اين استراتژي روي تن دادن ايران سوار نيست. اين استراتژي به اروپائيان اين امكان را ميدهد كه براي تصحيح توافق جهت نجات دادن آن، همراه شوند. اگر چنين نكنند، تبعات آن ميتواند سنگين باشد.».
