۱۳۹۶ فروردین ۲۱, دوشنبه

هادی مظفری: نمایش انتخابات، نماد ورشکستگی


در آستانۀ انتصابات ریاست جمهوری حکومت ولی فقیه در ایران، ورشکستگی رژیم آخوندها بیش از هر زمان دیگر به نمایش گذاشته شده است.
این اولین انتخابات بدون آن مرد بساز و بفروش و اهل بخیه است که آخرش هم معلوم نشد سکته کرد یا سکته اش دادند. رهبر نظام هر چند از شرّ یک رقیب سمج که سهم بیشتری از حکومت می خواست، خلاص شده است اما حتما اینرا هم می داند که بدونِ «اکبر» عامل تعادل و توازن در حکومتش را از دست داده است و اختلافها بین باندهای متخاصم می تواند ریش و ریشه ها را بسوزاند و خاکسترش را هم به باد فنا بسپارد. با اینهمه شرایط شکننده و خطیرِ موجود، ریسک دخالت در انتخابات را با عَلم کردن یک آخوند جانی به او تحمیل کرده است.



کاندید اینبار خامنه ای برای ریاست جمهوری مهرۀ پیشانی سیاهی ست که داغ یک ننگ بزرگ را بر پیشانی خود دارد. رئیسی قاتلی است شناخته شده نه فقط برای ملت ایران که در سطح جهانی و سازمانهای بین المللی حقوق بشری، بخصوص پس از افشای فایل صوتی آقای منتظری، بیش از پیش نامش بر سر زبانها افتاده است؛ اما چه باک که ولایت فقیه نیاز به یک سرسپردۀ بی چون و چرا دارد تا کنترل زمام امور از دستش خارج نشود. کاندید مورد نظر نیز هر چه رسواتر، شقی تر و سفاک تر و جانی تر، به اهداف او و حکومتش نزدیکتر.
متوسل شدن ولی فقیه به آخوند رو سیاهی که از عوامل قتل عام سال شصت و هفت به شمار می آید، نشان از اوج ذلّت و درماندگی و به بن بست رسیدن ام القرای اسلام و مسلمینِ سراسر جهان دارد.
آش قحط الرّجال در حکومت فاسد آخوندها آنقدر شور شده است که به ناچار از یک سو برای رئیسی جنایت پیشه تبلیغ ولایت فقیه آیندۀ نظام می کنند و از سوی دیگر جنایتکارِی که دستانِ پلیدش به خون بهترین جوانانِ آن مرز و بوم آغشته است را به عنوان کاندید برای ریاست جمهوری اعلام می نمایند. اگر کسی باور نمی کند که رژیم دُم بریدۀ آخوندی به ته خط رسیده است، نگاهی به کاندیداها و از جمله همین موجود شقی و مجرم بیاندازد تا شک او برطرف شود.
 در آنطرف جناح مقابل نیز اوضاع بهتر از این نیست. روحانی و دولتش رکورد دار اعدام در سالهای اخیرند. وزیر دادگستری اش مصطفی پور محمدی هم که همدست و همراه همان رئیسی در قتل عام و آن جنایت ضد بشری بوده است. در هیچ کجای جهان اینگونه دادگستری یک مملکت را به سخره نمی گیرند که یک قاتل حرفه ای که اتفاقا به طور علنی به جنایت خویش اعتراف نموده و افتخار هم کرده است را بر وزارتخانه ای بگمارند که کارش بسط عدل و عدالت است و رسیدگی به مظلوم!. برای انجام اینکار فقط باید آخوندی شیاد به نام روحانی باشی تا بتوانی یک جنایتکار بالفطره را به مقام وزارت دادگستری منصوب نمایی و راست راست هم راه بروی و دم از تعامل و تسامح و اعتدال بزنی و به ریش دیگران بخندی.
قاتلان جنایت پیشه، فاسدانِ غارتگر ثروتهای ملت ایران و این مزوّرانِ فرو غلتیده در لباس روحانیت، شایسته و در شانِ ملت بزرگ و سرزمین باستانی ایران نیستند. رئیسی و روحانی می توانند رئیس جمهور خامنه ای و دار و دسته اش باشند اما رئیس جمهور ملت ایران، هرگز.
 این جانیان و فاسدانِ رسوا باید در دادگاههای علنی مردم ایران، محاکمه و به سزای اعمال ننگین و ضد انسانی خویش طی نزدیک به چهار دهه اشغال سرزمین ما برسند. هر گونه تبلیغ برای این جانیان حرفه ای و مضحکۀ انتخاباتی شان چه در داخل و چه خارج کشور، خیانت به مردم ایران و همدستی در جنایت علیه بشریّت است.
زادگاه حافظ و فردوسی و سعدی و مولانا و ستار و سردار و مصدق و حنیف، باید از لوث وجود این تبهکارانِ کژاندیش پاک و آزاد و رها گردد. برای به انجام رساندن هر چه سریعتر این وظیفۀ ملی و میهنی به یاری مقاومت سرافراز و باشکوه خویش برخیزیم.