سايتهاي اجتماعي4/7/95 :« سخنان جديد دکتر محمد ملکي اولين رئيس دانشگاه تهران پس از انقلاب ضدسلطنتي: ما در روزهاي ويژه اي هستيم. در روزهايي که سالها دنبالش بوديم. و آن شعري که من در آن آخرين نامه ام نوشتم که «ديدي که خون ناحق پروانه شمع را چندان امان نداد که شب را سحر کند»
.اين ديوانه بزرگ به نام پورمحمدي که آنهايي که زندان سال 60 را تجربه کرده اند خوب مي شناسند. ميگه اصلاً همچنين اتفاقي نيفتاده در سال 88. بعد حالا مياد ميگه که خوب کرديم. ما وظيفه شرعي مون را انجام داديم و باز هم مي کنيم. افتخار هم مي کنيم.
من که در هر حال به عنوان يک بچه مسلمان، بچه اي که در مسجد و تکيه و در خارج در کليساها بزرگ شده ام. من نمي فهمم اين شرع چي است؟ اين شرعي که اينها ميگن وظيفه شرعي مون رو انجام داديم چيست؟ اگر شرع کشتار است و اعدام است و دروغگويي و دزدي و چپاول و حقوقهاي آن چناني و... که لعنت بر اين شرع باد که از آن چنين چيزهايي در مي آيد. ولي اگر شرع يعني عدالت، آزادي، يعني برابري، يعني مساوات، آن شرع را ما پذيرفتيم و مي پذيريم. و طبق همان شرع اعلام دادخواهي مي کنيم. ... ما هم امروز که حقايق روشن شده و مطمئن باشيد بعدها حقايق بسيار ديگري روشن خواهد شد. به خصوص من در آن نامه نوشته ام، بايد حقايق جنگ 8ساله که صدها هزار جوان ايراني رو نابود کرد و بقول هاشمي رفسنجاني 36هزار بچه محصل در جبهه ها تکه تکه شدند، ما مي خواهيم اين حقيقت روشن بشود. قصد اين که اعدام بکنيم و خشونت بکنيم هم نداريم. براي اين که ما عضو لگام هستيم. لغو گام به گام حکم اعدام. ما کسي رو اعدام نمي کنيم. ما مي خواهيم آنها بگويند چه جناياتي کردند، بعد اگر جرأت مي کنند بيايند تو مردم. به مردم مي سپريم که دست بهشون نزنند. فقط وقتي اينها رو ديدند يک تف بياندازند روي زمين. بايد اين مسأله جنبش دادخواهي گسترش پيدا کند. همان طور که خوشبختانه الآن در مراجع بين المللي هم روي آن بحث هست. تا در آينده هيچ گروهي، هيچ دسته اي، هيچ حزبي، هيچ تشکيلاتي جرأت چنين اعمالي رو نکند. والسلام.».
.اين ديوانه بزرگ به نام پورمحمدي که آنهايي که زندان سال 60 را تجربه کرده اند خوب مي شناسند. ميگه اصلاً همچنين اتفاقي نيفتاده در سال 88. بعد حالا مياد ميگه که خوب کرديم. ما وظيفه شرعي مون را انجام داديم و باز هم مي کنيم. افتخار هم مي کنيم.
من که در هر حال به عنوان يک بچه مسلمان، بچه اي که در مسجد و تکيه و در خارج در کليساها بزرگ شده ام. من نمي فهمم اين شرع چي است؟ اين شرعي که اينها ميگن وظيفه شرعي مون رو انجام داديم چيست؟ اگر شرع کشتار است و اعدام است و دروغگويي و دزدي و چپاول و حقوقهاي آن چناني و... که لعنت بر اين شرع باد که از آن چنين چيزهايي در مي آيد. ولي اگر شرع يعني عدالت، آزادي، يعني برابري، يعني مساوات، آن شرع را ما پذيرفتيم و مي پذيريم. و طبق همان شرع اعلام دادخواهي مي کنيم. ... ما هم امروز که حقايق روشن شده و مطمئن باشيد بعدها حقايق بسيار ديگري روشن خواهد شد. به خصوص من در آن نامه نوشته ام، بايد حقايق جنگ 8ساله که صدها هزار جوان ايراني رو نابود کرد و بقول هاشمي رفسنجاني 36هزار بچه محصل در جبهه ها تکه تکه شدند، ما مي خواهيم اين حقيقت روشن بشود. قصد اين که اعدام بکنيم و خشونت بکنيم هم نداريم. براي اين که ما عضو لگام هستيم. لغو گام به گام حکم اعدام. ما کسي رو اعدام نمي کنيم. ما مي خواهيم آنها بگويند چه جناياتي کردند، بعد اگر جرأت مي کنند بيايند تو مردم. به مردم مي سپريم که دست بهشون نزنند. فقط وقتي اينها رو ديدند يک تف بياندازند روي زمين. بايد اين مسأله جنبش دادخواهي گسترش پيدا کند. همان طور که خوشبختانه الآن در مراجع بين المللي هم روي آن بحث هست. تا در آينده هيچ گروهي، هيچ دسته اي، هيچ حزبي، هيچ تشکيلاتي جرأت چنين اعمالي رو نکند. والسلام.».