۱۴۰۱ دی ۲۳, جمعه

نگاهی به اخلاق سیاسی مجاهدین خلق


                           مجاهدین خلق ایران...

                          آیا در سیاست، جایی برای اخلاق وجود دارد؟

در سیاست که دنیای زدوخورد منافع، رقابت و کشاکش تعادل‌قوای طرفین است، آیا می‌توان جایی برای انصاف و حقیقت باز کرد و پیدا نمود؟

رومن رولان در رمان مشهور «جان شیفته» گفته است: «در جنگل سیاست، لجن‌مالی نشانه‌ٔ نوعی دوستی است»!

آیا بر زمینه‌یی که قدرت و پول و منافع ناشی از آنها سیطره دارد، ضریب سقوط اخلاقی و تهدید بالفعل آن همواره در حداکثر میزان ممکن یا قابل تصور نیست؟

این داده‌های آزمایش‌شده در تاریخ سیاسی جهان و ایران را می‌خواهیم در ۴۴سال گذشته در ایران بررسی کنیم. این بررسی شامل صحنه‌ٔ سیاسی ایران با بیشترین زدوخوردها در بالاترین سطح تعادل‌قوا می‌شود. در این صحنه‌ٔ سیاسی، یک‌طرف حاکمیت ولایت فقیه است و یک‌طرف مخالفان آن به‌طور عام، گروه‌های سیاسی به‌طور خاص و اصلی‌ترین نیروی سازمان‌یافته به‌طور اخص یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران.

در این ۴۴سال مواضع فکری و عملی گوناگونی از منتهای راست تا منتهای چپ در برابر جمهوری اسلامی وجود داشته است. اخلاق سیاسی در این طیف با شاخص کیفیت مبارزه با تضاد اصلی یا دشمن اصلی ایران و دوری و نزدیکی با منافع ملی ایران [آزادی، دموکراسی، برابری، استقلال، تمامیت ارضی] بارز و شناخته می‌شود.

پس شاخص اخلاق سیاسی و رعایت آیینهای آن شامل سه محور زیر می‌شود:

۱ــ میزان تمرکز بر تضاد اصلی یا دشمن اصلی ایران و همگرا نمودن انرژی‌، زمان، مواضع، فعالیت‌، اتحاد و ائتلاف پیرامون مبارزه با تضاد اصلی ایران.

۲ــ داشتن مرزبندی با ناقضان منافع ملی در هیأت دیکتاتوریهای موروثی در گذشته و حال و نیز مرزبندی با افراد و گروه‌های ناقض مرزبندی با دیکتاتوری آخوندی و هم‌سو و همراه با آن.

۳ ـ با اشراف به واقعی بودن تفاوتها در گرایشات عقیدتی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در بین مخالفان جمهوری اسلامی، هرگز وارد دامن‌زدن به این تفاوتها و برجسته نمودن آنها با رویکرد و ادبیات مورد پسند دشمن اصلی ایران نشدن. در عین‌حال، پایبند بودن به نقد و انتقاد با شاخص هر چه متمرکزتر نمودن و گسترش دادن جبهه‌ٔ مبارزه با نظام ولایت فقیه.

وقتی این سه شاخص را معیار بررسی تاریخ سیاسیِ ۴۴سال گذشته قرار می‌دهیم،

وقتی با این سه شاخص به رودروییِ ۴۴ ساله‌ٔ مجاهدین و جمهوری اسلامی می‌نگریم،

وقتی با این سه شاخص ــ بی‌هیچ تعارفی ــ پرونده‌های همگان را در نوع تنظیم رابطه با دشمن اصلی ایران یعنی حاکمیت اشغالگر ملایان، باز می‌کنیم، به این نشانه‌های اخلاق سیاسی در تاریخچه‌ٔ ۴۴ ساله‌ٔ مجاهدین خلق برمی‌خوریم:

ــ اینان بیش از چهار دهه است که از تمرکز مداوم مبارزه با این حاکمیت اشغالگر، یک قدم بیرون نگذاشته‌اند.

ــ اینان اولین گروه سیاسی ایرانی بودند که در ۱۷اسفند ۱۳۵۷ علیه فتوای حجاب اجباری خمینی، اقدام به حمایت از آزادی پوشش زنان نمودند، در مقابل تعدی و توهین چماقدارن خمینی علیه زنان غیرمحجب، صف کشیدند و از زنان معترض به حجاب اجباری حفاظت نمودند.

ــ مجاهدین خلق اولین گروه سیاسی ایران بودند که در اردیبهشت ۱۳۶۰ اقدام به گشودن جبهه‌ٔ همبستگی و اتحاد با دیگران نمودند. آنان با گشودن صفحه‌ٔ «شورا» در نشریه‌شان و گسترش صفحات آن، امکان همگرایی مواضع سیاسی و فرهنگی را ــ با رعایت تفاوت‌های عقیدتی ــ فراهم نمودند.

ــ مجاهدین در تاریخچه‌ٔ طولانی مبارزات‌شان با دو دیکتاتوری و در مواجهه با تبلیغات و بهتانها و اتهام‌زدنهای رنگارنگ دشمنان‌شان، هرگز پا را از دایره‌ٔ اخلاق و پرنسیپ‌های مبارزاتی بیرون نگذاشته‌اند. در تاریخچه‌شان نمونه‌یی یافت نمی‌شود که در مورد مسائل شخصی یا خانوادگی یا حتی اخلاقی دشمنان‌شان، چیزی نوشته یا گفته یا ادعایی کرده باشند.

ــ مجاهدین به‌دلیل مبارزه‌یی طولانی که با دو دیکتاتوری داشته و هزاران عضو و هواداری که در این مبارزه نثار کرده‌اند، هرگز خواستار برخورداری از امتیاز ویژه‌یی نشده‌اند. رهبری مجاهدین بارها خطاب به آنان اعلام کرده است که مجاهد در این دنیا هیچ حقی جز «فدا کردن» ندارد.

ــ اینان در این ۴۴سال هرگز شروع‌کننده‌ٔ بگومگو بر سر تفاوت‌های عقیدتی و سیاسی و فرهنگی با هیچ فرد و گروه ایرانی و غیرایرانی نبوده‌اند.

ــ مجاهدین خلق در برابر اتهام‌ها، بهتانها و شیطان‌سازی‌هایی که طیفی خاص از مخالفان جمهوری اسلامی علیه‌شان مطرح کرده‌اند، در بیش از ۹۵درصد این موارد، وارد بگومگو و پاسخ نشده و همواره قوانین جبهه‌ٔ مشترک علیه دشمن اصلی ایران را رعایت کرده‌اند تا جبهه‌ٔ جنگ تغییر نکند، انرژی‌ها هدر نروند و در دام نظام ملایان نیفتند.

ــ مجاهدین خلق به‌دلیل مبارزه‌ٔ همه‌جانبه و حرفه‌یی‌شان با فاشیسم مذهبی آخوندی، بارها و بارها هدف جاسوسی و نفوذ عناصر رژیمی و اطلاعاتی بوده و در چند مورد هم کشته داده‌اند. در تمامی موارد لو رفته، حتی یک مورد نبوده است که جاسوسان و نفوذی‌های رژیم آخوندی را اعدام کرده باشند. همه را آزاد کرده‌اند. در حالی که در تاریخچه‌ٔ تمام جنبش‌های آزادیبخش در اروپا، آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین ثبت شده است که این عناصر را اعدام نموده‌اند.

ــ مجاهدین خلق در طول ۵۷سال گذشته هرگز به عقاید و ایدئولوژی دیگران کاری نداشته و همواره از دامن‌زدن به این موارد و لفاظی‌های روشنفکری غیرمسؤلانه پرهیز کرده‌اند. آنها همیشه دامن‌زدن به اختلاف ایدئولوژی‌ها و عقاید و بی‌حرمتی و هتاکی به آنها را به‌نفع ارتجاع مذهبیِ آخوندی دانسته‌اند. مجاهدین همواره راه درست برخورد با عقاید و آیین‌ها را در نقد اصولی آنها با حفظ احترام به عقاید دیگران ــ چه مذهبی، چه غیرمذهبی ــ مجاز شمرده‌اند.

یادآوری: مجاهدین در مرحله‌ٔ مبارزه‌ٔ مسالمت‌آمیز از بهار ۵۸ تا ۳۰خرداد ۶۰ [معروف به «فاز سیاسی»] همواره جنگ زرگری تحت عنوان بحثها یا منازعات ایدئولوژیک میان مذهبی و غیرمذهبی را غیراصولی و اختلاف‌افکن به‌نفع ارتجاع مذهبیِ حاکم می‌دانستند. در ۴۴سال گذشته نیز به این اصل وفادار بوده‌اند. اکنون هم در فضای سیاسی ایران ــ به‌طور خاص بر روی اینترنت ــ هرگز به این موارد نمی‌پردازند و دیگران را نیز از مغلوب شدن به ترفندهای مطلوب اتاق فکر نظام ولایی پرهیز می‌دهند.

ــ با استناد به توئیت یکی از کاربران مخالف مجاهدین، «وقتی بسیاری سال‌ها مشغول بازی در نمایش‌های جمهوری اسلامی بودند، مجاهدین در زندانها اعدام می‌شدند. وقتی عده‌یی از همین مخالفان فعلی مجاهدین، دنبال زندگی‌شان در ایران و خارج کشور بودند، مجاهدین دنبال افشای بمب‌سازی جمهوری اسلامی در خارج ایران بودند. وقتی این‌ها و هزاران فالورشان دنبال محمد خاتمی راه افتادند، تنها مجاهدین بودند که فریب این یارو را نخوردند. حالا هم که این‌ها به‌خاطر قیام مردم، مخالف حکومت شده‌اند و به مجاهدین بدوبیراه می‌گویند، اما مجاهدین سکوت می‌کنند و گذشته‌شان را به رخ‌شان نمی‌کشند. این‌ها هنوز دنبال بالا بردن فالورشان هستند، اما مجاهدین باز هم دنبال مبارزه‌شان و بی‌خیال فالور مجازی هستند. این‌ها چهارتایشان هم نمی‌توانند یک هفته کنار هم باشند، مجاهدین تمام عمرشان کنار هم بودند و دیگران را هم به همبستگی دعوت می‌کنند».

ــ مجاهدین خلق در رعایت چپ و راست‌های سیاسی در مرزبندی با حاکمیت ولایت فقیه و لابی‌ها و هم‌سویان با آن، آن‌قدر به خودشان سخت گرفته و می‌گیرند که گاهی حتی به‌نظر می‌رسد فرصت‌های نقد یک موضع‌گیری یا روشنگری درباره‌ٔ خودشان را هم از دست می‌دهند و از خیر منافع سیاسی آن درمی‌گذرند تا مبارزه‌ٔ مونیستی با تضاد اصلی برای حفظ منافع ملی ایران استمرار یابد.

در فضای هیجانهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی که بر اثر دیکتاتوری و آثار مخرب و دسیسه‌های آن ایجاد می‌شود، اخلاق سیاسی، هم نابودشدنی است هم تمرین‌شدنی و کسب کردنی. سه محور اشاره‌شده در بالا، چگونگیِ تمرین و کسب‌کردن آن را شرح می‌دهد.

«مهبانگ»

مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است