زنان در نظام آخوندی
بلوغ قیام ۱۴۰۱ چه نشانههایی دارد؟
دامنهٔ اثرگذاری این قیام بر همهٔ وجوه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی چه ابعادی دارد؟
آیا در ایرانی که با قیامی ۱۳۰ روزه همراه است، میتوان فعالیتی داخلی و بینالمللی را یافت که به آن ربط نداشته باشد؟ رژیم آخوندی چقدر گرفتار قیام ۱۴۰۱ شده است؟
بلوغ قیام یعنی کلیهٔ تحولات ایران فعلی از مدار پیشین خود خارج شده و در مداری جدید در راستای سرنگونی نظام ملایان سیر میکند. پاسخ سه پرسش بعدی هم در همین مدار، قابل سنجش میباشد. بنابراین هر گونه فعالیت حاکمیت آخوندی در راستای گریز از آثار قیام ۱۴۰۱ یا خنثی کردن این آثار است. بیشترین توجه حاکمیت در این گریز یا خنثی کردن، روحیه دادن به نیروهای بهشدت ضربه خورده و ناکارآمدشده بر اثر شوک سنگین قیامی سرنگونیخواه با تمرکز بر رأس فاسد نظام است.
هرگز نباید تعجب کرد حاکمیتی سراپا زنستیز که بیشترین ضربات کاری را در قیام ۱۴۰۱ از جانب زنان غیور و رزمنده و پیشتاز ایرانی خورده است، ناگهان اقدام به برگزاری بهاصطلاح «کنگره بینالمللی زنان تأثیرگذار» در ۳۰دی نماید!
هدف از «کنگرهٔ زنان تأثیرگذار» با هزینهٔ ۲۱میلیارد تومان چه بود؟
از آنجا که حاکمیت زنستیز آخوندی ۳۷سال است توسط سازمان ملل و مجامع حقوق بشری، بهدلیل نقض آشکار اولیهترین حقوق زنان، پیاپی محکوم شده است،
از آنجا که در قیام۱۴۰۱ بیشترین نقش حضور و رهبری را زنان علیه حاکمیت زنستیز داشتهاند،
از آنجا که زنان و کودکان در قیام بزرگ ۱۴۰۱ توسط جانیان جمهوری اسلامی بهقتل رسیدهاند،
از آنجا که بههمین دلایل، محکومیتهای جهانی متوجه نظام ملایان است و ادامه دارد،
اتاق فکر نظام اقدام به رتوش کردن ابلهانهٔ ایدئولوژی و سیاست زنستیزیش کرده و جلسهیی مثل همیشه مسخره و مبتذل تحت عنوان «کنگرهٔ زنان تأثیرگذار» برگزار نموده است. کنگرهیی که حتی با پرسش رسانههای حکومتی مواجه شده است که:
«کدام گره گشوده شد؟ کدامیک از اینان تأثیرگذار بودهاند؟ همایشی که جز هدر دادن سرمایه، هیچ دستاوردی ندارد» (خبرآنلاین، ۲بهمن).
واقعیت این است که وقتی قیامی اصالت مردمی و ملی و تاریخی دارد، هر گونه ترفند و مقابله به مثلی جز ابتذال و سیرک و بلاهت نمیتواند باشد. در وصف ابتذال این سیرک «تأثیرگذار!»، بدون هیچ شرح و تفسیری، مختصات نظام را از رسانههای نظام بخوانید:
سایت خبرآنلاین، ۲بهمن: «قرار است زنان ارمنستان، بورکینافاسو، قرقیزسـتان، صربستان، گینه، نیجر، سـریلانکا، سوریه و ترکمنستان چه آوردهای برای زنان ما و مشکلاتی که گرفتار آن هســتند، داشته باشند؟ این زنان تاثیرگذار چه حرکت رو به جلویی در کشورهایشان در زمینه حقوق زنان برداشتند؟ همایشی که مهمترین سخنرانان آن جمیله علمالهدی و انسیه خزعلی بودند. چرا خروجی این کنگره تنها عکسهای خندان زنان در یک سالن در رسانههای نزدیک به دولت است؟ این کنگره واکنشی به اخراج ایران از کمیسیون زنان سازمان ملل است».
برگی دیگر از ابتذال و سیرک حکومتی که ماهیت آن، توهین به شخصیت زنان است، شامل هویت شرکتکنندگان در کنگره است. این جنبه نیز از زبان رسانهٔ حکومتی نیازی به شرح و تفسیر ندارد:
سایت رویداد ۲۴، ۳بهمن: «خانم حقیرالسادات درباره هویت داوران این مسابقه، از اعلام اسامی آنها سرباز زد و آن را دستکم برای دو سال محرمانه دانست! مایا صباغ، فعال رسانهیی لبنانی پیشتر همراه با سایر فعالان رسانهیی وابسته به جمهوری اسلامی برای تماشای بازیهای جام جهانی به قطر اعزام شده بود. یک خبرنگار بینام و نشان روس توسط دولت ابراهیم رئیسی به تهران دعوت شده و جایزه زن تاثیرگذار را گرفته، در حالی که تعداد زیادی از خبرنگاران زن تاثیرگذار ایران در زندانند. پن آبه شیامی یک تاجر چینی است که بهگفته خودش از دریافت جایزه بسیار تعجب کرده است»!
جنبهیی دیگر که اوج دجالیت دینپناهی و جنایت سیاسی و اخلاقیِ آخوندها را در باب حجاب برملا میکند، زندانی کردن و کشتن دختران و زنان ایرانی برای چهارتا تار مو است، ولی در نمایشات سیرک حکومتی ــ که نمونههایش را در بازارگرمی بهاصطلاح انتخابات هم دیدهایم ــ چنین است:
» شاید بد نباشــد که حجاب اغلب زنان این کنگره را هم ملاحظه کنید و آن را با حجاب مهسا امینی قیاس کنید و فقط بگوییم: عجب! عجب!» (خبرآنلاین، ۲بهمن).
اینها بخشی اندک از بازخورد این نمایش حکومتی در رسانههای خودی هستند. با همین چند نمونه میتوان دید که قیام ۱۴۰۱ چگونه تمام فعالیتهای نظام آخوندی را تحتالشعاع خود قرار داده است؛ آنقدر که تمام سرکوفتها را از رسانههای خودی دریافت میکند، تا شاید چشم وارفتگان نظام ولایی را متوجه چند جلوه و زرقو برقهای آن نماید.
اتاق فکر نظام ولایی این ریختوپاشها را در حالی صورت میدهد که دلار به مرز ۴۵هزار رسیده، خط فقر بین ۱۷ و ۱۸ ملیون در نوسان است و گاز گرمایش مردم تأمین نیست ولی ۲۱میلیارد تومان هزینهٔ این سیرک مبتذل میکند.
همانطور که در مقدمه اشاره شد، رژیم آخوندی با توسل به سیاست از این ستون به آن ستون فرج است، میخواهد از آثار فراگیر قیام در تمام ارکان نظام بگریزد؛ در حالی که قیام ۱۴۰۱ کارستانی را رقم زده که سرنگونیخواهی این نظام را از قلب و ضمیر و ذهن و وجود جامعهٔ ایران عبور داده است.