۱۴۰۱ فروردین ۲۱, یکشنبه

فروغ اشرف؛ برخون خویش پارو زدند و راه گشودند..

 

               شهدای سرفراز ۱۹فروردین اشرف
۱۴تا۱۹فروردین۱۳۹۰اشرف هدف یکطرح هماهنگ برای اشغال وقتل‌عام قرارگرفت.
پس از شکست آخرین تلاشهای چند ساله دشمن و حامیانش برای به تسلیم کشاندن مجاهدان اشرف، پس از شکست «فروپاشی نرم» آنطور که سرهنگ مک گلاسکی فرمانده پیشین نیروهای آمریکایی در قرارگاه اشرف، در روشنگری تکان دهنده‌اش به آن اشاره کرد، پس از این‌که اشرف بال و پرگشود و الهام‌بخش شعله‌های سرکش قیام سراسری در میهن اسیر شد، توطئه و تعامل خائنانه برای پاکسازی خونین تمامی مجاهدان اشرف در تدارک بود. اما ۳۶ قهرمان آزادی به خاک افتادند و طرح خامنه‌ای به سرکردگی دژخیم قاسم سلیمانی و حمله زرهی وحوش مالکی را درهم شکستند.

از نخستین ساعات بامداد ۱۴فروردین۱۳۹۰، نیروهای یک گردان وابسته به لشکر۵ دیالی در مواضع گردان وابسته به لشکر۹ بغداد که از دو سال پیش با مأموریت حفاظت در شمال اشرف مستقر بود استقرار یافتند. اما به بهانه این جابه‌جایی، ناگهان ستونهای رزمی شامل نفربرهای زرهی، بی.ام.پی و زرهپوشهای هاموی بخشهایی از شمال اشرف را شبانه و درتاریکی به اشغال خود درآوردند.

مجاهدان ساکن اشرف در مواجهه با این تجاوز آشکار، برحسب پایبندی خود به توافقهای بین‌الملللی، سربازان و افسران عراقی حاضر در صحنه را به وظایف قانونی‌شان فراخواندند و آنها را از هر گونه تجاوز به حریم خانه و مناطق مسکونی خود برحذر داشتند. دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران در چند اطلاعیه پیاپی این قانون‌شکنی آشکار مالکی را افشا کرد. سپس تماسهای مداوم مسئولان اشرف با ارگانهای مسئول در عراق، سازمان ملل، وزارت‌خارجه آمریکا و اتحادیه اروپا جهت پیشگیری از یک حمام خون دیگر استمراریافت. مالکی که به نیابت از خامنه‌ای در جستجوی فرصتی برای کشتار و قتل‌عام ساکنان اشرف بود به بهانه این جابه‌جایی در روزهای بعد، نیروهای باز هم بیشتری به شمال و غرب اشرف اعزام کرد.

از ساعت ۱۸روز ۱۸فروردین تا نیمه‌شب روز ۱۹فروردین (طی ۶ساعت) نیروهای باز هم بیشتری از وحوش تا دندان مسلح مالکی با صدها خودرو نظامی و زرهپوش و ادوات مهندسی تحت فرماندهی سپهبد علی غیدان فرمانده نیروی زمینی ارتش عراق در شمال و غرب اشرف برای اشغال و قتل‌عام به آرایش کامل جنگی درآمدند.

در ساعت ۰۴۰۰ بامداد ۱۹فروردین، نیروهای مهاجم با استفاده از بولدوزر مهندسی، سیاج اشرف را تخریب کرده، همه هشدارها و اعتراضهای مسالمت‌آمیز را با انواع سلاحهای سرد و گرم و کشتار بی‌وقفه پاسخ دادند. نبرد نا برابر به مدت۷ ساعت به طول انجامید و ۳۶ شهید و بیش از ۳۰۰مجروح بر جای گذاشت.

در اولین ساعات این شبیخون، قهرمان پاکباز مجاهد خلق اکبر مددزاده که در مسیر ایستاده بود و به تهاجم اشغالگران اعتراض می‌کرد را زیر گرفتند و با خودرو نظامی دو بار از روی بدنش رد شدند. در برخی محل‌ها از فاصله چند متری به سوی ساکنان بی‌دفاع آتش گشودند. از جمله مجاهدان خلق زهیر ذاکری و حنیف کفایی بر اثر اصابت گلوله سلاح کمری به سرشان و فریدون عینی بر اثر گلوله به قلبش از فاصله کمتر از ۱۰ متری در دم به‌شهادت رسیدند.

شماری دیگر از زنان و مردان مجاهد از فاصله ۵۰ تا ۱۰۰ متری و بعضی دورتر با شلیک مستقیم تک تیراندازهای حرفه‌یی به نقاط حیاتی بدن مثل قلب و سر به‌شهادت رسیدند برخی دیگر بر اثر پرتاب نارنجک در پیش پایشان جان باختند.

یکی از قاتلان ساکنان اشرف، مزدور نیروی قدس پاسداران جاسم محمد علیوی التمیمی فرمانده دژبانی لشکر ۵ عراق بود که ۸تن از مجاهدین را شخصاً هدف گرفت و با شلیک گلوله مستقیم به‌شهادت رساند. برخی قهرمانان شهید ۱۹فروردین در اشرف در این صحنه‌ها در دم جان باختند و برخی دیگر در مسیر مداوا و در اثر سیاست زجرکش کردن مجروحان به‌شهادت رسیدند که خود فصل ننگین دیگر از پرونده جنایتهای جنگی نوری المالکی است. طبق اسناد به‌دست آمده، آنها دستور صریح دریافت کرده بودند که حتی با توپ به سوی جمعیت بی‌دفاع غیرمسلح در یک محیط حفاظت‌شده شلیک کنند.

تمام جریانهای این جنایت هولناک که مقامات مسئول هم بر آن گواهی داده‌اند، نشان داد که یک قتل‌عام طراحی شده و سازمان‌یافته در میان بوده و کشتاری است که در بالاترین سطح سیاسی و نظامی حکومت عراق و با ابلاغ مستقیم دژخیم قاسم سلیمانی تصمیم‌گیری شده است.

اما در این سوی میدان رذالت و قتل‌عام سازمان‌یافته دولتی، فاتحان پایداری سرخ‌فام اشرف، هم‌چون موجهای صخره شکن و قله‌های آسمان شکاف با گوشت و پوستشان با تیربار و زرهی جنگیدند و دشمن حقیر را در اوج ناباوری میخکوب کردند. ۳۶قهرمان اشرفی که ۸نفرشان زنان مجاهد خلق بودند، با پرواز به قله شرف و سرفرازی، اشرف را نیز با خود به اوج رساندند.

خانم کی‌را رودیک نماینده پارلمان اوکراین در کنفرانس آنلاین «متحد علیه بنیادگرایی و جنگ‌افروزی، برای صلح و برادری» ضمن بیان جنایات جنگی انجام شده در اوکراین و قتل‌عام شهر بوچا گفت: «من در ابتدای جنگ اوکراین که سلاح حمل می‌کردیم تا بجنگیم به شما پیوستم. امروز چهل و یکمین روز این جنگ است و من از شهر کوچکی از حومه کی‌یف باز گشته‌ام. شهری که هم‌اکنون برای تمام مردم دنیا شناخته شده است نام این شهر بوچا است».

وی پس از شرح جنایات جنگی و مقاومت قهرمانانه مردم اوکراین، به اعلام همبستگی‌اش با اشرف و اشرفیان و مقاومت آنان در برابر تهاجمات دشمن پرداخت و گفت: «اکنون می‌دانم در اشرف چه اتفاقی افتاد و می‌خواستم به شما بگویم که به راستی نمی‌دانستم چه اتفاقی در آنجا افتاده بود. می‌خواهم مطمئن شوم که تک به تک جنایتکاران جنگی پیدا شوند و در مقابل دادگاه قرار بگیرند»... .

پیرو سخنان خانم رودیک در مورد فجایع در جنگ اوکراین و یادآوری کشتار و سرکوب سالیان در اشرف، شیخ خلیل مرون مدیر مسجد بزرگ اوری در فرانسه گفت: «من به‌دقت به سخنان نماینده مجلس اوکراین گوش دادم که می‌گفت ۴۲روز از جنگ می‌گذرد و چنین کشتاری شده. بگذارید از کل جهان سؤال کنم: نظرتان درباره ۴۲سال در ایران چیست؟ ۴۲سال کشتار و انحراف. »... .

 حماسه پایداری مجاهدین در ۱۹فروردین به راستی درس ماندگار پایداری و وفا و غیرت یک خلق رزمنده را در جنگ صد برابرش با دشمن به اوج رساند. و آن «مرگ» های سرخ و غرور آفرین، «زندگی و آزادی» خلقی سرسخت و قهرمان را نوید داد، بشارتی بزرگ برای واژگونی و در هم ریختن دنیای تیره و تار آخوندی و دست‌نشاندگان عراقی‌اش که خون اشرفیان بر تمامیت آن خط بطلان کشید…

آری بر آن بودند که اشرف و مجاهدانش را نابود کنند، اما اشرف تکثیرشد، در همه جا، اشرف به‌مثابه تجسم ارزش مقاومت، تجسم فداکاری و ایمان و وفای به عهد درقلب و ضمیر توده‌ها و وجدانهای بشری جای گرفت.

یازده سال پس از کارزار کبیر فروغ اشرف، قلبهایمان از عشق آن قهرمانان سرشار است. آن خونها که در نبض تک‌تک مجاهدان جاریست، پرچم شرف و غرور ملی یک خلق در زنجیراست، آتشی فروزان و شعله‌ور تا روز دادخواهی بزرگ که ریش و ریشه حاکمیت جانیان و پلیدان را بسوزاند و خاکسترکند.

آنگاه در بنفش‌ترین طلوع بر دریای شرافت

و رزم جانانهٔ خویش،

پر غرور و سرفراز بادبان برافراشتند

و بر خون تازهٔ پیکر خویش، در ناباوری همگان پارو زدند

و راه گشودند…