۱۴۰۱ فروردین ۳۱, چهارشنبه

دو شاخص از شکست اقتصادی رئیسی


                                     سخن روز

پس از گذشت ۹ماه از روی کار آمدن رئیسی جلاد، اکنون به‌وضوح می‌توان دید که رئیسی در همهٔ زمینه‌ها شکست‌خورده و این شکست به‌خصوص در زمینهٔ اقتصادی چنان بارز و نمایان است که هیچ‌یک از رسانه‌ها و کارشناسان حکومتی، حتی وابستگان به‌باند خامنه‌ای، نمی‌توانند آن را انکار کنند. چرا که همهٔ مردم آن را با پوست و گوشت خود لمس می‌کنند. مهره‌های دولت رئیسی هم که قادر نیستند این واقعیت را کتمان کنند، تلاش می‌کنند آن را به‌گردن دولت قبلی و «بانیان وضع موجود» بیاندازند. این شکست مفتضحانه شاخص‌های متعدد دارد، اما در این مقاله ما عمدتاً بر روی ۲شاخص نقدینگی و تورم که خود را در افزایش قیمت روز‌به‌روز کالاها و تعمیق فقر و مسکنت مردم نشان می‌دهد، تمرکز می‌کنیم.

بهادری جهرمی، سخنگوی دولت آخوند رئیسی، روز سه‌شنبه(۳۰فروردین) در یک نشست خبری با اشاره به‌ افزایش نجومی حجم نقدینگی گفت: «حجم نقدینگی ۴۰۰۰هزارمیلیاردی که این دولت به‌ارث برده باعث تورم است».

صرف‌نظر از تلاش مذبوحانهٔ سخنگوی دولت رئیسی جلاد برای شانه خالی کردن از مسئولیت وضع موجود، اما اظهارات او اعتراف به‌ وضعیت فاجعه‌بار اقتصادی است که هیچ راه برون‌رفتی از آن هم متصور نیست. اما اگر همین حرف سخنگوی کذایی را هم باور کنیم، به‌ این معناست که نقدینگی طی مدت ۹ماهی که جلاد ۶۷ روی کار آمده، ۶۲۴هزار میلیارد تومان افزایش یافته است. همین افزایش ۹ماههٔ نقدینگی در مقایسه با ۲۵۸میلیارد نقدینگی در بهار سال ۱۳۶۰، به‌تنهایی بیش از ۲۴۰۰برابر است! کارشناسان حکومتی پیش‌بینی می‌کنند که حجم نقدینگی با همین آهنگ رشد ۴۰درصدی، «قطعا از عدد ۵۰۰۰هزارمیلیارد تومان... عبور خواهد کرد و در بهترین حالت نرخ نقدینگی به‌ ۵۵۰۰هزارمیلیارد تومان می‌رسد»(روزنامهٔ حکومتی مردم‌سالاری ۳۰فروردین ۱۴۰۱) و این به‌معنی آن است که نقدینگی، ۱۸هزار برابر سال ۶۰ شده است.

این عدد سرسام‌آور نقدینگی و نرخ رشد وحشتناک آن، نمایانگر آهنگ پرشتاب تخریب شالوده‌های اقتصادی و نابودی همهٔ رشته‌های تولیدی و بیانگر آهنگ پرشتاب گسترش و تعمیق فقر و فلاکت عمومی است. منابع حکومتی از ذوب طبقهٔ متوسط و ریزش آن به‌ زیر خط فقر و فروغلتیدن ۶۰درصد جامعه به‌ زیر خط فقر و اعماق آن سخن می‌گویند، به‌ این معنا که شمار جمعیت زیر خط فقر مطلق یا جمعیت گرسنگان که حتی نان کافی برای خوردن نمی‌یابند، تا ۳۰درصد تخمین زده می‌شود؛ جمعیت رو به‌ تزایدی که نان خود را از میان سطل‌های زباله جستجو می‌کنند. روزنامه‌های حکومتی می‌نویسند: «زباله‌گردی از کلان‌شهرها به‌ روستاها رسیده... و سطل‌های زباله کنونی در بسیاری شهرها، کفاف زباله‌گردها را نمی‌دهد»(روزنامهٔ حکومتی همدلی ۲۹فروردین ۱۴۰۱).

علت این وضعیت فجیع که از بیش از یکصد سال پیش در میهن ما سابقه نداشته، گرانی و افزایش قیمت روز‌به‌روز همهٔ کالاها به‌خصوص مواد غذایی است که نه تنها گوشت و لبنیات و برنج، بلکه حتی نان را هم از دسترس میلیون‌ها ایرانی خارج کرده است. بر اساس منابع حکومتی، میانگین قیمت برنج ایرانی از فروردین ۱۴۰۰ تا فروردین ۱۴۰۱ نزدیک به‌ ۱۲۵درصد، تخم‌مرغ ۹۷درصد، انواع حبوبات بیش از ۱۰۰درصد و از جمله نخود ۱۴۷درصد گران شده است.

وضعیت چنان است که حتی روزنامهٔ جوان(۳۰فروردین) وابسته به سپاه پاسداران هم می‌نویسد: «اگر صبح فردا از خواب بیدار شدید و دیدید سواری پراید یک میلیارد تومان قیمت خورده اصلاً تعجب نکنید. در آشفته‌بازاری که این روز‌ها ادامه دارد، بروز هر چیزی ممکن شده است»... روزنامهٔ پاسداران سپس می‌افزاید: «هیچ افق روشنی برای توقف یا سامان بخشیدن به (این وضع) دیده نمی‌شود». یک بار دیگر روی این جمله درنگ کنید! این روزنامهٔ پاسداران و حامی اصلی آخوند رئیسی است که می‌نویسد: «هیچ افق روشنی برای توقف یا سامان بخشیدن به (این وضع) دیده نمی‌شود».

بنابراین رئیسی جلاد و اطرافیان او برای ماله‌کشی وضع موجود تقلای بیهوده می‌کنند که گناه را به‌گردن دولت قبلی بیاندازند، همان‌گونه که همهٔ دولت‌های نظام ولایی در این ۴۳سال همین کار را کرده‌اند؛ اما هیچ‌کس قادر نیست بر این واقعیت سرپوش بگذارد که وضعیت موجود بیانگر شکست قطعی پروژهٔ رئیسی است که با شکست پروژهٔ احمدی‌نژاد یا شکست پروژهٔ آخوند خاتمی و هیچ پروژهٔ دیگری قابل مقایسه نیست. رئیسی آخرین تیر ترکش ولی‌فقیه مفلوک ارتجاع است و همان‌گونه که روزنامه حکومتی اعتماد(۲۳فروردین ۱۴۰۱) هشدار داد: «دولت رئیسی آخرین فرصت برای همه است».