سخن روز
«رئیسی، قالیباف، این آخرین پیام است؛ جنبش فرهنگیان، آمادهٔ قیام است»!
این طنین شعار امروز معلمان بهجان آمده از ظلم و غارت نظام آخوندی در بیش از ۵۰شهر میهنمان بود.
فراخوان این خیزش سراسری از چند روز پیش منتشر شده بود و رژیم با تمام دستگاههای امنیتی و سرکوبگر خود، برای مقابله با آن آماده بود. ارسال پیامکهای گسترده هشدار برای معلمان در چندین شهر جهت ایجاد رعب، گسیل مزدوران سرکوبگر انتظامی در شهرها و بازداشت چند تن از معلمان در تهران از جمله تقلاهای رژیم برای جلوگیری از برپایی و بعد هم برهمزدن تجمع آنها بود. اما این اقدامات نهتنها دردی از خامنهای دوا نکرد، بلکه مانند بنزین بر آتش خشم معلمان عمل نموده و شعارهای آنها را تعمیق کرد.
خیزش سراسری اول اردیبهشت معلمان، نخستین خیزش سراسری در سال جدید بود؛ در سال ۱۴۰۰نیز که با خیزشها و قیامهای متعدد سپری شد، معلمان نقش برجستهای در جنبش ایستادگی برای احقاق حقوق و آزادیخواهی داشتند. آنها تنها از آذرماه تا پایان سال ۵رشته تظاهرات بزرگ و سراسری برگزار کردند؛ خیزشهایی که هر چند در شروع با فضای صنفی و خواست افزایش حقوق و اصلاح رتبهبندی آغاز شد، ولی بهسرعت شعارهای نفی دیکتاتوری در آنها فریاد شد.
نقش معلمان در خیزشها و قیامها نیز بسیار مهم است، چرا که آنها با طیف گستردهای از جامعه (۱۴میلیون دانشآموز و میلیونها مادر و پدر) در ارتباط کاری و عاطفی هستند و تأثیر زیادی در برانگیختن تمامی جامعه علیه دیکتاتوری، غارتگری و فساد دارند.
به همین خاطر است که رژیم هم تلاش میکند با مانورهای فریبکارانه بهویژه دادن وعده در مورد رتبهبندی معلمان و افزایش حقوق، در عزم معلمان برای ادامهٔ خیزشها خلل ایجاد کند. اما تاکنون مشخص شده وعدهٔ رتبهبندی توخالیست و بعد از سالها مانور و بازی با بحث رتبهبندی معلمان و بهویژه پشتسرهم اندازیهای پیاپی در سال ۱۴۰۰، روز اول اردیبهشت ۱۴۰۱ ستاریفر، معاون وزیر آموزش و پرورش رژیم، اذعان کرد «فرایند صدور احکام (رتبهبندی) معلمان تا پایان بهار» عقب افتاد! اینگونه باز هم روشن شد رژیم نه تنها قصدی برای پرداخت حقوق معلمان و اجرای طرح رتبهبندی ندارد، بلکه سیاست آن باز هم سردواندن است.
خیزش سراسری اول اردیبهشت معلمان چند واقعیت را آشکار میکند:
۱- جامعه جوشان است و در هر فرصتی اعتراضات و خیزشها فوران میکند.
۲- مانورها و طرحهای فریب رژیم شکستخورده و تا این نقطه نتوانسته از شکلگیری خیزش معلمان جلوگیری کند.
۳- اقدامات سرکوبگرانه بعد از شکلگیری خیزشها، نه تنها باعث برهمزدن تجمعات نمیشود، بلکه رادیکالیسم آن را شتاب میدهد. این همان بنبست سرکوب رژیمی بهپایان رسیده است.
۴- با آغاز این خیزشها در سال جدید، رژیم باید آمادهٔ افزایش خیزشها و کوتاهشدن پیاپی فواصل زمانی آنها باشد. موضوعی که با توجه به وضعیت انفجاری جامعه، بسیار بسیار برای رژیم خطرناک است.
ولیفقیه ارتجاع روزی به کارگزاران نظامش هشدار داد که «ما در داخل کشور گسلهایی داریم... اگر چنانچه این گسلها فعال شد، آنوقت زلزله بهوجود میآید!»(خرداد۱۳۹۵)؛ گویا سال ۱۴۰۱ زمان حرکت جدیتر گسلها و وقوع آن زلزلهٔ بزرگ و خطرناک است!