در موضوع واگذاری کنترل بندر لاذقیه به نیروهای روسیه چه رازی نهفته که به آن اهمیتی ویژه داده است؟
روسیه برنامهها و طرحهای فراگیری در سوریه دارد که آنها را تدریجا عملی میکند
بندر لاذقیه واقع بر سواحل دریای مدیترانه در شمالغرب سوریه کاملا به کنترل روسیه درآمده و دیگر در اینکه این بندر دریایی مهم را روسیه کنترل میکند، شک و تردیدی باقی نمانده است. نیروی پلیس نظامی روسیه در تمامی دروازههای بندر لاذقیه حضور دارند و افسران پایگاه حمیمیم در همه امور مربوط به این بندرگاه مداخله میکنند و از کشتیهایی که در بندر لاذقیه پهلو میگیرند تا انبارها و محمولههای موجود در آنها را پیوسته زیرنظر دارند.
قرار گرفتن کنترل بندر لاذقیه در دست روسها نشاندهنده گسترش چشمگیر نفوذ مسکو در صحنه تحولات سوریه است. با این حال، با توجه به روابط راهبردی بین مسکو و دمشق و نقش بزرگ ارتش روسیه در سوریه پس از مداخله مستقیم در پایان سال ۲۰۱۵ در جلوگیری از سقوط رژیم بشار اسد، کنترل روسیه بر بندر لاذقیه باید یک رخداد عادی قلمداد شود. علاوه بر آن، نیروهای روسی مستقر در سوریه مناطق تحت کنترل دمشق را از ۱۰ درصد به ۶۵ درصد گسترش دادند، مسکو متحدانش در منطقه را به عادیسازی روابط با دمشق تشویق کرد و مخالفان رژیم سوریه را هم تحتفشار قرار داد تا واقعیت جدید را بپذیرند.
همچنین در پرتو توافقنامههای بازامضاشده بین دو طرف که به روسیه اجازه میدهد در حمیمیم واقع در حومه لاذقیه، پایگاه نظامی عظیمی ایجاد کند، آن را برای استفاده بمبافکنهای راهبردی با قابلیت حمل موشکهای هستهای توسعه دهد و بندر طرطوس را از یک مرکز کوچک تعمیر کشتی مانند آنچه قبل از ۲۰۱۱ بود، به بندر وسیعی که قادر است کشتیهای مهم ناوگان روسیه را پذیرا باشد، تبدیل کند، میتوان گفت که واگذاری کنترل بندر لاذقیه به نیروهای روسیه، تصمیمی نبود که قابل پیشبینی نباشد. این در حالی است که روز شنبه، شش فروند کشتی بزرگ از ناوگانهای «شمال» و «دریای بالتیک» روسیه در بندر لاذقیه پهلو گرفتهاند.
اکنون این پرسش مطرح میشود که پس در موضوع واگذاری کنترل بندر لاذقیه به نیروهای روسیه چه رازی نهفته است که به آن اهمیتی ویژه داده است؟
در واقع، رژیم دمشق در سالهای اخیر به منظور راضی نگهداشتن هر دو متحد خود یعنی روسیه و ایران، سیاستی را دنبال میکرد که رقابت دو متحد در قلمرو سوریه را بهطور متوازن حفظ کند. هنگامی که تحتفشار یکی از دو طرف قرار میگرفت، خود را به متحد دیگر نزدیک میکرد و به هر یک امتیاز خاصی میداد که با تحولات پیش رو و میزان لزوم وابستگی با آن کشور متناسب باشد.
در چارچوب همین راهبرد، دمشق تصمیم گرفت کنترل بندر لاذقیه در نزدیکی پایگاه حمیمیم روسیه را به ایران بدهد و بندر تجاری و لجستیکی طرطوس را به روسیه واگذار کند. بنابراین دولت سوریه بندر لاذقیه را که مدیریت آن در اختیار یک شرکت خارجی بود، به یک شرکت ایرانی واگذار کرد و مسئولیت کنترل و مدیریت بندرگاه نیز به همان شرکت ایرانی داده شد.
با این حال، روسیه برنامهها و طرحهای فراگیری در سوریه دارد که آنها را تدریجا عملی میکند. مسکو از اجرای شمار زیادی از توافقنامههای اقتصادی و تفاهمنامههای متعدد دیگری که در سال ۲۰۱۷ بین تهران و دمشق امضا شد و به شرکتهای ایرانی امتیازهای بسیاری را در زمینه کشاورزی و استخراج منابع طبیعی از جمله فسفات، گاز و نفت سوریه میداد تا مبلغ ۲۰ میلیارد دلاری که تهران برای نجات رژیم سوریه هزینه کرده بود، جبران کند، ممانعت کرده بود. مسکو که در تلاش است نفوذش در سوریه را گسترش دهد، حملات هوایی اسرائيل به مواضع ایران در بندر لاذقیه را فرصت مناسبی دانست تا بساط نفوذ ایران را برچیند و بندر لاذقیه را نیز به کنترل نیروهای خود درآورد.
پس از آنکه واشنگتن با کنترل پایگاه التنف در مرز سوریه و عراق، مسیر زمینی تهران-دمشق-بیروت را قطع کرد، قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین سپاه قدس سپاه پاسداران ایران، با کنترل گذرگاه مرزی بوکمال خط تدارکاتی جایگزینی را ایجاد کرد که آن هم هدف حملات مرموز بسیاری قرار گرفت. علاوه بر آن، خط تدارکات هوایی فرودگاه دمشق نیز بارها هدف حمله قرار گرفت.
در مواجهه با چالشهای پیش رو در مسیرهای زمینی در مرز عراق و مسیرهای هوایی در فرودگاه دمشق، بندر لاذقیه بهعنوان یک بندر دریایی کوچک توجه ایران را به خود جلب کرد تا به خط جایگزینی برای ارسال کمک به حزبالله تبدیل شود.
اسرائیل چند هفته پیش بندر لاذقیه را هدف قرار داد و این امر کلیه محاسبات منطقه را دگرگون کرد. در آن زمان گفته میشد که در این حمله، کاروانی که سلاحهایی ایرانی را برای حزبالله انتقال میداد، هدف گرفته شده است. همچنین گفته میشد که این بمباران با آگاهی روسیه و بدون مخالفت آن انجام شده است، به ویژه اینکه ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه، و نفتالی بنت، نخستوزیر اسرائیل، در ۲۲ اکتبر ۲۰۲۱ در مورد همکاریهای مشترک نظامی به تفاهم رسیدهاند.
پس از حمله یادشده، وفاداران رژیم دمشق تصاویر بسیاری را منتشر کردند که ابعاد فراگیر آتشسوزی در انبارهای بندرگاه را نشان میداد. حمله اسرائیل به بندر لاذقیه، رژیم بشار اسد را بهشدت تحتفشار قرار داد و روسیه با استفاده از این فرصت، بندر لاذقیه را به کنترل خود درآورد.
تهران قصد داشت از بندر لاذقیه بهعنوان پل ارتباطی در راهبردهای منطقهای و بینالمللی خود استفاده کند؛ در حالیکه مسکو میخواهد بندر لاذقیه را با برنامههای راهبردیاش در خاورمیانه و جهان پیوند دهد. این در حالی است که تلاشهای دمشق برای ایجاد سازش بین تهران و مسکو نمیتواند از این بیش ادامه پیدا کند. همانگونه که مسکو در سال ۲۰۱۵، در حالی از حمایت رژیم بشار اسد دست کشید که دمشق در معرض حملات شدید مخالفان قرار داشت، سپس در ازای کسب امتیازهای بزرگ حاکمیتی در سوریه، نیروهایش را به آن کشور فرستاد، تلآویو نیز به این نتیجه رسید که با ادامه حمله به بندر لاذقیه و برخی مواضع دیگر در سوریه میتواند امتیازهای تازهای کسب کند.
به همین ترتیب، پوتین توانست امتیاز دسترسی به آبهای گرم را که روسیه تزاری همواره آرزوی رسیدن به آن را در سر میپروراند، به دست آورد. مسکو در حالی که به دو بندر دریایی دیگر در لیبی و سودان نیز چشم دوخته، بندرگاههای طرطوس و لاذقیه را تحت کنترل خود در آورده است.
البته تسلط پوتین بر بندر لاذقیه که با سایر طرحهای راهبردی روسیه در خاورمیانه گره خورده، برای دمشق سنگین و ناراحتکننده است. در واقع، همانطور که ضربالمثل روسی میگوید، «اگر خرس را به رقص دعوت کنید، این خرس (روسیه) است که تصمیم میگیرد رقص چه زمانی پایان یابد، نه شما (سوریه)».
برگرفته از روزنامه الشرق الاوسط