۱۴۰۰ تیر ۲, چهارشنبه

و حالا رئیسی و کارنامهٔ سیاه ۴۰ساله

                          کارنامه سیاه آخوندها

آخوند حسن روحانی در حال بستن و خارج کردن اسباب و اثاثیه‌اش از کاخ پاستور است. به‌زودی ساختمان را به رئیسی تحویل می‌دهد و پی کارش می‌رود. و بعد رئیسی می‌ماند و انبوهی بحران، ابرچالش، بدهکاری و کسری بودجه، تورم و بیکاری و رکود و هزار درد بی‌درمان دیگر. اگر چه وی برای حل و فصل مشکلات و مسایل اقتصادی نیامده است که بخواهد از حجم انبوه آنها غصه‌دار شود و وظیفه اصلی‌اش ماندگاری ولو یک روز بیشتر خیمه «آقا» ست، با این‌حال می‌بایست حتی پیش از ورود به عرصه قدرت با خروارها گزارش و بیلان وضعیت و آمار و ارقام از خرابی‌ها و حفره‌ها و منجلابها روبه‌رو شود که البته تمامی ندارد.

وضعیتی که نه محصول تنها هشت سال روحانی بلکه حاصل حاکمیت ۴۰ساله‌ای است که شخص رئیسی نیز یکی از دست‌اندرکاران و عاملان این وضعیت اسفناک است، و حالا این خود اوست که مستقیماً در برابر مطالبات مردم محروم و خشمگین قرار خواهد گرفت.

واقعیتی که رسانه‌ها و محافل هم باندی وی که کمک‌کار درآوردنش از صندوق بودند حالا لیست سیاهه‌ای از وضعیت وخیم اقتصادی را از جمله خزانه خالی و ورشکستگی‌های بانکی و بسته بودن درب کارخانه‌ها و سفره‌های تهی مردم و کشتار کرونا و تحریم و انزوای جهانی و... را در برابرش گذاشته‌اند و به نهایت داستان هشدار می‌دهند.

سیاهه‌ای که ادامه خواهد یافت

تسنیم رسانه پاسداران و کیهان شریعتمداری نماینده «آقا» پس از کمک به رساندن رئیسی در رأس قوه مجریه، برای این‌که دژخیم آنقدرها هم ذوق‌زده نشود چند بخش از کارنامه تدارکاتچی قبلی را به او نشان دادند تا حساب دستش بیاید و ناشیانه حرفهای چهل من یک غاز نزند و دردسر درست نکند. این رسانه خودی نظام از تشدید رکود اقتصادی، وضعیت اسفبار تورم و افت لحظه‌ای ارزش پول ملی، گرانی بی‌سابقه قیمت بسیاری از اقلام مصرفی خانوار، جهش‌های متوالی قیمت مسکن و به‌طور کلی از بین رفتن امید و انگیزه میان بسیاری از خانواده‌های ایرانی، سیاهه‌ای تهیه کرده و تأکید کرده‌اند که تا سال‌های بعد هم شاهد برون‌ریزی نتایج این نابسامانی‌ها خواهیم بود.

انفجار نقدینگی ۳۶۰۰هزار میلیاردی و تورم ۵۲درصدی

«به گفته بانک مرکزی حجم نقدینگی در اردیبهشت‌ماه به سه هزار و ۶۰۱هزار میلیارد تومان رسیده است و تا پایان دولت آخوند روحانی به سه هزار و ۹۹۳هزار و ۱۰۳میلیارد تومان می‌رسد، هم‌چنین رشد ماهانه این متغیر تورم‌ساز در اردیبهشت ۳.۲درصد اعلام شده که معادل افزایشی به ارزش ۱۱۲هزار میلیارد تومان است. این آمار بیانگر افزایش حدودی ۶.۸ برابری حجم نقدینگی در مقایسه با ابتدای روی کار آمدن دولت روحانی در شهریور۹۲ (نقدینگی ۵۸۷هزار و ۲۹۶میلیارد تومانی) است» (کیهان۳۱خرداد۱۴۰۰). هم‌چنین نرخ تورم در سال‌های اخیر به ارقام بسیار بالا رسیده و حتی رکورد ۷۵ساله را هم شکسته است تورم نقطه به نقطه ۵۲درصدی در ماه‌های نخست سال۱۴۰۰ است!

بحران کسری بودجه

توجه داشته باشیم که عامل اصلی بحرانهای ۹۸ و ۹۹ بحث کسری بودجه و ناترازی منابع و مصارف دولت بود. در حالی که تقریباً یک چهارم سال جدید سپری شده است برای پرداخت حقوق دوماهه اول کارکنان دولت از تنخواه بانک مرکزی استفاده شده است. این موضوع نشان می‌دهد ناترازی بودجه در سال جاری نیز جدی است. «کسری بودجه سال جاری بین ۳۲۰ تا ۳۵۰هزار میلیارد تومان پیش‌بینی می‌شود و موضوع زمانی وخیم‌تر می‌شود که بدانیم در سال آتی وضعیت بودجه با رشد ۲۰درصدی منابع وخیم‌تر نیز خواهد شد و معلوم نیست دولت بعد چطور می‌خواهد با این موضوع برخورد کند» (تسنیم ۳۰خرداد۱۴۰۰).

در نهایت رسانه پاسداران به رئیسی گفته است که «کسری بودجه غافلگیرکننده در سال۱۴۰۰ مهمترین و اولین چالش دولت سیزدهم خواهد بود. فضای آرامش بعد از انتخابات به‌سرعت از بین خواهد رفت و دولت جدید با انبوهی از مشکلات اقتصادی روبه‌رو خواهد شد» (همان)

لشکر بیکاران

بحران بعدی برای رئیسی، بیکاری میلیون‌ها تن از مردم و به‌خصوص جوانان است. جوانی که سالها درس هم خوانده است و مدرکی هم به‌دست دارد اما گوشه نشین خانه پدری بازنشسته است که خود در کف خیابان‌ها سفره خالی خود را پهن کرده است. مطابق گزارش مرکز آمار رژیم تعداد شاغلان در سال۹۹ نسبت به مدت مشابه قبل حدود یک میلیون و ۵۰۰هزار نفر کاهش یافته است. نرخ بیکاری در سال۹۲ بالغ بر ۱۰.۵ درصد بود که در سال۹۹ با کاهش ۰.۹ درصدی به ۹.۶ درصد رسید. یکی از دلایل تک رقمی شدن نرخ بیکاری ناشی از فعالیت دولت برای ایجاد شغل نیست بلکه نرخ مشارکت اقتصادی که نشان‌دهنده شاغلان و بیکاران است، کم شده است که این مسأله مؤید خروج بیش از یک میلیون نفر از شاغل در سال۹۸ تا ۹۹ است. بنابراین دولت آخوند روحانی پرونده‌یی شکست‌خورده در مدیریت بازار کار را به دولت بعدی تحویل می‌دهد.

آمارها نشان می‌دهد بین ۱۰استان ایران که بیشترین تعداد بیکاران را دارد، شش استان در مناطق مرزی واقع شده‌اند و پیر و جوان و زن و مرد این مناطق با وجود خطرات جانی، مجبورند به کولبری و سوخت‌بری برای امرار معاش بپردازند.

خیال خامِ فروش نفت خام

سال۱۴۰۰ در حالی از فصل بهارش می‌گذرد که نقشه‌های خامنه‌ای برای فروش نفت و به‌دست آوردن پول و درآمد مورد نیازش تا این ساعت برباد رفته است و آمریکا حاضر نیست به این راحتی اجازه کاهش تحریم‌ها را بدهد. چینیها هم مشکلات خاص خودشان را دارند و به «آقا» بی‌عنایتند.

«بودجه سال مالی۱۳۹۹ بر اساس فروش یک میلیون بشکه نفت در روز با قیمت میانگین ۵۰دلار در هر بشکه در نظر گرفته شده بود، اما خوش‌بینانه بودن بیش از اندازه این تخمین‌ها عیان شده است. بر اساس برخی تخمین‌ها، صادرات نفت ایران در ماه‌های اخیر به زیر ۲۰۰هزار بشکه در روز رسیده است که علت اصلی آن کاهش صادرات به چین است، تنها مقصد عمده محموله‌های نفت ایران. رکود نسبی غیرمنتظره در چین که منجر به کاهش رشد اقتصادی به ۱.۴درصد در سال گذشته میلادی رسید باعث شد چین هم نتواند نفت ایران را طبق برآورد بودجه خریداری کند» (اقتصادپویا ۳۰خرداد۱۴۰۰).

رئیسی و اقتصادی بحران‌زده

شرح گوشه‌ای از بحرانهای اقتصادی رژیم آخوندی خود یک پهنه عظیم فرصت می‌خواهد. چرا که این اقتصاد وامانده محصول چهل سال غارتگری و فساد و رانت‌خواری است. بی جهت نیست که کارشناسان حکومتی اذعان می‌کنند: «امروزه کشور در نقطه صفر قرار ندارد، بلکه بسیار پایین‌تر از صفر است. هنگامی که تورم ۵۰درصدی، رشد منفی اقتصادی، کسری بودجه و بسیاری موارد دیگر مطرح می‌شود، دولت بعدی ابتدا باید از این مرحله عبور کند و به نقطه صفر برسد تا بتواند به فکر رشد و توسعه باشد. بنا بر این می‌توان چنین برداشت کرد که دولت سیزدهم میراث دار اقتصادی بحران‌زده است که بسادگی حل نخواهد شد» (تجارت ۳۱خرداد۱۴۰۰).

این کارشناسان حکومتی به‌عنوان نمونه به بحران خشکسالی اشاره می‌کنند که کار را به جایی رسانده که محصولات کشاورزی در حال نابودی‌اند و کشاورزان در حال ورشکستگی، سدها در حال خشک شدن و شهرها در معرض تشنگی است و این تازه حجم کوچکی از اوضاع وانفسایی است که پرونده بخشی از آن را به رئیسی تحویل داده‌اند... «این موارد تنها بخشی از چالشهای اقتصادی کشور است که می‌تواند اثبات کند در چه وضعیت اسفباری قرار گرفته‌ایم. وجود مافیا، فساد ساختاری، رانت، ویژه خواری، فامیل بازی، رانت اطلاعاتی و سوء‌استفاده از آن و بسیاری موارد دیگر می‌تواند اثبات کند که دولت بعدی با چه ابرچالشی در اقتصاد روبه‌رو است» (تجارت ۳۱خرداد۱۴۰۰).

در یک جمله وضعیت بحرانی اقتصاد رژیم را از زبان وزیر راه او بشنویم که ناله‌کنان اعتراف می‌کند: «متأسفانه قادر به ایجاد ثبات اقتصادی و معیشتی مردم نشدیم» (مهر۲۹خرداد۱۴۰۰) و تأکید هم می‌کند که «بسیاری از اقدامات ناخواسته هم‌چون اظهارنظرها و گفتگوها و مصاحبه‌ها به‌لحاظ روانی اقتصاد و ارزش پول ملی را دستخوش تزلزل و ضربه می‌کند»

آری؛ حالا رئیسی که جز شلاق و زندان و طناب دار هیچ چیزی در آستین ندارد، کارنامه‌ای را در دست دارد که حاصل عملکرد ۴۰ساله حاکمیت آخوندی است که خود وی از ارکان آن بوده است.

واقعیت این است حاکمیتی که بعد از بیش از ۴دهه، گوشه‌ای از کارنامه‌اش این است که توسط رسانه‌ها و مهره‌های خود رژیم اعتراف می‌شود، آیا با تعویض مهره‌های فرجی حاصل می‌شود؟

پاسخ به این سؤال را که مردم ایران سال‌ها قبل با شعار اصلاح‌طلب اصول‌گرا دیگه تمومه ماجرا داده بودند، امسال نیز در مداری بالاتر با تحریم انتخابات قلابی رژیم و فریاد شعار من سرنگونی است داده‌اند.

آری رژیم ولایت فقیه به هر ترفندی دست بزند نه می‌تواند و نه می‌خواهد از پس بحرانها برآید زیرا ماهیت آن با فساد و غارتگری تنیده است. بنابراین تنها راه‌حل سرنگونی آن است.

این کارنامه در دست کسی است که آن هم از قضا با ایستادگی و مقاومت قهرمانانه جوانان عاصی و شورشی در خیابان‌ها و سلول زندانها و گوشه گوشه این میهن به فریادآمده، از کارآیی و تاثیر افتاده است. کارنامه سیاه رئیسی مدتهاست باز است و عدالت رد او را تعقیب می‌کند.