وجود حجم عظیمی از اعتراضات بهحق، نه تنها در داخل کشور، بلکه در سراسر جهان علیه این لشکرکشی خامنهای بهخوبی مبین این واقعیت است که افشاگریهای مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق طی سالیان گذشته تماماً اصولی و بر پایه دادههای ملموس از درون زندانها و سیاهچالهای آخوندی بوده است.
مضافا بر این واقعیات نیز باید به فراخوان جنبش دادخواهی از سوی خانم مریم رجوی اشاره کنیم که خود اکنون به موتور محرکهای برای عدالتخواهی و کشاندن آمران کشتار مردم ایران بهویژه شخص آخوند رئیسی و دیگر سران حاکمیت تبدیل شده است.
همچنین استقبال «بی سابقه» از آخوند رئیسی در میان محافل بینالمللی و رسانهیی که بواقع تا به امروز و طی چهل سال گذشته بیسابقه بوده است، ادلهای برای رفتن پیام جنبش دادخواهی به میان جوامع خارجی نیز میباشد.
سخن از جنبشی عظیم بر پایهها درد و رنج میلیونها هموطن ما میباشد که طی چهار دهه کشتار، سرکوب، اعدام و نقض فاحش حقوقبشر، چراغ سویی به تاریکخانه بیت خمینی و خامنهای انداخته و به افشاگری در رابطه با ابعاد جنایات سازمان داده شده از سوی رژیم آخوندی دستزده است.
به یقین این جنبش که اکنون به طناب دار برای آمران و عاملان نقض حقوق انسانی در دیکتاتوری ولیفقیه تبدیل شده، با آمدن رئیسی جلاد شتاب هر چه بیشتری به خود خواهد گرفت. در این راستا ما شاهد باز شدن بسیاری از پروندهای خونین نقض حقوقبشر از سوی بازماندگان و خانوادههای قربانیان میباشیم.
یک نمونه این روند را طی روزهای گذشته و با شکایت خانوادههای مجاهدین قتلعام شده در تابستان خونین سال۶۷ که در لندن برگزار شد، تجربه کردهایم. در آن تابستان سیاه، آخوند رئیسی از جمله آمران مرگ در هیئتی بود که برای گرفتن تأییده به سراغ آقای منتظری رفته و عاجزانه از وی درخواست قتلعام« ۲۰۰» اسیر باقی مانده از مجاهدین را طلب میکرد. نوار این گفتگو با صدای وی در شبکههای مجازی قابل دسترس میباشد.
گذشته از این واقعیات ضدانسانی، علائم نشانههای روند روبه رشد برای جنبش دادخواهی را ما اکنون در بازتاب بسیار گسترده علیه سرکوب و اعدام و یا در دستور کار قرار گرفتن موضوع نقض حقوقبشر در ایران را در سطح بینالمللی، در میان سیاستمداران، دولت ها، کمیسر سازمان ملل و سازمانهای مدافع حقوقبشر بهخوبی رویت میکنیم.
ابعاد جنایات آخوند رئیسی بحدی است که بتازگی سازمان عفوبینالملل در فراخوانی بر ضرورت«تحقیقات کیفری» علیه آخوند رئیسی تأکید کرده است.
همچنین طی گذشت یک هفته از بروی کار آمدن رئیسی، شاهد موضعگیری از سوی کمیسر سازمان ملل و یا دولتهای غربی و بهویژه طرفهای مذاکره در وین علیه وضعیت وخیم انسانی در ایران و باز شدن سرکلاف«نقض حقوق بشر» در دیکتاتوری ولیفقیه میباشیم.
بدین سان مشاهده میشود که سایه سنگین نقض حقوقبشر در ایران اکنون خود را بر تمامی موضوعات مورد مناقشه میان رژیم آخوندی با طرفهای مقابل گسترده کرده است.
براین اساس بازگشایی پرونده خونین قتلعام زندانیان سیاسی در ایران عطف به قوانین بینالمللی میسر است، زیرا کارشناسان مسائل حقوق انسانی بدرستی بر این باور هستند که اعمال ضدانسانی و قتلعام و کشتارهای انجام شده در ایران مصداق بارز برای«جنایت علیه بشریت» بوده و شامل معاهده«رم» میگردد.
در رابطه با خواست مردم ایران برای به محاکمه کشاندن آمران نقض حقوقبشر در ایران و بهویژه«خامنهای و رئیسی»، خانم مریم رجوی تأکید کردهاند: رئیسی« بیهوده تلاش میکند گریبان خود را از جوشش خونهای سربداران۶۷ خلاص کند. این تازه اول کار است. مردم ایران فراموش نمیکنند. رئیسی و خامنهای از سرنگونی گریزی ندارند. آنها باید در برابر عدالت قرار گیرند این حکم تاریخ و خواست ملت ایران است و بدون تردید محقق خواهد شد».