۱۴۰۰ تیر ۲, چهارشنبه

رژهٔ بزرگ در چهلمین سالگرد

                                   سخن روز

۴۰سال پس از آغاز مقاومت سراسری در برابر دیکتاتوری ولایت فقیه، پرده‌ها بیش از هر زمان کنار رفته و واقعیتها در صحنهٔ سیاسی-اجتماعی ایران بیش‌از‌پیش نمایان شده است.

در یک‌سو رژیم آخوندی است در گرداب بحرانها و ابر بحرانها و ولی‌فقیه درماندهٔ نظام که برای مقابله با خطر قیام سرنگون‌کننده، مجبور به جراحی بزرگی در رژیمش شد و نزدیک‌ترین خودی‌ها را قلع و قمع کرد و با کوچک کردن هر چه بیشتر قاعدهٔ رژیم، آخوند رئیسی را بر کرسی ریاست‌جمهوری نظام نشاند.

در سوی دیگر، مجاهدین و مقاومت ایران هستند که با تکیه بر پایگاه گسترده و عمیق اجتماعی، درست در روز‌هایی که پیکر فرتوت ولایت بر اثر جراحی بزرگ در حال خون‌ریزی شدید است، طی ۳روز ۳لشکرکشی بزرگ اجتماعی، نظامی و سیاسی علیه رژیم تدارک دیدند.

لشکرکشی اول فعالیت و رزم ۱۲۰۰خبرنگار و گزارشگر سیمای آزادی بود که از ۴۰۰شهر میهن اشغال‌شده، با ارسال بیش از ۳۵۰۰کلیپ گزارش دادند. کلیپ‌هایی که قابل ارائه به مراجع بین‌المللی است. این کلیپ‌ها که از حوزه‌های انتخاباتی سراسر کشور تهیه شده بود؛ تحریم یکپارچه و سراسری سیرک انتخابات دیکتاتوری ولایت فقیه توسط مردم ایران را به‌همهٔ دنیا نشان داد. این کار سترگ که به‌رغم اختناق مطلق و در شرایط آماده‌باش کامل نیروهای اطلاعاتی-امنیتی رژیم صورت گرفت، تصویری از پایگاه گستردهٔ «اجتماعی» مجاهدین را در برابر انظار جهانیان قرار داد و ضربه‌ای کاری به رژیم وارد کرد.

۲۴ساعت بعد پخش تصاویر دهها کانون دلیر شورشی که هر کدام با سلاحی در دست از فرمانده کل ارتش آزادیبخش، آقای مسعود رجوی درخواست عضویت در مؤسسان پنجم ارتش آزادیبخش را می‌کردند و سوگند می‌خوردند تا نبردی بی‌امان، سرنگونی رژیم را محقق کنند، جامعهٔ اختناق زدهٔ ایران را تکان داد.

چرا که آن صحنه‌های به‌غایت انگیزاننده، نمایانگر وجه دیگری از مقاومت آزادی‌ستان ایران و نیروهای جان برکف کانون‌های شورشی بود که برای لحظهٔ موعود رهایی خلق و میهن ثانیه شماری می‌کنند.

۲۴ساعت بعد از این رژهٔ عظیم، مراسم چهلمین سالگرد ۳۰خرداد، سرآغاز مقاومت انقلابی سراسری با حضور رئیس‌جمهور برگزیدهٔ مقاومت خانم مریم رجوی در اشرف۳ برگزار شد. همزمان با آن تجمع اشرف‌نشانان در ۱۷کشور جهان به همین مناسبت و ارتباط بیش از ۲هزار نقطه با این مراسم، بار دیگر قدرت و گستردگی «سیاسی» و بین‌المللی این مقاومت را به‌تصویر کشید.

این است صحنهٔ واقعی سیاسی-اجتماعی ایران، صحنه‌ای که البته خلق‌الساعه نیست و محصول ۴۰سال رویارویی سخت و خونین با هیولای ولایت فقیه است. اگر امروز رژیم آخوندی این‌گونه در حضیض ضعف و تشتت است و مجاهدین و مقاومت ایران، این‌چنین در اوج اعتلا و توانمندی، دقیقاً به‌خاطر این نبرد بی‌امان ۴۰ساله است. در همین نقطه هم هست که مدعیان پوشالی و مجازی و آنها که تنها ژست اپوزیسیون می‌گیرند اما خواسته یا ناخواسته آب در آسیاب ولایت می‌ریزند، دست‌شان رو می‌شود؛ چرا که وقتی کار به میدان عمل می‌رسد، چیزی در چنته ندارند. خانم مریم رجوی دربارهٔ این مدعیان گفته بود: «رود سرخ خون شهیدان به‌طور تاریخی نه جایی برای سبز شدن ارتجاع آخوندی باقی گذاشته، نه برای ارتجاع سلطنتی. حال اگر بدون تشکیلات و سازمان رهبری‌کننده، بدون عبور از کوره‌های گدازان و سنجش و آزمایش، و بدون پرداخت قیمت و فدا و مجاهدت، می‌توان به کار این رژیم پایان داد، ما می‌گوییم: بفرمایید، درنگ نکنید!» (۱۰تیر۹۹).