مجسمه بیچارگی
قیام شکوهمند آبان ۹۸ باعث هراس گسترده در میان سردمداران، رسانهها و مهرههای حکومتی از هر دو باند شده است.
در روزهایی که قیام جریان دارد آنها بهنحو بیسابقهای به ابعاد قیام و توفانی که علیه حاکمیت آخوندی و نهادهای سرکوب آن برپا شده، اعتراف میکنند.
پاسدار عبدالله گنجی در روزنامه وابسته به سپاه پاسداران(جوان) مینویسد:
«۱- خشن بودن رفتار یا «خشونت سازمانیافته» از ویژگیهای منحصربهفرد اغتشاشات اخیر بود. سطح و عمق خشونت در نوع خود بیسابقه است. میزان تخریبها و تلفات انسانی مؤید این مهم است. نسبت تخریبها با میزان جمعیت حاضر نسبتی ندارد.
۲- حمله به مراکز حساس از جمله مراکز نظامی-انتظامی از ویژگیهای خاص این دوره است و شاید تلفات انسانی نیز از این خصلت نشئت میگیرد. به دهها کلانتری، سپاه و بسیج با سلاح گرم و سرد حمله شده است و چندین بسیجی در حلقه محاصره قرار گرفته و شهید شدند. بنابراین، کانون حملات نشانگر سطح خشونت و هدفگذاری آشوب است.
۳- آشوبگران آموزشدیده بودهاند و ابزارهای اقدام خود را نیز همراه داشتهاند. کدهایی که این ادعا را تأیید میکند چندوجهی است. آموزش ازکارانداختن دوربینهای چهارراهها و بانکها و فروشگاهها و دزدیدن هاردهای مربوط، استفاده از انبرهای بلند برای قطع کردن قفلها، مواد آتشزای آماده برای قرار دادن در سطلهای زباله و بانکها، نداشتن ثبات استقراری در مکانی خاص و حرکت نقطه به نقطه برای خسته کردن پلیس و...
۴- برای زنان کار ویژه تعریف شده بود. هم در حمله به مراکز بسیج خواهران و هم در تهییج جوانان نقش اساسی داشتند. گرچه در تلفات انسانی کشته ندادند، اما سبک بهکارگیری زنان مشابه مانورهای زنانه سازمان نفاق است...».(روزنامه جوان ۲۹آبان ۹۸)
در زمینه عمق نفرت و کینه مردم و خسارتی که نصیب رژیم کرد روزنامه ایران وابسته به دولت روحانی اعتراف میکند: «ما کمتر از دو سال قبل یعنی در دیماه سال ۹۶ تجربهای چندین روزه از اعتراضاتی غیرمدنی و بعضاً خشونتبار را در بخشهای زیادی از کشور داشتیم. اعتراضات امروز هر چند دامنهای کمتر نسبت به اعتراضات سال ۹۶ دارد اما به شکل مشهودی عمق خشونت و رفتارهای غیرمدنی آن عمیقتر از قبل شده است».(ایران ۲۹آبان ۹۸)
منطور از «اعتراضات غیرمدنی و بعضاً خشونتبار»هدف گرفتن مراکز سرکوب و حوزههای جهل و جنایت آخوندی توسط جوانان شورشی و بهآتش کشیدن مراکز بسیج، فروشگاههای مربوط به تعاونیهای سپاه و بسیج است که این روزها طعمه حریق خشم جوانان قیامآفرین میشوند.
البته قبل از این نیز ناظران بیطرف و حتی رسانهها و مهرههای حکومتی بر پایه بسیاری از دلایل، به بروز قیامی عمیقتر نسبت به قیام سال ۸۶ در سال ۹۸ هشدار میدادند که جامعه مستعد قیام و شورشی بسا عمیقتر است.
قیام آبانماه ۹۸، بیانگر این است که خروش مردم در اوج است، مردمی که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند جز زنجیرهای فقر و گرسنگی و سرکوب.
مردم برای باز کردن زنجیر فقر و سرکوب از گردن خود و برای به دست آوردن حقوحقوقی که شایسته آنها است، تنها راه را عصیان بر علیه این حاکمیت و تخریب هرآنچه که نام و نشانی از آن دارد میبینند.
مردم دیگر نمیخواهند نظارهگر جنایت و چپاول آخوندها باشند آنها بهدنبال آن هستند که حسابشان را با رژیم در کف خیابانها یکسره کنند.
ازخودگذشتگی و انسجام جوانان و مردم و نبرد قهرمانانه آنها با نیروی سرکوب و شدت خساراتی که متوجه مراکز حکومتی کردند، نظام ولایت را غافلگیر و باعث شگفتی رسانههای حکومتی ازهر دو باند شده است.
روزنامه حکومتی جمهوری مینویسد: «ابعاد تخریبها و شرارتهای ۲شبانهروز بعد از اعلام و اجرایی شدن طرح سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین بقدری زیاد و اقدامات بقدری حرفهای بود که ذهنها را متوجه امکان دستاندرکار بودن یک شبکه تعلیمدیده، مجهز و برخوردار از پشتیبانیهای مالی و اطلاعاتی قوی کرد. این برداشت درست بوده و تخریبها و شرارتها کاملاً سازماندهی شده بود. شورشیان، در گروههای چندنفره به نقاط از قبل در نظر گرفته شده و با هدایت اتاق فکر مشخص، اقدام به تخریب، آتشسوزی، تحریک مردم، سردادن شعارهای غیرمرتبط با موضوع سهمیهبندی... و هدفی مهمتر از ایجاد آشوب داشتند».
آنچه که در جریان قیام بسیار بارز شد این است که در مقابل روحیه بیترسوبیم مردم قیامکننده خصوصاً جوانان، این نیروهای روحیهباخته سپاه و بسیج ضدمردمی و لباسشخصیها هستند که عرصه را میبازند. آنها در جریان این چند روز در بسیاری از صحنهها، دست از پا درازتر در مقابل مردم عقبنشینی کردند..
روزنامه جمهوری مینویسد: «نکته بسیار مهم اکنون این است که در این ماجرا دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی ضعیف عمل کردهاند».
این روزنامه حکومتی در ادامه مطلب خود ضمن اشاره به پوشالی بودن شعارهای دستگاههای امنیتی و نظامی و قدرتنمایی پوشالی آنها در گذشته میافزاید: «در هفتهها و ماههای اخیر بارها شاهد بودیم که مسئولان دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی از تسلط زیرمجموعههای خود بر تحرکات دشمنان سخن گفتند و انصافاً ثابت کردند که در زمینه سخنرانی کردن هیچ کمبودی ندارند، ولی وظیفه آنها سخنرانی نیست. آنها باید تسلط خود و زیرمجموعههای خود را در عمل نشان دهند».(روزنامه جمهوری اسلامی ۲۹آبان ۹۸)
روزنامه وطن امروز وابسته به باند خامنهای وضعیت غافلگیری رژیم و نیروهای آن و همچنین استیصال آنها در مقابله با قیامآفرینان را چنین توصیف میکند: «کسی که روز را برای ساخت استحکامات دفاعی در برابر دشمنش با تعلل به شب برساند، صبح به ناچار با ضربه پوتین دشمن از خواب برخواهد خاست. این انسان آیا در صبح ظفرمندی دشمنش مجبور و بیچاره نیست؟ به واقع مجسمه بیچارگی است».
وحشت از این قیام با ابعادی که ظاهر شد، رژیم را به فکر آینده نظام و نگرانی از آنچه ممکن است پیش آید، انداخته است.
روزنامه وطن امروز وابسته به باند خامنهای با توجه به پیش رو بودن خیمهشببازی انتخاباتی مجلس ارتجاع در اسفندماه ۹۸ مینویسد: «اما برگزاری انتخابات مجلس در اسفندماه سال جاری است. با توجه به بروز ناامنی در برخی شهرهای کشور که میتوان آن را آزمونی برای استانداران به حساب آورد، تدابیر مناسب امنیتی باید برای انتخابات پیش رو اتخاذ شود. غفلت و عدم آمادگی برای تأمین امنیت انتخابات ضربه دیگری به حیثیت امنیتی کشور خواهد بود. بهویژه آن که برهمزدن امنیت در زمان انتخابات با توجه به برخی شکافهای اجتماعی که در جامعه ایجاد میشود میتواند هدف بالقوه دشمنان باشد که در برخی انتخابات گذشته همانند انتخابات سال ۸۸ بالفعل شد».(وطن امروز ۲۹آبان ۹۸)
صرفنظر از این ابراز نگرانیها نسبت به قیام و اعترافات در زمینه روحیهباختگی نیروهای سرکوب در مقابل قیامآفرینان، قیام مردم آنچنان عرصه را از بر مهرههای تبهکار خصوصاً نمایندگان مجلس ارتجاع تنگ کرد که بهقول روزنامه ایران ۲۷آبان ۹۷ «ترمز بریدند» و در این «بزنگاهها و مواقع حساس» غیرمسئولانه تلاش کردند «گلیم خود را از آب بکشند» و در شرایطی که نظام به مخمصه افتاده «مسئولیت نپذیریند» و «یک نهاد دیگر بدون اینکه مورد پرسش واقع شود، سادهنگرانه اطلاعیه میدهد که ما نبودیم!».(ایران ۲۷آبان ۹۸)
مواردی که به آنها اشاره شد گواه این واقعیت است که در جریان این قیام و در جنگ بزرگ مردم ایران با نظام آخوندی بوی سوختن تمامیت رژیم به مشام بسیاری از عناصر و باندهای حکومتی رسیده است.
بیدلیل نیست که روزنامه حکومتی ایران ناگزیر به اعتراف به این واقعیت شده که عدهای تلاش دارند در این اوضاع و احوال حساب خود را جدا کنند و «در بزنگاهها و مواقع حساس گلیم خود را از آب بکشند و مسئولیت نپذیرند».
این همان وضعیتی است که همه دیکتاتورها در آخرین ماههای حکومت خود به آن مبتلا میشوند.